۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| سال نشر = 1971 م | | سال نشر = 1971 م | ||
| کد اتوماسیون = | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01107AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در بيان عقائد اسماعيليه از غير پيروان آنان چندين كتاب تاكنون تأليف شده است از آنجمله مىتوان به كتابى از مرحوم [[شيخ مفيد]] در اين زمينه اشاره كرد كه در ابطال عقائد اسماعيليه نوشته است. | در بيان عقائد اسماعيليه از غير پيروان آنان چندين كتاب تاكنون تأليف شده است از آنجمله مىتوان به كتابى از مرحوم [[شيخ مفيد]] در اين زمينه اشاره كرد كه در ابطال عقائد اسماعيليه نوشته است. | ||
از جملۀ عقائد متفاوت اسماعيليه با شیعیان اثنا عشريّه مىتوان به بحث امامت و معاد و صفات الهى اشاره كرد كه براى روشن شدن مطالب كتاب و بهطور كلى عقائد و اعتقادات اسماعيليه به | از جملۀ عقائد متفاوت اسماعيليه با شیعیان اثنا عشريّه مىتوان به بحث امامت و معاد و صفات الهى اشاره كرد كه براى روشن شدن مطالب كتاب و بهطور كلى عقائد و اعتقادات اسماعيليه به بخشهایى از كتاب الذخيرة في الحقيقة اشاره مىكنيم. | ||
==ساختار == | ==ساختار == | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
آنها به كسانى كه تازه به آيين اسماعيليه گرويده باشند مستجيب مىگويند و كسانى را كه مؤمناند ولى مرتكب خطا در امور دينى مىشوند مأذول خطاب مىكنند در مرحلۀ بالاتر كسى را كه به تعبير آنان به مقام دعوت رسيده باشد داعى مىنامند و از بين آنان كسانى را كه به مقام رياست برسند حجت ناميده مىشوند، بالاتر از حجت امام است و منظور از امام آن فردى است كه به لحاظ علمى و عملى مستغنى از معلّم باشد. | آنها به كسانى كه تازه به آيين اسماعيليه گرويده باشند مستجيب مىگويند و كسانى را كه مؤمناند ولى مرتكب خطا در امور دينى مىشوند مأذول خطاب مىكنند در مرحلۀ بالاتر كسى را كه به تعبير آنان به مقام دعوت رسيده باشد داعى مىنامند و از بين آنان كسانى را كه به مقام رياست برسند حجت ناميده مىشوند، بالاتر از حجت امام است و منظور از امام آن فردى است كه به لحاظ علمى و عملى مستغنى از معلّم باشد. | ||
هرامامى داراى 12 حجت است و پيشروان از ائمه | هرامامى داراى 12 حجت است و پيشروان از ائمه آنهایىاند كه به مقام وصايت و اساس رسيدهباشند.در نهایت بالاترين مقام در نزد آنان عبارتست از ناطق كه در واقع واسطهاى مىشود بين خدا | ||
و بندگان. | و بندگان. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
امام عليهالسلام در آن ملاقات به مقام سلمان فارسی اشاره نموده و مسائلى را راجع به خودجابر متذكر مىگردد.همچنين در اين فصل به ديگر مراتبى كه اسماعيليه قائلند و قبلا ذكرش گذشت | امام عليهالسلام در آن ملاقات به مقام سلمان فارسی اشاره نموده و مسائلى را راجع به خودجابر متذكر مىگردد.همچنين در اين فصل به ديگر مراتبى كه اسماعيليه قائلند و قبلا ذكرش گذشت | ||
اشاراتى دارد.آنگاه به ترتيب راجع به امامت و خلافت مسائلى را به تطبيق بر امور طبيعت مانند دوران جنين و | اشاراتى دارد.آنگاه به ترتيب راجع به امامت و خلافت مسائلى را به تطبيق بر امور طبيعت مانند دوران جنين و ماههایى كه جنين در شكم مادر سپرى مىكند و امثالهم بيان مىكند.به اين صورت | ||
كه دوران تسرى كه عهد امامت قائلند را به دوران جنين منطبق دانسته و دوران كشف را كه با خروج قائم و ظهور آن شروع مىشود را به خروج جنين از شكم مادر تشبيه مىكند. | كه دوران تسرى كه عهد امامت قائلند را به دوران جنين منطبق دانسته و دوران كشف را كه با خروج قائم و ظهور آن شروع مىشود را به خروج جنين از شكم مادر تشبيه مىكند. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در فصل شانزدهم كتاب مؤلف بعد از بيان مسائلى كه عناوينش به ترتيب گذشت وارد مبحث رشد چنين مىشود و طبائعى كه جنين داراست و به كمك آنها دورۀ رشد را سپرى مىكند | در فصل شانزدهم كتاب مؤلف بعد از بيان مسائلى كه عناوينش به ترتيب گذشت وارد مبحث رشد چنين مىشود و طبائعى كه جنين داراست و به كمك آنها دورۀ رشد را سپرى مىكند | ||
مىگردد.در | مىگردد.در نهایت همين را نيز تطبيق بر امور دينى مىكند. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مىكند.او فرزندان اسماعيل را هياكل نورانيۀ مستقرى مىنامد كه نسلهاى آنها تا رسيدن به عبدالمطلب و فرزندانش مستمر مىباشند.وى اولاد اسحق را حجب مستور مستودعى كه قائم غائب از اولاد و سلسلۀ او مىباشد مىداند.آنها تا جايى اين سلسله را ادامه مىدهند كه مىرسد به فرزندان عبدالمطلب يعنى عبداللّه و ابوطالب و آنها را نيز به صامت و ناطق تقسيم مىكند و عبداللّه را مثل فرزندش محمّد صامت و ابوطالب را مثل فرزند خود على بن ابيطالب ناطق مىپندارند كه همين حالت را در امام حسن و امام حسین عليهماالسلام نيز معتقدند و امام مجتبى(ع) را امام صامت و سيدالشهدا عليهالسلام را ناطق دانستهاند. | مىكند.او فرزندان اسماعيل را هياكل نورانيۀ مستقرى مىنامد كه نسلهاى آنها تا رسيدن به عبدالمطلب و فرزندانش مستمر مىباشند.وى اولاد اسحق را حجب مستور مستودعى كه قائم غائب از اولاد و سلسلۀ او مىباشد مىداند.آنها تا جايى اين سلسله را ادامه مىدهند كه مىرسد به فرزندان عبدالمطلب يعنى عبداللّه و ابوطالب و آنها را نيز به صامت و ناطق تقسيم مىكند و عبداللّه را مثل فرزندش محمّد صامت و ابوطالب را مثل فرزند خود على بن ابيطالب ناطق مىپندارند كه همين حالت را در امام حسن و امام حسین عليهماالسلام نيز معتقدند و امام مجتبى(ع) را امام صامت و سيدالشهدا عليهالسلام را ناطق دانستهاند. | ||
در ديگر مرحله از كتاب [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] رابطۀ اميرالمؤمنين را با پيغمبر صلى اللّه عليهما يادآور مىشود و بيان مىدارد كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] چه | در ديگر مرحله از كتاب [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] رابطۀ اميرالمؤمنين را با پيغمبر صلى اللّه عليهما يادآور مىشود و بيان مىدارد كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] چه بهرههایى از پيغمبر(ص) برده و به چه مقاماتى به واسطۀ بودن در محضر نبوى نائل گرديده است.سپس اشارهاى به مقام جد و فتح و خيال كه به ترتيب از جد و عمو و پدر حضرت على به ايشان رسيده است اشاره مىكند. | ||
مقام حضرت زهراى مرضيه عليهاالسلام نيز كه در بين اسماعيليه جايگاه بسيار ويژه و منحصر به فردى است | مقام حضرت زهراى مرضيه عليهاالسلام نيز كه در بين اسماعيليه جايگاه بسيار ويژه و منحصر به فردى است | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
اسماعيليه طبق بيان [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] در مورد كثائف ائمه و بروج دوازدهگانه به ارتباطاتى عجيبقائلند كه در فصل بيست و سوم و بيست و چهارم بدانها پرداخته است. | اسماعيليه طبق بيان [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] در مورد كثائف ائمه و بروج دوازدهگانه به ارتباطاتى عجيبقائلند كه در فصل بيست و سوم و بيست و چهارم بدانها پرداخته است. | ||
بعد از عاقبت منحرفين كه اهل ايمان به اصول دين هستند ولى در اعمال دچار خطايايى شدهاند گفته وارد بيان عاقبت مؤمنين مىشود. | بعد از عاقبت منحرفين كه اهل ايمان به اصول دين هستند ولى در اعمال دچار خطايايى شدهاند گفته وارد بيان عاقبت مؤمنين مىشود.آنهایى كه ظاهر دعوت رسول اللّه صلىاللهعليهوآله | ||
را پذيرفته و از مواليان امیرالمؤمنین و فاطمۀ بتول سلام عليها و معتقد به امامت حسن مسموم و حسین مقتول مىباشد | را پذيرفته و از مواليان امیرالمؤمنین و فاطمۀ بتول سلام عليها و معتقد به امامت حسن مسموم و حسین مقتول مىباشد نهایت امر اين مؤمنان را صعود به سيارۀ زهره مىداند كه عاقبتى است | ||
خوب و خوش براى اهل ايمان.مخالفين نيز | خوب و خوش براى اهل ايمان.مخالفين نيز آنهایىاند كه معتقد به ولايت و نبوت نبوده و به عاقبت عذاب و گرفتارى دچار خواهند شد. | ||
همج و رعاع نيز گروه ديگرى هستند كه در فصل بيست و هشت آنها را محكوم به مقابله با قائم منتظر دانسته و عاقبتشان گرفتارى به شمشير غضب آن حضرت را به ايشان ترسيم كرده است. | همج و رعاع نيز گروه ديگرى هستند كه در فصل بيست و هشت آنها را محكوم به مقابله با قائم منتظر دانسته و عاقبتشان گرفتارى به شمشير غضب آن حضرت را به ايشان ترسيم كرده است. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
نسخۀ حاضر كه در قطع رحلى است انتشارات دار الثقافۀ در بيروت و در سال 1971 براى اولين بار چاپ كرده است كه محمدحسن الاعظمى تحقيق دربارۀ اين كتاب را عهدهدار بوده كه | نسخۀ حاضر كه در قطع رحلى است انتشارات دار الثقافۀ در بيروت و در سال 1971 براى اولين بار چاپ كرده است كه محمدحسن الاعظمى تحقيق دربارۀ اين كتاب را عهدهدار بوده كه نهایتا آنرا به چاپ سپرده است او در آخر كتاب فقط يك فهرست مطالب براى كتاب آورده و آنرا تمام كرده است. | ||
ویرایش