۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'مىكردند' به 'میكردند') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
درس دوم، سوم و چهارم درباره تعريف علم نجوم در منابع اسلامى مىباشد. نویسنده در درس دوم، ابتدا به تعريف لفظ «عرب» در اين درسها و علت اختياركردن آن پرداخته است. سپس تغييراتى كه در موضوعات و مباحث علوم با گذشت زمان حاصل مىشود و نامهاى علم الفلك در نزد اعراب در قرون وسطى را توضيح داده و سپس به تعريف علم فلك و شعبههاى آن در نزد اروپائيان جديد پرداخته است.<ref>همان، ص21-29</ref> | درس دوم، سوم و چهارم درباره تعريف علم نجوم در منابع اسلامى مىباشد. نویسنده در درس دوم، ابتدا به تعريف لفظ «عرب» در اين درسها و علت اختياركردن آن پرداخته است. سپس تغييراتى كه در موضوعات و مباحث علوم با گذشت زمان حاصل مىشود و نامهاى علم الفلك در نزد اعراب در قرون وسطى را توضيح داده و سپس به تعريف علم فلك و شعبههاى آن در نزد اروپائيان جديد پرداخته است.<ref>همان، ص21-29</ref> | ||
درس سوم، مشتمل بر تعريفهاى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و اخوان الصفا و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از علم الفلك مىباشد. در اين درس، به اين نكته اشاره شده است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و بيشتر فيلسوفان، ميان علم هيئت و علم احكام نجوم قائل به تفاوت بودند و احكام را شاخهاى از طبیعیات مىشمردند: و سبب آن تقسيمبندى علوم بنابر نظر پيروان فلسفه، [[ارسطو]] طاليس بوده است، ولى فلكيان عرب، به پيروى از بطليموس، هيئت و احكاميات را دو بخش از علم نجوم تصور | درس سوم، مشتمل بر تعريفهاى [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و اخوان الصفا و [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] از علم الفلك مىباشد. در اين درس، به اين نكته اشاره شده است كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و بيشتر فيلسوفان، ميان علم هيئت و علم احكام نجوم قائل به تفاوت بودند و احكام را شاخهاى از طبیعیات مىشمردند: و سبب آن تقسيمبندى علوم بنابر نظر پيروان فلسفه، [[ارسطو]] طاليس بوده است، ولى فلكيان عرب، به پيروى از بطليموس، هيئت و احكاميات را دو بخش از علم نجوم تصور میكردند.<ref>همان، ص30</ref> | ||
در درس چهارم، به اين امر پرداخته شده است كه مقصود فلكيان بيان كردن حركات ظاهرى آسمانى بوده است با اشكال هندسى، تا از اين راه امكان محاسبه اين حركات فراهم شود، ولو اينكه آن اشكال با حقيقت امر موافقت نداشته باشد. نویسنده معقتقد است كه جستجوى حقيقت امر و علتهاى حركات جزئى از علم طبيعى و علم الهى بوده است. در اين درس، مقايسهاى ميان موضوع علم فلك جديد و موضوع علم فلك در نظر دانشمندان عربى زبان صورت گرفته و مندرجات كتاب «القانون المسعودى» تأليف بيرونى بررسى شده است.<ref>همان، ص40-49</ref> | در درس چهارم، به اين امر پرداخته شده است كه مقصود فلكيان بيان كردن حركات ظاهرى آسمانى بوده است با اشكال هندسى، تا از اين راه امكان محاسبه اين حركات فراهم شود، ولو اينكه آن اشكال با حقيقت امر موافقت نداشته باشد. نویسنده معقتقد است كه جستجوى حقيقت امر و علتهاى حركات جزئى از علم طبيعى و علم الهى بوده است. در اين درس، مقايسهاى ميان موضوع علم فلك جديد و موضوع علم فلك در نظر دانشمندان عربى زبان صورت گرفته و مندرجات كتاب «القانون المسعودى» تأليف بيرونى بررسى شده است.<ref>همان، ص40-49</ref> |
ویرایش