۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
[[مدرسی، محمد]] (مصحح) | [[مدرسی، محمد]] (مصحح) | ||
[[رشیدالدین فضلالله]] ( | [[رشیدالدین فضلالله]] (نویسنده) | ||
[[دانشپژوه، محمدتقی]] (مصحح) | [[دانشپژوه، محمدتقی]] (مصحح) | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
نویسنده بناى كتاب را بر دو قسم، مشتمل بر يك مقدمه و سيزده فصل نهاده است. نویسنده در پيشگفتار انگيزهاش از نگارش كتاب را معرفى افكار و آراى صحيح و ناصحيح اسماعيليه دانسته است و بنا دارد: «بعضى از احوال و افعال خير و شر ايشان در آن ياد كند تا افكار را اعتبارى و انظار را يادگارى باشد و از مطالعه آن فوايد بىاندازه و عوايد بىقياس اقتباس نمايند». | |||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
اصالت نسب عبيدالله المهدى و فاطميان مصر كه خود را از فرزندان اسماعيل دانسته و نسب خود را به فاطمه دخت رسول خدا مىرسانيدند، مورد گفتگوى علماى تاريخ قرار گرفته و بسيارى از ايشان در نسب آنان ترديد كردهاند. | اصالت نسب عبيدالله المهدى و فاطميان مصر كه خود را از فرزندان اسماعيل دانسته و نسب خود را به فاطمه دخت رسول خدا مىرسانيدند، مورد گفتگوى علماى تاريخ قرار گرفته و بسيارى از ايشان در نسب آنان ترديد كردهاند. | ||
نویسنده در ذكر تاريخ عبيدالله مهدى، پس از ذكر روايات مختلف گويد: «و اين همه روايات و اقوال زعم اهل سنت و جماعت است در انتساب مهدى، غالب ظن آن است كه اين همه مواضعهى عباسيان است و نصب ايشان است از بهر آن كه ما را بر ترتيب اين بيّنتى واضح است به آنكه مىدانيم كه ايشان قصد منصب عباسيان مىكردند و عباسيان قصد استيصال ايشان، و چون با ايشان چيزى به دست نداشتند، چارهاى نداشتند؛ مگر آنكه در نسب ايشان طعن كنند تا مسلمانان در مجالس و محافل و انجمنها بازگويند و بر زبانها مقدوح و ملوم و مذموم باشند، بر چشمهاى مردم خوار و ذليل گردند و رغبت به دعوت ايشان نكنند». | |||
مقدمه قسم دوم، به سرگذشت «حسن صباح» اختصاص دارد. نسب او از قبيله حمير از پادشاهان يمن بوده است. از حسن صباح در كتب اسماعيلى با عنوان «سيدنا» ياد شده است. در اولين فصل كتاب چگونگى جلوس وى بر قلعه الموت و پذيرش دعوت او بيان شده است. | مقدمه قسم دوم، به سرگذشت «حسن صباح» اختصاص دارد. نسب او از قبيله حمير از پادشاهان يمن بوده است. از حسن صباح در كتب اسماعيلى با عنوان «سيدنا» ياد شده است. در اولين فصل كتاب چگونگى جلوس وى بر قلعه الموت و پذيرش دعوت او بيان شده است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
طرز كار خواجه رشيد در تدوين جامعالتّواريخ، خواه خود به تأليف آن پرداخته باشد يا كسانى زير دست او و به راهنمايى او اين كار را انجام داده باشند، گويا اين بوده كه متنهاى عربى يا فارسى خوانده و از آنها گزينش مىشده است. گاهى هم با اندك تغييرى عبارات ديگران در اين كتاب مىآمده است. آقاى احمد آتش در ديباچه چاپ بخش غزنويان نوشته است كه خواجه رشيد در تأليف آن از تاريخ يمينى استفاده نموده است و ميان اين كتاب و تواريخالعالم احمد بن محمد بخادى شباهت بسيار است. آقاى محدث هم در حاشيه آثار الوزراء روشن نموده كه ميان مكاتيب رشيدى، اثر ديگر خواجه رشيد، و اين اثر پيوند و ربطى كامل است. | طرز كار خواجه رشيد در تدوين جامعالتّواريخ، خواه خود به تأليف آن پرداخته باشد يا كسانى زير دست او و به راهنمايى او اين كار را انجام داده باشند، گويا اين بوده كه متنهاى عربى يا فارسى خوانده و از آنها گزينش مىشده است. گاهى هم با اندك تغييرى عبارات ديگران در اين كتاب مىآمده است. آقاى احمد آتش در ديباچه چاپ بخش غزنويان نوشته است كه خواجه رشيد در تأليف آن از تاريخ يمينى استفاده نموده است و ميان اين كتاب و تواريخالعالم احمد بن محمد بخادى شباهت بسيار است. آقاى محدث هم در حاشيه آثار الوزراء روشن نموده كه ميان مكاتيب رشيدى، اثر ديگر خواجه رشيد، و اين اثر پيوند و ربطى كامل است. | ||
گويا در آن زمان نقل مطالب از ديگر كتب بدون ذكر مأخذ رايج بوده است. از نام كتاب هم بر مىآيد كه كتاب مجموعهاى است، از تواريخ رسمى و متداول وقت و | گويا در آن زمان نقل مطالب از ديگر كتب بدون ذكر مأخذ رايج بوده است. از نام كتاب هم بر مىآيد كه كتاب مجموعهاى است، از تواريخ رسمى و متداول وقت و نویسنده قصد داشته است كه اطلاعات تاريخى زمان را يك جا گرد آورد و در دسترس مردم بگذارد. گويا از همين روى بود كه دانشمندان از اين كتاب و كارهاى ديگر خواجه رشيد ستايشها كردهاند. | ||
نویسنده، در نگارش كتاب رعايت كمال امانت را كرده است و تنها به آن چه اهل سنت و مورخان رسمى نوشتهاند، اعتماد نكرده، بلكه از نوشتههاى اسماعيليان، مانند دستورالمنجمين و تاريخ رييس حسن صلاح منشى بيرجندى شاعر و روايت دهخدا عبدالملك فشندى نيز بهره برده است. | |||
آن چه كه جاى دقت و بررسى دارد، اين است كه مبانى اعتقادى و حكومتى اسماعيليه از نظر «امامت» محل تأمل فراوان است و بايد مورد ارزيابى قرار گيرد، زيرا با آن كه اسماعيل، فرزند [[امام جعفر صادق(ع)]]، در زمان حيات پدر بزرگوارش بدرود حيات گفته و همه مردم مدينه شاهد و ناظر اين حادثه بودهاند، چگونه اسماعيليه انكار امامت موسى بن جعفر(ع) نموده و نظر امام معصوم را در اين زمينه پذيرا نشدند. | آن چه كه جاى دقت و بررسى دارد، اين است كه مبانى اعتقادى و حكومتى اسماعيليه از نظر «امامت» محل تأمل فراوان است و بايد مورد ارزيابى قرار گيرد، زيرا با آن كه اسماعيل، فرزند [[امام جعفر صادق(ع)]]، در زمان حيات پدر بزرگوارش بدرود حيات گفته و همه مردم مدينه شاهد و ناظر اين حادثه بودهاند، چگونه اسماعيليه انكار امامت موسى بن جعفر(ع) نموده و نظر امام معصوم را در اين زمينه پذيرا نشدند. |
ویرایش