۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مدعي' به 'مدعی') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''ابن عبّاس، ابوالعباس عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب'''، پسر عم رسول الله(ص)، محدث، مفسّر، فقيه و مورخ صدر اسلام و از اصحاب خاص پيغمبر(ص) و دوست و مشاور خلفاى راشدين و سردار سپاه و استاندار و نماينده و سفير | '''ابن عبّاس، ابوالعباس عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب'''، پسر عم رسول الله(ص)، محدث، مفسّر، فقيه و مورخ صدر اسلام و از اصحاب خاص پيغمبر(ص) و دوست و مشاور خلفاى راشدين و سردار سپاه و استاندار و نماينده و سفير امیرالمؤمنين على بن ابىطالب(ع). | ||
==دعای حضرت رسول(ص)== | ==دعای حضرت رسول(ص)== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
حضرت رسول(ص) به او عنايت و علاقۀ خاص داشت و در حق او دعاهايى فرموده است كه مشهور است: «اللّهم فقّهه فىالدين و علم التأویل»/«اللّهم فقّهه فىالدين و علّمه التأویل». | حضرت رسول(ص) به او عنايت و علاقۀ خاص داشت و در حق او دعاهايى فرموده است كه مشهور است: «اللّهم فقّهه فىالدين و علم التأویل»/«اللّهم فقّهه فىالدين و علّمه التأویل». | ||
او 1660 حديث از رسول اللّه(ص) نقل كرده است. او قرآن شناسى خود را حاصل صحبت و مصاحبت استادش حضرت [[امام على(ع)| | او 1660 حديث از رسول اللّه(ص) نقل كرده است. او قرآن شناسى خود را حاصل صحبت و مصاحبت استادش حضرت [[امام على(ع)|امیرالمؤمنين على(ع)]] مىداند.او را حبر الامّة/بحر الامة، ترجمان القرآن، و رئيس المفسرين لقب دادهاند.(-دايرةالمعارف تشيع، مقالۀ «ابن عبّاس»، ج /1 344).ابن مسعود با همه جلالت قدر و مقام شامخى كه در قرآن شناسى دارد، او را ترجمان القرآن خوانده است. | ||
مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است، در حق او مىگوید: «چون تفسير مىكرد، همه چيز را واضح و روشن مىكرد». | مجاهد كه خود مفسرى بزرگ است و تفسيرش محفوظ مانده و به طبع رسيده است، در حق او مىگوید: «چون تفسير مىكرد، همه چيز را واضح و روشن مىكرد». | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، یکى تفسير اوست.اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. این اثر به صورت کتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است، بلكه در دل تفسير بزرگ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس، آن را از | آثار قرآن پژوهى او كه خوشبختانه هر دو باقى مانده است، یکى تفسير اوست.اين تفسير كم حجم است، حدودا برابر با تفسير جلالين،يا نيمى از تفسير بيضاوى. این اثر به صورت کتاب مدوّنى به دست ما نرسيده است، بلكه در دل تفسير بزرگ [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] محفوظ بوده است.و بعضى از محققان از جمله فيروزآبادى صاحب لغتنامۀ معروف قاموس، آن را از میان تفسير [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] بر آوردهاند و به صورت کتابى منسجم مدون كردهاند.جمع و تدوین فيروزآبادى از این تفسير تنویر المقباس من تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] نام دارد و بارها به طبع رسيده است.اثر قرآنى مهم ديگر [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] لغتنامهاى است سرشار از شواهد شعر جاهلى با مقدارى توضيح تفسيرى.اين لغتنامه پس از تفسيرهاى كوتاهى كه حضرت رسول(ص) دربارۀ بعضى سورههاى قرآنى به دست دادهاند و خوشبختانه محفوظ مانده و [[سيوطى]] آن را به ترتيب سورهها (با نظم قرآنى، ولى نه برای همۀ سورهها) مرتب كرده و در اتقان آورده است، آرى از هر اثر قرآن پژوهى محفوظ ماندۀ ديگر قديمتر است. | ||
نافع بن ازرق و یکى از دوستانش به نام نجدة بن عویمر یک روز كه ديدند [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] فارغبال در صحن مسجد الحرام نزدیک كعبه نشسته است، مدعیانه و برای آنكه به خيال خود عجز [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را در مسائل قرآنى آشكار كنند، با او سؤالاتى مطرح كردهاند و شرح و معناى حدودا دویست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيدهاند.پاسخهاى [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد این قديمترين واژهنامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان [[سيوطى]] مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است. | نافع بن ازرق و یکى از دوستانش به نام نجدة بن عویمر یک روز كه ديدند [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] فارغبال در صحن مسجد الحرام نزدیک كعبه نشسته است، مدعیانه و برای آنكه به خيال خود عجز [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] را در مسائل قرآنى آشكار كنند، با او سؤالاتى مطرح كردهاند و شرح و معناى حدودا دویست كلمه يا تعبير قرآنى را از او پرسيدهاند.پاسخهاى [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] همه متين و مستند به شعر كهن است.چنانكه گفته شد این قديمترين واژهنامۀ قرآنى محفوظ مانده است و هم در اتقان [[سيوطى]] مندرج است و هم مستقلا تحت عنوان-مسائل نافع بن ازرق به چاپ رسيده است. | ||
گلدزيهر دربارۀ این کتاب و شيوۀ بى سابقهاش مىگوید: «اين بديعترين شيوۀ تحقيق لغوى در تفسير قرآن است». (-المذاهب | گلدزيهر دربارۀ این کتاب و شيوۀ بى سابقهاش مىگوید: «اين بديعترين شيوۀ تحقيق لغوى در تفسير قرآن است». (-المذاهب الاسلامیة في تفسير القرآن، ص69، به نقل از التفسير و المفسرون، محمدحسین ذهبى، ج 75/1). | ||
ابوبكر بن انبارى از قول او دربارۀ این شيوه چنين نقل كرده است: «شعر، ديوان عرب است، هرگاه حرفى از قرآن كه خداوند به زبان عربى نازل فرموده است، بر ما پوشيده و دشوار باشد، به ديوان و سرچشمۀ آن[شعر قبل از عصر نزول قرآن]مراجعه مىكنيم و شواهد روشنگرى برای آن مىيابيم».(پيشين، ج 76/1.همچنين دربارۀ ارزيابى نسبت تفسير منسوب به [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] -پيشين، ص81-83). نيز-تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]؛ مسائل نافع بن ازرق. | ابوبكر بن انبارى از قول او دربارۀ این شيوه چنين نقل كرده است: «شعر، ديوان عرب است، هرگاه حرفى از قرآن كه خداوند به زبان عربى نازل فرموده است، بر ما پوشيده و دشوار باشد، به ديوان و سرچشمۀ آن[شعر قبل از عصر نزول قرآن]مراجعه مىكنيم و شواهد روشنگرى برای آن مىيابيم».(پيشين، ج 76/1.همچنين دربارۀ ارزيابى نسبت تفسير منسوب به [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] -پيشين، ص81-83). نيز-تفسير [[ابنعباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]؛ مسائل نافع بن ازرق. |
ویرایش