۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''أساس الحكومة | '''أساس الحكومة الإسلامیة'''، دراسة استدلالية مقارنة بين الديمقراطية و الشّورى و ولاية الفقيه، نوشته آیتالله [[سيدكاظم حائرى]]، بررسى تطبيقى و مقايسهاى سه نظام حكومتى: دموكراسى، شورايى، و ولايت فقيه است. | ||
نظام دموكراسى، مدل حكومتى اكثر كشورهاى غربى است و نظام شورايى، نظامى است كه از سوى اهل سنت پيشنهاد مىشود و ولايت فقيه نيز نظريه حكومتى شيعه در دوران معاصر است. | نظام دموكراسى، مدل حكومتى اكثر كشورهاى غربى است و نظام شورايى، نظامى است كه از سوى اهل سنت پيشنهاد مىشود و ولايت فقيه نيز نظريه حكومتى شيعه در دوران معاصر است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
مؤلف، جهان كنونى را غرق در ظلمت و عذاب مىبيند و معتقد است علىرغم آنكه انديشمندان غربى همواره روشها و اسلوبهاى مختلف حكومتى را براساس آخرين تجربههاى اجتماعى مطرح مىكنند باز هم گرفتار مشكلات و معضلات زيادى هستند. | مؤلف، جهان كنونى را غرق در ظلمت و عذاب مىبيند و معتقد است علىرغم آنكه انديشمندان غربى همواره روشها و اسلوبهاى مختلف حكومتى را براساس آخرين تجربههاى اجتماعى مطرح مىكنند باز هم گرفتار مشكلات و معضلات زيادى هستند. | ||
مشكل اساسى آنان این است كه در مباحث فلسفه سياسى خود از دو عنصر اساسى غافل هستند: رسيدن به سعادت اخروى، و برآورده ساختن رضايت الهى. تجربههاى طولانى بشر اثبات كرده است كه سعادت دنيوى | مشكل اساسى آنان این است كه در مباحث فلسفه سياسى خود از دو عنصر اساسى غافل هستند: رسيدن به سعادت اخروى، و برآورده ساختن رضايت الهى. تجربههاى طولانى بشر اثبات كرده است كه سعادت دنيوى تأمین نخواهد شد مگر آنكه مدل حكومتى مبتنى بر اصول وحيانى باشد. | ||
==انگيزه تأليف== | ==انگيزه تأليف== | ||
پژوهش مقايسهاى و نشان دادن نظام حكومتى اسلام. این پژوهش كه جنبه فقهى و اجتهادى دارد، ضمن بررسى نظام برتر جهانى، يعنى دموكراسى و بيان نقاط ضعف آن، روش حكومتى اسلام را مطرح مىكند و در این | پژوهش مقايسهاى و نشان دادن نظام حكومتى اسلام. این پژوهش كه جنبه فقهى و اجتهادى دارد، ضمن بررسى نظام برتر جهانى، يعنى دموكراسى و بيان نقاط ضعف آن، روش حكومتى اسلام را مطرح مىكند و در این میان نظريه ولايت فقيه را كهبه اعتقاد نویسنده بهترين و صحيحترين مدل حكومتى است شرح مىدهد و براساس مبانى فقهى به اثبات آن مىپردازد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
بهترين تبيين از نظام دموكراسى، قرارداد اجتماعى جان جاك روسو است. قرارداد اجتماعى در حقيقت ملاك مشروعيت حكومت دموكراسى است. | بهترين تبيين از نظام دموكراسى، قرارداد اجتماعى جان جاك روسو است. قرارداد اجتماعى در حقيقت ملاك مشروعيت حكومت دموكراسى است. | ||
اما پرسشهايى جدى درباره دموكراسى وجود دارد كه پاسخهايى جدى مىطلبد. از جمله اينكه اكثر مردم نسبت به امور اجتماعى جاهل و يا غافل هستند و همه مردم نمىتوانند به صورت مستقيم در امور حكومتى | اما پرسشهايى جدى درباره دموكراسى وجود دارد كه پاسخهايى جدى مىطلبد. از جمله اينكه اكثر مردم نسبت به امور اجتماعى جاهل و يا غافل هستند و همه مردم نمىتوانند به صورت مستقيم در امور حكومتى تصمیمگيرنده باشند. | ||
همچنين در چنين جوامعى احتمال اينكه اقليتهايى قدرتمند رأى اكثريت را به نفع خود مصادره كنند بسيار زياد است. | همچنين در چنين جوامعى احتمال اينكه اقليتهايى قدرتمند رأى اكثريت را به نفع خود مصادره كنند بسيار زياد است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
به اذعان نویسنده، اشكال اساسى این نظريه آن است كه دلايل محكمى از قرآن و روايات ندارد. همچنين اصول عام و شكل نظام شورايى معين نشده است. | به اذعان نویسنده، اشكال اساسى این نظريه آن است كه دلايل محكمى از قرآن و روايات ندارد. همچنين اصول عام و شكل نظام شورايى معين نشده است. | ||
مهمترين آياتى كه بر نظام شورايى به آن استدلال مىشود آيه 159 سوره آل عمران و آيات 36-39 سوره شورى است. اما این آيات دلالتى بر نظام حكومت شورايى ندارد و بر فرض | مهمترين آياتى كه بر نظام شورايى به آن استدلال مىشود آيه 159 سوره آل عمران و آيات 36-39 سوره شورى است. اما این آيات دلالتى بر نظام حكومت شورايى ندارد و بر فرض تمامیت، با ادله ولايت فقيه مرتبط است. | ||
به نظر مؤلف، ولايت فقيه، امتداد ولايت پيامبر و امام است و در اثبات این نظريه از دو دسته دلايل عقلى و نقلى بهره مىگيرد. در عصر غيبت، حكومت اسلامى برعهده ولىفقيه است و در ولىفقيه عدالت و شايستگى شرط است. | به نظر مؤلف، ولايت فقيه، امتداد ولايت پيامبر و امام است و در اثبات این نظريه از دو دسته دلايل عقلى و نقلى بهره مىگيرد. در عصر غيبت، حكومت اسلامى برعهده ولىفقيه است و در ولىفقيه عدالت و شايستگى شرط است. | ||
وى در تبيين حكومت اسلامى مبتنى بر ولايت فقيه، مشورت با خبرگان و متخصصان را امرى لازم و واجب دانسته ومعتقد است؛ در این نحوه حكومت، اگرچه انتخابات عنصرى اصلى و اولى نيست اما اگر شرايط و اوضاع زمان اقتضا كند كه برخى از مسئوليتها مانند نمايندگى در مجلس شورا و غيره با انتخابات برگزار شود، واجب است كه ولى فقيه این انتخابات را به | وى در تبيين حكومت اسلامى مبتنى بر ولايت فقيه، مشورت با خبرگان و متخصصان را امرى لازم و واجب دانسته ومعتقد است؛ در این نحوه حكومت، اگرچه انتخابات عنصرى اصلى و اولى نيست اما اگر شرايط و اوضاع زمان اقتضا كند كه برخى از مسئوليتها مانند نمايندگى در مجلس شورا و غيره با انتخابات برگزار شود، واجب است كه ولى فقيه این انتخابات را به رسمیت بشناسد. | ||
به نظر وى، از حيث نظرى، حكومت اسلامى عام است و كل جهان را شامل مىشود ولى از نظر عملى محدوده حكومت اسلامى به قدر توانايى و استطاعت امت اسلامى است. | به نظر وى، از حيث نظرى، حكومت اسلامى عام است و كل جهان را شامل مىشود ولى از نظر عملى محدوده حكومت اسلامى به قدر توانايى و استطاعت امت اسلامى است. | ||
درباره ولى فقيه | درباره ولى فقيه اعلمیت شرط است ولى تنها اعلمیت فقهى مراد نيست بلكه ولى فقيه بايد در مجموع از حيث درك و فهم مسائل اجتماعى و سياسى و مسائل روز و نيز احكام اسلامى اعلم از ديگران باشد. | ||
بيعت نيز اگر چه از شرايط ولايت فقيه شمرده شده، اما آن را فقط در تنجيز ولايت شرط دانسته و نه در اصل آن. به این معنا كه بيعت مردم با یک ولى فقيه، برای او ولايت نمىآورد بلكه این بيعت باعث مىشود كه ولى فقيه ولايتى كه از ناحيه خدا و رسول دارد بتواند اعمال كند. | بيعت نيز اگر چه از شرايط ولايت فقيه شمرده شده، اما آن را فقط در تنجيز ولايت شرط دانسته و نه در اصل آن. به این معنا كه بيعت مردم با یک ولى فقيه، برای او ولايت نمىآورد بلكه این بيعت باعث مىشود كه ولى فقيه ولايتى كه از ناحيه خدا و رسول دارد بتواند اعمال كند. |
ویرایش