۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در فصل بعدى كه تسلسل ائمه نام دارد دوران امامت ظاهرى كه از اسماعيل فرزند ابراهيم خليل الرّحمن شروع شده و امامت باطنى كه از اسحق فرزند ديگر حضرت ابراهيم آغاز مىگردد را بيان | در فصل بعدى كه تسلسل ائمه نام دارد دوران امامت ظاهرى كه از اسماعيل فرزند ابراهيم خليل الرّحمن شروع شده و امامت باطنى كه از اسحق فرزند ديگر حضرت ابراهيم آغاز مىگردد را بيان | ||
مىكند.او فرزندان اسماعيل را هياكل نورانيۀ مستقرى مىنامد كه نسلهاى آنها تا رسيدن به عبدالمطلب و فرزندانش مستمر مىباشند.وى اولاد اسحق را حجب مستور مستودعى كه قائم غائب از اولاد و سلسلۀ او مىباشد مىداند.آنها تا جايى اين سلسله را ادامه مىدهند كه مىرسد به فرزندان عبدالمطلب يعنى عبداللّه و ابوطالب و آنها را نيز به صامت و ناطق تقسيم مىكند و عبداللّه را مثل فرزندش محمّد صامت و ابوطالب را مثل فرزند خود على بن ابيطالب ناطق مىپندارند كه همين حالت را در امام حسن و امام | مىكند.او فرزندان اسماعيل را هياكل نورانيۀ مستقرى مىنامد كه نسلهاى آنها تا رسيدن به عبدالمطلب و فرزندانش مستمر مىباشند.وى اولاد اسحق را حجب مستور مستودعى كه قائم غائب از اولاد و سلسلۀ او مىباشد مىداند.آنها تا جايى اين سلسله را ادامه مىدهند كه مىرسد به فرزندان عبدالمطلب يعنى عبداللّه و ابوطالب و آنها را نيز به صامت و ناطق تقسيم مىكند و عبداللّه را مثل فرزندش محمّد صامت و ابوطالب را مثل فرزند خود على بن ابيطالب ناطق مىپندارند كه همين حالت را در امام حسن و امام حسین عليهماالسلام نيز معتقدند و امام مجتبى(ع) را امام صامت و سيدالشهدا عليهالسلام را ناطق دانستهاند. | ||
در ديگر مرحله از كتاب [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] رابطۀ اميرالمؤمنين را با پيغمبر صلى اللّه عليهما يادآور مىشود و بيان مىدارد كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] چه بهرههايى از پيغمبر(ص) برده و به چه مقاماتى به واسطۀ بودن در محضر نبوى نائل گرديده است.سپس اشارهاى به مقام جد و فتح و خيال كه به ترتيب از جد و عمو و پدر حضرت على به ايشان رسيده است اشاره مىكند. | در ديگر مرحله از كتاب [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] رابطۀ اميرالمؤمنين را با پيغمبر صلى اللّه عليهما يادآور مىشود و بيان مىدارد كه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] چه بهرههايى از پيغمبر(ص) برده و به چه مقاماتى به واسطۀ بودن در محضر نبوى نائل گرديده است.سپس اشارهاى به مقام جد و فتح و خيال كه به ترتيب از جد و عمو و پدر حضرت على به ايشان رسيده است اشاره مىكند. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
فصل بيستم كتاب [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] را به خود اختصاص داده است تعابيرى كه مؤلف به كار برده براى روش اين مقام ويژه عينا به اين ترتيب است.و كانت فاطمه عليهاالسلام هيكلا شريفا و شخصا نورانيا | فصل بيستم كتاب [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] را به خود اختصاص داده است تعابيرى كه مؤلف به كار برده براى روش اين مقام ويژه عينا به اين ترتيب است.و كانت فاطمه عليهاالسلام هيكلا شريفا و شخصا نورانيا | ||
لطيفا زبدة الاسلام و جوهر المنتقلين من استخرج من ظاهر دعوة ابيها صلوات اللّه عليه.نویسنده ازدواج حضرت زهرا با اميرالمؤمنين عليهماالسلام را مايۀ كمال ايشان دانسته و تولد | لطيفا زبدة الاسلام و جوهر المنتقلين من استخرج من ظاهر دعوة ابيها صلوات اللّه عليه.نویسنده ازدواج حضرت زهرا با اميرالمؤمنين عليهماالسلام را مايۀ كمال ايشان دانسته و تولد حسین را نشانۀ اين كمال شمرده است. | ||
[[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] محمد بن اسماعيل را كه مقامش را اوضح از بيان مىداند خاتم دورۀ شرايع انبياء دانسته است. | [[یمانی، علی بن ولید|ابن وليد]] محمد بن اسماعيل را كه مقامش را اوضح از بيان مىداند خاتم دورۀ شرايع انبياء دانسته است. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
بعد از عاقبت منحرفين كه اهل ايمان به اصول دين هستند ولى در اعمال دچار خطايايى شدهاند گفته وارد بيان عاقبت مؤمنين مىشود.آنهايى كه ظاهر دعوت رسول اللّه صلىاللهعليهوآله | بعد از عاقبت منحرفين كه اهل ايمان به اصول دين هستند ولى در اعمال دچار خطايايى شدهاند گفته وارد بيان عاقبت مؤمنين مىشود.آنهايى كه ظاهر دعوت رسول اللّه صلىاللهعليهوآله | ||
را پذيرفته و از مواليان امیرالمؤمنین و فاطمۀ بتول سلام عليها و معتقد به امامت حسن مسموم و | را پذيرفته و از مواليان امیرالمؤمنین و فاطمۀ بتول سلام عليها و معتقد به امامت حسن مسموم و حسین مقتول مىباشد نهايت امر اين مؤمنان را صعود به سيارۀ زهره مىداند كه عاقبتى است | ||
خوب و خوش براى اهل ايمان.مخالفين نيز آنهايىاند كه معتقد به ولايت و نبوت نبوده و به عاقبت عذاب و گرفتارى دچار خواهند شد. | خوب و خوش براى اهل ايمان.مخالفين نيز آنهايىاند كه معتقد به ولايت و نبوت نبوده و به عاقبت عذاب و گرفتارى دچار خواهند شد. |
ویرایش