۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ') |
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در اول، پس از طرح دو تعريف از آيندهپژوهى (تلاش برای يافتن تصویرى از آينده و ارائه توجيهى برای آن تصویر) و توضيح چهار مؤلفه آينده كه عبارتند از: رویدادها، روندها، تصویرها و اقدامها، چهار ديدگاه در فلسفه تاريخ، از دانشمندان غربى، به صورت مفصل بررسى شده است كه عبارتند از: | در اول، پس از طرح دو تعريف از آيندهپژوهى (تلاش برای يافتن تصویرى از آينده و ارائه توجيهى برای آن تصویر) و توضيح چهار مؤلفه آينده كه عبارتند از: رویدادها، روندها، تصویرها و اقدامها، چهار ديدگاه در فلسفه تاريخ، از دانشمندان غربى، به صورت مفصل بررسى شده است كه عبارتند از: | ||
# «انگاره تمدن» تویى بى: مؤلف معتقد است تویى بى، شاخص و وجه تمايز اصلى تمدنها را پویايى و تحرك آنها دانسته و بر این باور است كه هر تمدن برخاسته از دل تمدن پيش از خود است. | # «انگاره تمدن» تویى بى: مؤلف معتقد است تویى بى، شاخص و وجه تمايز اصلى تمدنها را پویايى و تحرك آنها دانسته و بر این باور است كه هر تمدن برخاسته از دل تمدن پيش از خود است. | ||
# «گونههاى انسانى» از كانت: نویسنده، كانت را انسانى منفىنگر معرفى كرده كه تاريخ از ديدگاه وى، ثبت غمگنانه حماقتها، شرارتها و گناهان انسان است كه در اثر آن، دستاوردهاى یک نسل، عموماًدر نسل بعدى از | # «گونههاى انسانى» از كانت: نویسنده، كانت را انسانى منفىنگر معرفى كرده كه تاريخ از ديدگاه وى، ثبت غمگنانه حماقتها، شرارتها و گناهان انسان است كه در اثر آن، دستاوردهاى یک نسل، عموماًدر نسل بعدى از میان مىرود. | ||
# هگل و انگاره «ملت و روح»: او مسير تاريخ را در موضوع «آزادى» جستجو كرده و به پرسشهاى بنيادى فلسفه نظرى، چنين پاسخ مىدهد: | # هگل و انگاره «ملت و روح»: او مسير تاريخ را در موضوع «آزادى» جستجو كرده و به پرسشهاى بنيادى فلسفه نظرى، چنين پاسخ مىدهد: | ||
#* تاريخ به طرف هر چه آزادتر شدن انديشه متعالى سير مىكند. | #* تاريخ به طرف هر چه آزادتر شدن انديشه متعالى سير مىكند. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# «جامعه بىطبقه» ماركس: نویسنده چنين تلقى مىكند كه ماركس، سير تاريخ را پيشرفت ديالكتیکى مىدانسته كه مقصد نهايى آن هدفى از نظر اخلاقى پسنديده مىباشد و آن عبارت است از «اجتماع غيرطبقاتى» كه یک جامعه واقعاً آزاد خواهد بود؛ هرچند كه وى نيل به این اوضاع سعادتبار را به آيندهاى نه زياد دوردست موكول مىكند. | # «جامعه بىطبقه» ماركس: نویسنده چنين تلقى مىكند كه ماركس، سير تاريخ را پيشرفت ديالكتیکى مىدانسته كه مقصد نهايى آن هدفى از نظر اخلاقى پسنديده مىباشد و آن عبارت است از «اجتماع غيرطبقاتى» كه یک جامعه واقعاً آزاد خواهد بود؛ هرچند كه وى نيل به این اوضاع سعادتبار را به آيندهاى نه زياد دوردست موكول مىكند. | ||
مؤلف فرجاممندى سياست را یکى از انگارههاى مهم در سرنوشتباورى دانسته و معتقد است سياست و دولت، بايستهترين و مهمترين ركن زندگى اجتماعى بشر به شمار مىآيد؛ از این رو، نگرش به آينده آنها را با | مؤلف فرجاممندى سياست را یکى از انگارههاى مهم در سرنوشتباورى دانسته و معتقد است سياست و دولت، بايستهترين و مهمترين ركن زندگى اجتماعى بشر به شمار مىآيد؛ از این رو، نگرش به آينده آنها را با اهمیت شمرده و لذا در دوم، نخست سياست و دولت را به صورت جداگانه بررسى و سپس پيوند میان آن دو را بيان كرده است. آنگاه فرجاممندى سياست از ديدگاه چهار مكتب زير، مورد پژوهش قرار گرفته است: | ||
# '''مسيحيت''': نویسنده، مسيحيت را دينى مىداند كه نگاهى خوشبينانه و منتظرانه به آينده تاريخ دارد و در چشمداشت روز موعودى است كه برای نجات و رستگارى آن به دست «مسيح» يا «پسر انسان»، تعيين شده است. | # '''مسيحيت''': نویسنده، مسيحيت را دينى مىداند كه نگاهى خوشبينانه و منتظرانه به آينده تاريخ دارد و در چشمداشت روز موعودى است كه برای نجات و رستگارى آن به دست «مسيح» يا «پسر انسان»، تعيين شده است. | ||
# '''ليبرال دموكراسى فوكویاما''': از ديدگاه وى، با فروپاشى كمونيسم، عصر رقابت و | # '''ليبرال دموكراسى فوكویاما''': از ديدگاه وى، با فروپاشى كمونيسم، عصر رقابت و حاكمیت ايدئولوژىها به سرآمده و جامعه بشرى در آينده، رو به دموكراسى ليبرال مىرود. | ||
# '''ماركسيسم''': مؤلف معتقد است ماركس، ديدگاه و نظريهاى دقيق و منسجم درباره دولت ندارد و آراى او را بايد ذيل نوشتهها و گفتارهاى مختلف وى به دست آورد، لذا انديشه او را بر اساس انگارههاى زير بررسى مىكنند: تعريف و شناخت دولت، كاستىها و ناراستىهاى آن، آينده دولت، جامعه موعود و نقد و بررسى نظريه طبقاتى دولت. | # '''ماركسيسم''': مؤلف معتقد است ماركس، ديدگاه و نظريهاى دقيق و منسجم درباره دولت ندارد و آراى او را بايد ذيل نوشتهها و گفتارهاى مختلف وى به دست آورد، لذا انديشه او را بر اساس انگارههاى زير بررسى مىكنند: تعريف و شناخت دولت، كاستىها و ناراستىهاى آن، آينده دولت، جامعه موعود و نقد و بررسى نظريه طبقاتى دولت. | ||
# '''شيعه''': نویسنده فصل سوم را به آينده دولت از ديدگاه شيعه اختصاص داده و از | # '''شيعه''': نویسنده فصل سوم را به آينده دولت از ديدگاه شيعه اختصاص داده و از میان تمام ديدگاهها، آن را تنها مكتبى مىداند كه به روشنى و صراحت درباره آيندهاى موعود و آرمانى، بحث نموده و تصویرى جامع و كامل از «مدينه فاضله مهدوى» ارائه كرده است. | ||
===بخش دوم=== | ===بخش دوم=== | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
===آخرين فصل=== | ===آخرين فصل=== | ||
در آخرين فصل، معنویت، عدالت، عقلانيت و توسعه، انگارههايى قلمداد شدهاند كه دولت مهدوى، در تمامى | در آخرين فصل، معنویت، عدالت، عقلانيت و توسعه، انگارههايى قلمداد شدهاند كه دولت مهدوى، در تمامى زمینهها و بر طبق شاخصهها و معيارهاى ذيل، به آنها دست مىيابد: بهبود ارتباط فرد با خدا؛ توجه به شايستگىها، استعدادها و ارزشهاى فردى؛ استفاده صحيح از موهبتهاى الهى و روابط دوستانه و صلحآمیز با ديگران. | ||
==وضعيت كتاب== | ==وضعيت كتاب== |
ویرایش