۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''إفاضة العوائد تعلیق على درر الفوائد'''، اثر حضرت آيتالله حاج [[سيدمحمدرضا گلپايگانى]]، از مراجع بزرگ معاصر شیعه (متوفاى 1414ق)، است كه شرح و تعليقهاى به زبان عربى، بر کتاب [[درر الفوائد (حائری یزدی - طبع قدیم)|درر الفوائد]]، اثر حاج شيخ [[عبدالكريم حائرى يزدى]]، مؤسّس حوزه | '''إفاضة العوائد تعلیق على درر الفوائد'''، اثر حضرت آيتالله حاج [[سيدمحمدرضا گلپايگانى]]، از مراجع بزرگ معاصر شیعه (متوفاى 1414ق)، است كه شرح و تعليقهاى به زبان عربى، بر کتاب [[درر الفوائد (حائری یزدی - طبع قدیم)|درر الفوائد]]، اثر حاج شيخ [[عبدالكريم حائرى يزدى]]، مؤسّس حوزه علمیّه قم مىباشد. این کتاب، حاوى یک دوره كامل علم اصول است. مؤلف، علاوه بر شرح و توضيح ديدگاههاى اصولى استاد، به بيان نظريات اصولى خود نيز پرداخته است. | ||
حضرت آیتالله گلپايگانى، در مقدمه کتاب، درباره انگيزه خود از نگارش کتاب، مىفرمايد: | حضرت آیتالله گلپايگانى، در مقدمه کتاب، درباره انگيزه خود از نگارش کتاب، مىفرمايد: | ||
«جمعى از طلاب فاضل از من درخواست نمودند تا کتاب «درر الفوائد» را به ايشان تدريس نمايم. این کتاب، نوشته مرحوم مغفور، شيخ و استاد ما، مؤسّس حوزه | «جمعى از طلاب فاضل از من درخواست نمودند تا کتاب «درر الفوائد» را به ايشان تدريس نمايم. این کتاب، نوشته مرحوم مغفور، شيخ و استاد ما، مؤسّس حوزه علمیّه قم، علامه فقيه و اصولى مشهور، آیتالله حاج [[حائری یزدی، عبدالکریم|شيخ عبدالكريم حائرى يزدى]](ره) مىباشد، من نيز درخواست آنان را پذيرفتم و آنچه را در زمان تدريس به ذهنم خطور مىكرد، بر این کتاب حاشيه زدم. | ||
بخش عمده این حواشى را در زمان حيات حاج شيخ عبدالكريم حائرى نگاشتهام و بخش آخر آن را بعد از وفات ايشان به نگارش درآوردهام. | بخش عمده این حواشى را در زمان حيات حاج شيخ عبدالكريم حائرى نگاشتهام و بخش آخر آن را بعد از وفات ايشان به نگارش درآوردهام. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
برای آشنايى با كار مؤلف نمونههايى از تعليقات وى را مرور مىكنيم: | برای آشنايى با كار مؤلف نمونههايى از تعليقات وى را مرور مىكنيم: | ||
1. در شرح این عبارت «علم الاصول هو العلم بالقواعد الممهدة...»، فرموده است: مقصود از علم، در اينجا، يا هر نوع ادراكى است و يا ادراك پايدارى كه با واژه «ملكه» از آن تعبير مىشود و از | 1. در شرح این عبارت «علم الاصول هو العلم بالقواعد الممهدة...»، فرموده است: مقصود از علم، در اينجا، يا هر نوع ادراكى است و يا ادراك پايدارى كه با واژه «ملكه» از آن تعبير مىشود و از همین رو است كه مىتوان آن را به كمك حرف باء متعدى نمود و به دليل وجود همین قرينه، مراد از علم، خود آن قواعد نيست... | ||
2. در توضيح این عبارت «موضوع هذا العلم عبارة عن اشياء متشتة...»، فرموده است: از آنجا كه حقيقت موضوع هر علمى، با موضوعات مسائل آن علم یکى است، مثل نماز و روزه و زكات در فقه و فاعل و مفعول و مبتدا و خبر در نحو و...، استاد، از موضوع، با تعبير اشياى پراكنده ياد فرمودهاند... | 2. در توضيح این عبارت «موضوع هذا العلم عبارة عن اشياء متشتة...»، فرموده است: از آنجا كه حقيقت موضوع هر علمى، با موضوعات مسائل آن علم یکى است، مثل نماز و روزه و زكات در فقه و فاعل و مفعول و مبتدا و خبر در نحو و...، استاد، از موضوع، با تعبير اشياى پراكنده ياد فرمودهاند... |
ویرایش