پرش به محتوا

آینده جهان (دولت و سیاست در اندیشه مهدویت): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'مي' به 'می'
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
جز (جایگزینی متن - 'مي' به 'می')
خط ۴۹: خط ۴۹:
در اول، پس از طرح دو تعريف از آينده‌پژوهى (تلاش برای يافتن تصویرى از آينده و ارائه توجيهى برای آن تصویر) و توضيح چهار مؤلفه آينده كه عبارتند از: رویدادها، روندها، تصویرها و اقدام‌ها، چهار ديدگاه در فلسفه تاريخ، از دانشمندان غربى، به صورت مفصل بررسى شده است كه عبارتند از:
در اول، پس از طرح دو تعريف از آينده‌پژوهى (تلاش برای يافتن تصویرى از آينده و ارائه توجيهى برای آن تصویر) و توضيح چهار مؤلفه آينده كه عبارتند از: رویدادها، روندها، تصویرها و اقدام‌ها، چهار ديدگاه در فلسفه تاريخ، از دانشمندان غربى، به صورت مفصل بررسى شده است كه عبارتند از:
# «انگاره تمدن» تویى بى: مؤلف معتقد است تویى بى، شاخص و وجه تمايز اصلى تمدن‌ها را پویايى و تحرك آن‌ها دانسته و بر این باور است كه هر تمدن برخاسته از دل تمدن پيش از خود است.
# «انگاره تمدن» تویى بى: مؤلف معتقد است تویى بى، شاخص و وجه تمايز اصلى تمدن‌ها را پویايى و تحرك آن‌ها دانسته و بر این باور است كه هر تمدن برخاسته از دل تمدن پيش از خود است.
# «گونه‌هاى انسانى» از كانت: نویسنده، كانت را انسانى منفى‌نگر معرفى كرده كه تاريخ از ديدگاه وى، ثبت غمگنانه حماقت‌ها، شرارت‌ها و گناهان انسان است كه در اثر آن، دستاوردهاى یک نسل، عموماًدر نسل بعدى از ميان مى‌رود.
# «گونه‌هاى انسانى» از كانت: نویسنده، كانت را انسانى منفى‌نگر معرفى كرده كه تاريخ از ديدگاه وى، ثبت غمگنانه حماقت‌ها، شرارت‌ها و گناهان انسان است كه در اثر آن، دستاوردهاى یک نسل، عموماًدر نسل بعدى از میان مى‌رود.
# هگل و انگاره «ملت و روح»: او مسير تاريخ را در موضوع «آزادى» جستجو كرده و به پرسش‌هاى بنيادى فلسفه نظرى، چنين پاسخ مى‌دهد:
# هگل و انگاره «ملت و روح»: او مسير تاريخ را در موضوع «آزادى» جستجو كرده و به پرسش‌هاى بنيادى فلسفه نظرى، چنين پاسخ مى‌دهد:
#* تاريخ به طرف هر چه آزادتر شدن انديشه متعالى سير مى‌كند.
#* تاريخ به طرف هر چه آزادتر شدن انديشه متعالى سير مى‌كند.
خط ۵۶: خط ۵۶:
# «جامعه بى‌طبقه» ماركس: نویسنده چنين تلقى مى‌كند كه ماركس، سير تاريخ را پيشرفت ديالكتیکى مى‌دانسته كه مقصد نهايى آن هدفى از نظر اخلاقى پسنديده مى‌باشد و آن عبارت است از «اجتماع غيرطبقاتى» كه یک جامعه واقعاً آزاد خواهد بود؛ هرچند كه وى نيل به این اوضاع سعادت‌بار را به آينده‌اى نه زياد دوردست موكول مى‌كند.
# «جامعه بى‌طبقه» ماركس: نویسنده چنين تلقى مى‌كند كه ماركس، سير تاريخ را پيشرفت ديالكتیکى مى‌دانسته كه مقصد نهايى آن هدفى از نظر اخلاقى پسنديده مى‌باشد و آن عبارت است از «اجتماع غيرطبقاتى» كه یک جامعه واقعاً آزاد خواهد بود؛ هرچند كه وى نيل به این اوضاع سعادت‌بار را به آينده‌اى نه زياد دوردست موكول مى‌كند.


مؤلف فرجام‌مندى سياست را یکى از انگاره‌هاى مهم در سرنوشت‌باورى دانسته و معتقد است سياست و دولت، بايسته‌ترين و مهم‌ترين ركن زندگى اجتماعى بشر به شمار مى‌آيد؛ از این رو، نگرش به آينده آن‌ها را با اهميت شمرده و لذا در دوم، نخست سياست و دولت را به صورت جداگانه بررسى و سپس پيوند ميان آن دو را بيان كرده است. آن‌گاه فرجام‌مندى سياست از ديدگاه چهار مكتب زير، مورد پژوهش قرار گرفته است:
مؤلف فرجام‌مندى سياست را یکى از انگاره‌هاى مهم در سرنوشت‌باورى دانسته و معتقد است سياست و دولت، بايسته‌ترين و مهم‌ترين ركن زندگى اجتماعى بشر به شمار مى‌آيد؛ از این رو، نگرش به آينده آن‌ها را با اهمیت شمرده و لذا در دوم، نخست سياست و دولت را به صورت جداگانه بررسى و سپس پيوند میان آن دو را بيان كرده است. آن‌گاه فرجام‌مندى سياست از ديدگاه چهار مكتب زير، مورد پژوهش قرار گرفته است:
# '''مسيحيت''': نویسنده، مسيحيت را دينى مى‌داند كه نگاهى خوش‌بينانه و منتظرانه به آينده تاريخ دارد و در چشم‌داشت روز موعودى است كه برای نجات و رستگارى آن به دست «مسيح» يا «پسر انسان»، تعيين شده است.
# '''مسيحيت''': نویسنده، مسيحيت را دينى مى‌داند كه نگاهى خوش‌بينانه و منتظرانه به آينده تاريخ دارد و در چشم‌داشت روز موعودى است كه برای نجات و رستگارى آن به دست «مسيح» يا «پسر انسان»، تعيين شده است.
# '''ليبرال دموكراسى فوكویاما''': از ديدگاه وى، با فروپاشى كمونيسم، عصر رقابت و حاكميت ايدئولوژى‌ها به سرآمده و جامعه بشرى در آينده، رو به دموكراسى ليبرال مى‌رود.
# '''ليبرال دموكراسى فوكویاما''': از ديدگاه وى، با فروپاشى كمونيسم، عصر رقابت و حاكمیت ايدئولوژى‌ها به سرآمده و جامعه بشرى در آينده، رو به دموكراسى ليبرال مى‌رود.
# '''ماركسيسم''': مؤلف معتقد است ماركس، ديدگاه و نظريه‌اى دقيق و منسجم درباره دولت ندارد و آراى او را بايد ذيل نوشته‌ها و گفتارهاى مختلف وى به دست آورد، لذا انديشه او را بر اساس انگاره‌هاى زير بررسى مى‌كنند: تعريف و شناخت دولت، كاستى‌ها و ناراستى‌هاى آن، آينده دولت، جامعه موعود و نقد و بررسى نظريه طبقاتى دولت.
# '''ماركسيسم''': مؤلف معتقد است ماركس، ديدگاه و نظريه‌اى دقيق و منسجم درباره دولت ندارد و آراى او را بايد ذيل نوشته‌ها و گفتارهاى مختلف وى به دست آورد، لذا انديشه او را بر اساس انگاره‌هاى زير بررسى مى‌كنند: تعريف و شناخت دولت، كاستى‌ها و ناراستى‌هاى آن، آينده دولت، جامعه موعود و نقد و بررسى نظريه طبقاتى دولت.
# '''شيعه''': نویسنده فصل سوم را به آينده دولت از ديدگاه شيعه اختصاص داده و از ميان تمام ديدگاه‌ها، آن را تنها مكتبى مى‌داند كه به روشنى و صراحت درباره آينده‌اى موعود و آرمانى، بحث نموده و تصویرى جامع و كامل از «مدينه فاضله مهدوى» ارائه كرده است.
# '''شيعه''': نویسنده فصل سوم را به آينده دولت از ديدگاه شيعه اختصاص داده و از میان تمام ديدگاه‌ها، آن را تنها مكتبى مى‌داند كه به روشنى و صراحت درباره آينده‌اى موعود و آرمانى، بحث نموده و تصویرى جامع و كامل از «مدينه فاضله مهدوى» ارائه كرده است.


===بخش دوم===
===بخش دوم===
خط ۸۲: خط ۸۲:


===آخرين فصل===
===آخرين فصل===
در آخرين فصل، معنویت، عدالت، عقلانيت و توسعه، انگاره‌هايى قلمداد شده‌اند كه دولت مهدوى، در تمامى زمينه‌ها و بر طبق شاخصه‌ها و معيارهاى ذيل، به آن‌ها دست مى‌يابد: بهبود ارتباط فرد با خدا؛ توجه به شايستگى‌ها، استعدادها و ارزش‌هاى فردى؛ استفاده صحيح از موهبت‌هاى الهى و روابط دوستانه و صلح‌آميز با ديگران.
در آخرين فصل، معنویت، عدالت، عقلانيت و توسعه، انگاره‌هايى قلمداد شده‌اند كه دولت مهدوى، در تمامى زمینه‌ها و بر طبق شاخصه‌ها و معيارهاى ذيل، به آن‌ها دست مى‌يابد: بهبود ارتباط فرد با خدا؛ توجه به شايستگى‌ها، استعدادها و ارزش‌هاى فردى؛ استفاده صحيح از موهبت‌هاى الهى و روابط دوستانه و صلح‌آمیز با ديگران.


==وضعيت كتاب==
==وضعيت كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش