پرش به محتوا

آشنایی با کتب رجالی شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'هاي' به 'های'
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۱: خط ۴۱:
درآمد شامل چهار بخش كلى به شرح زير مى‌باشد:
درآمد شامل چهار بخش كلى به شرح زير مى‌باشد:


الف) ضرورت آشنايى با كتب رجالى: نویسنده معتقد است با گذر زمان، راهيابى احاديث نادرست و مجعول عرضه استفاده مطلق و بى‌دغدغه از حديث را تنگ ساخت و محدثين را بر آن داشت كه راه‌هايى برای دستيابى به احاديث صحيح جستجو كنند. در عصر اصحاب ائمه(ع)، این شناخت با آشنايى بى‌واسطه و با واسطه با راوى پديد مى‌آمد، اما در عصر حاضر، از آنجا كه مرسوم‌ترين طريق شناخت راویان حديث، شيوه شناخت راویان از طريق كتب و منابع مكتوب است، لذا شناخت منابع رجالى، شيوه نگارش و اطلاعات موجود در هر یک از آن‌ها، نقش ابزارى مهمى در بازشناسى راویان پيدا كرده و یک محدث برای داورى در مورد وضعيت یک حديث، چاره‌اى جز آشنايى با این كتب و مراجعه و استفاده از آن‌ها ندارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3- 4</ref>
الف) ضرورت آشنايى با كتب رجالى: نویسنده معتقد است با گذر زمان، راهيابى احاديث نادرست و مجعول عرضه استفاده مطلق و بى‌دغدغه از حديث را تنگ ساخت و محدثين را بر آن داشت كه راه‌هایى برای دستيابى به احاديث صحيح جستجو كنند. در عصر اصحاب ائمه(ع)، این شناخت با آشنايى بى‌واسطه و با واسطه با راوى پديد مى‌آمد، اما در عصر حاضر، از آنجا كه مرسوم‌ترين طريق شناخت راویان حديث، شيوه شناخت راویان از طريق كتب و منابع مكتوب است، لذا شناخت منابع رجالى، شيوه نگارش و اطلاعات موجود در هر یک از آن‌ها، نقش ابزارى مهمى در بازشناسى راویان پيدا كرده و یک محدث برای داورى در مورد وضعيت یک حديث، چاره‌اى جز آشنايى با این كتب و مراجعه و استفاده از آن‌ها ندارد.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص3- 4</ref>


ب) رابطه علم رجال و كتب رجالى: نویسنده نسبت علم راوى‌شناسى و كتب رجالى با یکديگر را شبيه نسبت بين زبان‌هاى مختلف و ادبيات خاص آن‌ها دانسته است.<ref>همان، ص4</ref>
ب) رابطه علم رجال و كتب رجالى: نویسنده نسبت علم راوى‌شناسى و كتب رجالى با یکديگر را شبيه نسبت بين زبان‌هاى مختلف و ادبيات خاص آن‌ها دانسته است.<ref>همان، ص4</ref>
خط ۵۱: خط ۵۱:
اولين گروه از منابع رجالى كه به دست ما رسيده، «اصول اوليه رجالى» نامیده مى‌شود. این گروه از منابع كه در فصل اول، معرفى شده سه خصوصيت مهم دارد كه آنها را از ديگر منابع رجالى، متمايز مى‌سازد. این ویژگى‌ها عبارتند از:
اولين گروه از منابع رجالى كه به دست ما رسيده، «اصول اوليه رجالى» نامیده مى‌شود. این گروه از منابع كه در فصل اول، معرفى شده سه خصوصيت مهم دارد كه آنها را از ديگر منابع رجالى، متمايز مى‌سازد. این ویژگى‌ها عبارتند از:


#قدمت: تأليفات رجالى بسيارى تا قرن چهارم و پنجم هجرى، نگاشته شده، اما اكثر آن‌ها به دست ما نرسيده است. نویسنده معتقد است توجه به کتاب‌هايى كه ما آن‌ها را به اصول اوليه رجالى مى‌شناسیم، باعث شده است كه نسخه‌بردارى و تكثير از نسخه‌هاى این کتاب‌ها انجام شده و اقبال نسبت به ديگر کتاب‌هاى رجالى متقدم، كم شود. به نظر وى، جامعيت نسبى و نظم اصول اوليه، آن‌ها را كتب مرجع‌شناسى راویان قرار داد و منابع ناقص يا غيرمنظم قديم‌تر، تحت‌الشعاع آنها قرار گرفت.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>
#قدمت: تأليفات رجالى بسيارى تا قرن چهارم و پنجم هجرى، نگاشته شده، اما اكثر آن‌ها به دست ما نرسيده است. نویسنده معتقد است توجه به کتاب‌هایى كه ما آن‌ها را به اصول اوليه رجالى مى‌شناسیم، باعث شده است كه نسخه‌بردارى و تكثير از نسخه‌هاى این کتاب‌ها انجام شده و اقبال نسبت به ديگر کتاب‌هاى رجالى متقدم، كم شود. به نظر وى، جامعيت نسبى و نظم اصول اوليه، آن‌ها را كتب مرجع‌شناسى راویان قرار داد و منابع ناقص يا غيرمنظم قديم‌تر، تحت‌الشعاع آنها قرار گرفت.<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>
#اعتبار: به نظر نویسنده شخصيت علمى مؤلفان اصول اوليه رجالى و نيز انتساب صحيح کتاب‌هاى اصول اوليه به مؤلفان آن‌ها، در اصل شمردن این کتاب‌ها تأثير بسزايى دارد.<ref>همان</ref>
#اعتبار: به نظر نویسنده شخصيت علمى مؤلفان اصول اوليه رجالى و نيز انتساب صحيح کتاب‌هاى اصول اوليه به مؤلفان آن‌ها، در اصل شمردن این کتاب‌ها تأثير بسزايى دارد.<ref>همان</ref>
#جامعيت: نسبت منابع رجالى قرون دوم و سوم به اصول اوليه، به‌گونه‌اى است كه بسيارى از اطلاعات آن منابع، در اصول اوليه گزارش شده است و به اعتقاد نویسنده از اين‌رو مى‌توان ادعا كرد كه اصول اوليه، داراى جامعيت نسبى است.<ref>همان</ref>
#جامعيت: نسبت منابع رجالى قرون دوم و سوم به اصول اوليه، به‌گونه‌اى است كه بسيارى از اطلاعات آن منابع، در اصول اوليه گزارش شده است و به اعتقاد نویسنده از اين‌رو مى‌توان ادعا كرد كه اصول اوليه، داراى جامعيت نسبى است.<ref>همان</ref>
اين اصول عبارتند از: [[رجال برقى]]؛ [[رجال ابن غضايرى]]؛ [[اختيار معرفةالرجال]]؛ [[رجال شيخ طوسى]]؛ [[الفهرست طوسى]] و [[رجال النجاشى]]. هر یک از این منابع، در گفتار مستقلى در این فصل، معرفى شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>
اين اصول عبارتند از: [[رجال برقى]]؛ [[رجال ابن غضايرى]]؛ [[اختيار معرفةالرجال]]؛ [[رجال شيخ طوسى]]؛ [[الفهرست طوسى]] و [[رجال النجاشى]]. هر یک از این منابع، در گفتار مستقلى در این فصل، معرفى شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>


در فصل دوم، در دو گفتار، به معرفى دو کتاب «[[خلاصةالاقوال]]» [[علامه حلى]] و «[[رجال ابن داود|الرجال]]» [[ابن داوود]] پرداخته شده است. در قرن هشتم هجرى، دو مؤلف فوق كه معاصر یکديگر بودند، بر اساس نيازهايى كه در آن عصر حس كردند، اقدام به تأليف در موضوع دانش رجال كردند. تأليفات رجالى این دوره، مبتنى بر اطلاعات رجالى برگرفته از اصول اوليه و برخى ديگر از منابع مفقود در عصر حاضر، انجام شد. بر این اساس، منابع تأليف شده در این دوره، در بخش دوم از اطلاعاتشان به عنوان مصدر اصلى شناخته مى‌شوند. ویژگى‌هاى مهم این اصول، عبارتند از:
در فصل دوم، در دو گفتار، به معرفى دو کتاب «[[خلاصةالاقوال]]» [[علامه حلى]] و «[[رجال ابن داود|الرجال]]» [[ابن داوود]] پرداخته شده است. در قرن هشتم هجرى، دو مؤلف فوق كه معاصر یکديگر بودند، بر اساس نيازهایى كه در آن عصر حس كردند، اقدام به تأليف در موضوع دانش رجال كردند. تأليفات رجالى این دوره، مبتنى بر اطلاعات رجالى برگرفته از اصول اوليه و برخى ديگر از منابع مفقود در عصر حاضر، انجام شد. بر این اساس، منابع تأليف شده در این دوره، در بخش دوم از اطلاعاتشان به عنوان مصدر اصلى شناخته مى‌شوند. ویژگى‌هاى مهم این اصول، عبارتند از:


#تأليف در قرون میانى: این ویژگى باعث شده كه اطلاعات برخى منابع، غيرقابل دسترس از طريق این تأليفات به دست ما برسد. برای نمونه منقولات علامه حلى از [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]]، یکى از مصادر مهم شناخت آراء [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]] است.<ref>ر. ك: همان، ص147</ref>
#تأليف در قرون میانى: این ویژگى باعث شده كه اطلاعات برخى منابع، غيرقابل دسترس از طريق این تأليفات به دست ما برسد. برای نمونه منقولات علامه حلى از [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]]، یکى از مصادر مهم شناخت آراء [[غضایری، حسین بن عبیدالله|ابن غضائرى]] است.<ref>ر. ك: همان، ص147</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
#باب كنيه‌هاى راویان؛ چنانچه از راوى در اسناد با نام ياد شده باشد در بخش اسامى بايد وى را جستجو كرد، لكن در صورتى كه از كنيه او در اسناد استفاده شده باشد، بايد حال رجالى او را در بخش كنيه‌ها پى جویى نمود.<ref>ر. ك: همان</ref>
#باب كنيه‌هاى راویان؛ چنانچه از راوى در اسناد با نام ياد شده باشد در بخش اسامى بايد وى را جستجو كرد، لكن در صورتى كه از كنيه او در اسناد استفاده شده باشد، بايد حال رجالى او را در بخش كنيه‌ها پى جویى نمود.<ref>ر. ك: همان</ref>
#باب القاب راویان؛ در این باب، كسانى كه به لقب خاصى كه برگرفته از صفت خَلقى يا شغل يا انتساب به قبيله يا شهرى و... هستند، معرفى شوند.<ref>ر. ك: همان</ref>
#باب القاب راویان؛ در این باب، كسانى كه به لقب خاصى كه برگرفته از صفت خَلقى يا شغل يا انتساب به قبيله يا شهرى و... هستند، معرفى شوند.<ref>ر. ك: همان</ref>
#خاتمه؛ غالب بلكه همه كتب جوامع رجالى، خاتمه‌هايى دارند كه در آن، فوايد رجالى مربوط به اطلاعات اسناد روايات را ذكر كرده‌اند.<ref>همان، ص186</ref>
#خاتمه؛ غالب بلكه همه كتب جوامع رجالى، خاتمه‌هایى دارند كه در آن، فوايد رجالى مربوط به اطلاعات اسناد روايات را ذكر كرده‌اند.<ref>همان، ص186</ref>


منابع رجالى معرفى شده در این فصل، به ترتيب، عبارتند از: «[[منهج المقال في تحقيق احوال الرجال]]» (رجال كبير) [[میرزاى استرآبادى]]؛ «[[نقد الرجال]]» [[سيد‌‎تفرشى]]؛ «[[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]]» [[محمد بن علی اردبیلی|اردبيلى]]؛ «[[تنقيح المقال]]» [[علامه مامقانی|مامقانى]]؛ «[[قاموس الرجال]]» [[علامه شوشتری|شوشترى]] و «[[معجم رجال الحديث]]» [[آيت‌الله خویى]].<ref>همان، ص187- 239</ref>
منابع رجالى معرفى شده در این فصل، به ترتيب، عبارتند از: «[[منهج المقال في تحقيق احوال الرجال]]» (رجال كبير) [[میرزاى استرآبادى]]؛ «[[نقد الرجال]]» [[سيد‌‎تفرشى]]؛ «[[جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الطرق و الأسناد|جامع الرواة]]» [[محمد بن علی اردبیلی|اردبيلى]]؛ «[[تنقيح المقال]]» [[علامه مامقانی|مامقانى]]؛ «[[قاموس الرجال]]» [[علامه شوشتری|شوشترى]] و «[[معجم رجال الحديث]]» [[آيت‌الله خویى]].<ref>همان، ص187- 239</ref>
خط ۷۷: خط ۷۷:


#فوايدنگارى: مراد از فوايد، مجموعه اطلاعات و نكات يافت شده در لابه‌لاى اسناد روايات است. برخى از عالمان رجالى، در پى تحقيقات وسيع خود در كتب رجالى و اسناد كتب روايى، به نكات مختلفى برخورده‌اند و آنها را به صورت فوايد رجالى نگاشته‌اند. مصادر و منابع مهمى كه بر این اساس، تأليف شده، عبارت است از: [[جامع المقال]]، [[فوايد وحيد بهبهانى]]، [[رجال سيد‌‎بحرالعلوم]]، [[عدة الرجال]] و [[بهجة الآمال]].<ref>ر.ک: همان، ص251- 252</ref>
#فوايدنگارى: مراد از فوايد، مجموعه اطلاعات و نكات يافت شده در لابه‌لاى اسناد روايات است. برخى از عالمان رجالى، در پى تحقيقات وسيع خود در كتب رجالى و اسناد كتب روايى، به نكات مختلفى برخورده‌اند و آنها را به صورت فوايد رجالى نگاشته‌اند. مصادر و منابع مهمى كه بر این اساس، تأليف شده، عبارت است از: [[جامع المقال]]، [[فوايد وحيد بهبهانى]]، [[رجال سيد‌‎بحرالعلوم]]، [[عدة الرجال]] و [[بهجة الآمال]].<ref>ر.ک: همان، ص251- 252</ref>
#قواعد نگارى: در مسير تاريخى تدوین كتب رجالى در قرن سيزدهم و چهاردهم هجرى تا عصر حاضر، شاهد تبديل بسيارى از فوايد رجالى به صورت قواعد رسمى رجال و يا تدوین کتاب‌هايى در تبيين علم رجال هستيم. پيش از این دوران، آنچه از علم رجال شناخته مى‌شد، صرفاً مجموعه نام راویان و شرح حال آنان همراه با برخى فوايد رجالى بود. اما در این دوران به‌صورت منظم و منسجم كليات علم رجال و ضوابط و قواعد رجالى به‌صورت دقيق تشريح شده و به بيان تعريف رجال، نياز به علم رجال، ضرورت آن، معرفى منابع آن، توثيقات عام و خاص و غير اينها پرداخته شده است. مهم‌ترين منابعى كه اين‌گونه به معرفى و بيان قواعد رجالى پرداختند، عبارتند از: [[توضيح المقال]]، [[نتيجه المقال]]، [[فوائد الرجالية من تنقيح المقال]]، [[سماء المقال]]، [[لب اللباب]] و [[بحوث في علم الرجال]].<ref>ر.ک: همان، ص266</ref>
#قواعد نگارى: در مسير تاريخى تدوین كتب رجالى در قرن سيزدهم و چهاردهم هجرى تا عصر حاضر، شاهد تبديل بسيارى از فوايد رجالى به صورت قواعد رسمى رجال و يا تدوین کتاب‌هایى در تبيين علم رجال هستيم. پيش از این دوران، آنچه از علم رجال شناخته مى‌شد، صرفاً مجموعه نام راویان و شرح حال آنان همراه با برخى فوايد رجالى بود. اما در این دوران به‌صورت منظم و منسجم كليات علم رجال و ضوابط و قواعد رجالى به‌صورت دقيق تشريح شده و به بيان تعريف رجال، نياز به علم رجال، ضرورت آن، معرفى منابع آن، توثيقات عام و خاص و غير اينها پرداخته شده است. مهم‌ترين منابعى كه اين‌گونه به معرفى و بيان قواعد رجالى پرداختند، عبارتند از: [[توضيح المقال]]، [[نتيجه المقال]]، [[فوائد الرجالية من تنقيح المقال]]، [[سماء المقال]]، [[لب اللباب]] و [[بحوث في علم الرجال]].<ref>ر.ک: همان، ص266</ref>
#تك‌نگارى‌ها: برخى از موضوعات رجالى، به‌صورت خاص مورد توجه و عنايت قرار گرفتند و رساله‌هاى مستقلى درباره آن‌ها نوشته شد؛ مثلاً رساله‌هايى درباره اصحاب اجماع يا لزوم نقد مشيخه يا مشايخ ثقات. همچنان كه در مواردى راویان بحث‌برانگيز موضوع كار قرار گرفتند؛ مثلاً رساله‌هاى مستقل در احوال ابوبصير يا سهل بن زياد يا ابان بن عثمان. در كنار اين‌ها، مسئله تمیيز مشتركات رجالى هم مورد توجه بود. کتاب «[[هداية المحدثين الى طريق المحمدين]]» مشهور به «مشتركات كاظمى» از این نوع است. از آنجا كه این کتاب، کتابى مهم و پركاربرد است، نویسنده به معرفى اجمالى آن پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص274</ref>
#تك‌نگارى‌ها: برخى از موضوعات رجالى، به‌صورت خاص مورد توجه و عنايت قرار گرفتند و رساله‌هاى مستقلى درباره آن‌ها نوشته شد؛ مثلاً رساله‌هایى درباره اصحاب اجماع يا لزوم نقد مشيخه يا مشايخ ثقات. همچنان كه در مواردى راویان بحث‌برانگيز موضوع كار قرار گرفتند؛ مثلاً رساله‌هاى مستقل در احوال ابوبصير يا سهل بن زياد يا ابان بن عثمان. در كنار اين‌ها، مسئله تمیيز مشتركات رجالى هم مورد توجه بود. کتاب «[[هداية المحدثين الى طريق المحمدين]]» مشهور به «مشتركات كاظمى» از این نوع است. از آنجا كه این کتاب، کتابى مهم و پركاربرد است، نویسنده به معرفى اجمالى آن پرداخته است.<ref>ر.ک: همان، ص274</ref>


صاحب این اثر، همچنين در پایان کتاب و در بخش «پيوست» به معرفى شش نرم‌افزار كه دوتاى از آنها تخصصى رجال شيعه و چهار نرم‌افزاز ديگر با موضوع فقه، حديث و اهل‌بيت(ع) -كه منابع رجالى هم در آنها ذكر شده- پرداخته است.
صاحب این اثر، همچنين در پایان کتاب و در بخش «پيوست» به معرفى شش نرم‌افزار كه دوتاى از آنها تخصصى رجال شيعه و چهار نرم‌افزاز ديگر با موضوع فقه، حديث و اهل‌بيت(ع) -كه منابع رجالى هم در آنها ذكر شده- پرداخته است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش