پرش به محتوا

اصول فقه شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۵ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - ' اين ' به ' این '
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' اين ' به ' این ')
خط ۲۸: خط ۲۸:
}}
}}


'''اصول فقه شيعه''' تقريرات درس خارج اصول مرحوم آیت‌الله[[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، به قلم محمود ملكى اصفهانى و سعيد ملكى اصفهانى است. اين کتاب، به زبان فارسی نگاشته شده است.
'''اصول فقه شيعه''' تقريرات درس خارج اصول مرحوم آیت‌الله[[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، به قلم محمود ملكى اصفهانى و سعيد ملكى اصفهانى است. این کتاب، به زبان فارسی نگاشته شده است.


==ساختار==
==ساختار==
فعلا، 6 جلد ازاين کتاب، مربوط به مباحث الفاظ علم اصول تا پایان بحث مطلق و مقيد با گزارش متن درس، بر اساس فصول و ترتيب مطالب «كفاية الاصول» با مقدمه‌اى از سيد‌‎هاشم حسینى بوشهرى كه به تاريخ اجمالى علم اصول و نظريات اصولى آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]] پرداخته، چاپ شده است.
فعلا، 6 جلد ازاين کتاب، مربوط به مباحث الفاظ علم اصول تا پایان بحث مطلق و مقيد با گزارش متن درس، بر اساس فصول و ترتيب مطالب «كفاية الاصول» با مقدمه‌اى از سيد‌‎هاشم حسینى بوشهرى كه به تاريخ اجمالى علم اصول و نظريات اصولى آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]] پرداخته، چاپ شده است.


در اين مجموعه كه عمدتاً بحث‌هاى الفاظ را در بر گرفته، مباحث عالى علم اصول با نظر به دو مسلك مهم اصولى؛ يعنى مكتب قم و نجف، طرح شده و مبانى اين دو مكتب كاملا در بوته نقد و استدلال قرار گرفته است. نويسندگان، مطالب درس را تهذيب و تنظيم نموده و منابع نظريات مختلف را استخراج نموده‌اند.
در این مجموعه كه عمدتاً بحث‌هاى الفاظ را در بر گرفته، مباحث عالى علم اصول با نظر به دو مسلك مهم اصولى؛ يعنى مكتب قم و نجف، طرح شده و مبانى این دو مكتب كاملا در بوته نقد و استدلال قرار گرفته است. نويسندگان، مطالب درس را تهذيب و تنظيم نموده و منابع نظريات مختلف را استخراج نموده‌اند.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
جلد اول  
جلد اول  


بنا بر روش متداول کتاب‌هاى اصولى، بحث آغازين کتاب، موضوع‌شناسى علم اصول است. اين بحث، با پاسخ به سؤال از نياز علوم به موضوعات آغاز گرديده و بعد از تعريف موضوع علم، به بيان نسبت موضوع علم و موضوعات مسائل مى‌پردازد. ملاك تمايز علوم، موضوع علم اصول، تعريف آن و نيز تفاوت مسائل اصولى با قواعد فقهى، ديگر عناوين اين قسمت هستند.
بنا بر روش متداول کتاب‌هاى اصولى، بحث آغازين کتاب، موضوع‌شناسى علم اصول است. این بحث، با پاسخ به سؤال از نياز علوم به موضوعات آغاز گرديده و بعد از تعريف موضوع علم، به بيان نسبت موضوع علم و موضوعات مسائل مى‌پردازد. ملاك تمايز علوم، موضوع علم اصول، تعريف آن و نيز تفاوت مسائل اصولى با قواعد فقهى، ديگر عناوين این قسمت هستند.


مبحث بعدى اين جلد، را مسئله وضع و تحليل و بررسى اقسام آن تشكيل مى‌دهد. ديگر مسائل مرتبط با وضع، عبارتند از: استعمال مجازى، اطلاق لفظ و اراده لفظ، نقش اراده در موضوع‌له الفاظ، وضع در مركبات و راه‌هاى تشخيص معناى حقيقى.
مبحث بعدى این جلد، را مسئله وضع و تحليل و بررسى اقسام آن تشكيل مى‌دهد. ديگر مسائل مرتبط با وضع، عبارتند از: استعمال مجازى، اطلاق لفظ و اراده لفظ، نقش اراده در موضوع‌له الفاظ، وضع در مركبات و راه‌هاى تشخيص معناى حقيقى.


مسئله تعارض احوال - یکى از مباحث مفصل در كتب اصولى قديم- جزء موضوعات پایانى اين جلد از کتاب است. در زمينه تعارض احوال در دو مقام بحث مى‌شود:
مسئله تعارض احوال - یکى از مباحث مفصل در كتب اصولى قديم- جزء موضوعات پایانى این جلد از کتاب است. در زمينه تعارض احوال در دو مقام بحث مى‌شود:


الف. دوران امر بين حقيقت و یکى از حالات پنج‌گانه مجاز، تشخيص، اشتراك، نقل و اضمار.
الف. دوران امر بين حقيقت و یکى از حالات پنج‌گانه مجاز، تشخيص، اشتراك، نقل و اضمار.


ب. تعارض اين احوال پنج‌گانه با یک‌ديگر.
ب. تعارض این احوال پنج‌گانه با یک‌ديگر.


[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] معتقد است در تعارض نوع اول، بدون شك معناى حقيقى مقدم است. ايشان در مورد تعارض نوع دوم، نظريات انديشمندان اصولى در رابطه با حل تعارض را استحسانى و غير معتبر مى‌داند و در نهايت مى‌گويد: چنانچه وجوه مذكور به اصالة الظهور بازگشت داشته باشد، مى‌توانيم آنها را بپذيريم.
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] معتقد است در تعارض نوع اول، بدون شك معناى حقيقى مقدم است. ايشان در مورد تعارض نوع دوم، نظريات انديشمندان اصولى در رابطه با حل تعارض را استحسانى و غير معتبر مى‌داند و در نهايت مى‌گويد: چنانچه وجوه مذكور به اصالة الظهور بازگشت داشته باشد، مى‌توانيم آنها را بپذيريم.
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره)، اصل ديگرى به نام اصل عدم نقل را نيز مورد بحث قرار داده‌اند كه در ادامه بحث و بررسى شده است.
[[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره)، اصل ديگرى به نام اصل عدم نقل را نيز مورد بحث قرار داده‌اند كه در ادامه بحث و بررسى شده است.


آخرين موضوع کتاب، مسئله حقيقت شرعيه است. اين بحث، مبتنى بر دو پيش‌فرض است كه چنانچه پذيرفته نشود، حقيقت شرعيه منتفى است:
آخرين موضوع کتاب، مسئله حقيقت شرعيه است. این بحث، مبتنى بر دو پيش‌فرض است كه چنانچه پذيرفته نشود، حقيقت شرعيه منتفى است:


الف. معانى شرعيه الفاظ عبادات، در دين اسلام به وجود آمده و در شرايع گذشته سابقه‌اى ندارند.
الف. معانى شرعيه الفاظ عبادات، در دين اسلام به وجود آمده و در شرايع گذشته سابقه‌اى ندارند.


ب. پيامبر(ص) اين الفاظ را برای اين معانى وضع نمود.
ب. پيامبر(ص) این الفاظ را برای این معانى وضع نمود.


آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، سپس، به بررسى و نقد اين دو پيش‌فرض پرداخته و در نهايت، ثبوت حقيقت شرعيه را انكار كرده‌اند.
آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، سپس، به بررسى و نقد این دو پيش‌فرض پرداخته و در نهايت، ثبوت حقيقت شرعيه را انكار كرده‌اند.


در ارتباط با ثمره بحث حقيقت شرعيه، نظرياتى مطرح است كه در اين ميان، سه نظريه طرح شده و مورد ارزيابى قرار گرفته است.
در ارتباط با ثمره بحث حقيقت شرعيه، نظرياتى مطرح است كه در این ميان، سه نظريه طرح شده و مورد ارزيابى قرار گرفته است.


مسئله تواتر قرآن و جمع قرآن بعد از پيامبر، به مناسبت، در ذيل بررسى نظريه [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] در مورد ثمره بحث حقيقت شرعيه، به بحث گذاشته مى‌شود.
مسئله تواتر قرآن و جمع قرآن بعد از پيامبر، به مناسبت، در ذيل بررسى نظريه [[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] در مورد ثمره بحث حقيقت شرعيه، به بحث گذاشته مى‌شود.
خط ۶۸: خط ۶۸:
مبحث اول: صحيح و اعم:
مبحث اول: صحيح و اعم:


مسئله مورد نظر در صحيح و اعم، اين است كه آيا اصل در استعمالات شارع، به كار بردن الفاظ عبادات، مثل صلاة و صوم و... در معانى صحيح آنها است يا در معناى اعم از صحيح و فاسد. پاسخ به اين سؤال، نياز به طرح پاره‌اى از مقدمات و مبانى دارد كه بعد از ذكر آنها نتيجه نهايى اين بحث، قائل شدن به وضع الفاظ عبادات برای معناى اعم از صحيح و فاسد است.
مسئله مورد نظر در صحيح و اعم، این است كه آيا اصل در استعمالات شارع، به كار بردن الفاظ عبادات، مثل صلاة و صوم و... در معانى صحيح آنها است يا در معناى اعم از صحيح و فاسد. پاسخ به این سؤال، نياز به طرح پاره‌اى از مقدمات و مبانى دارد كه بعد از ذكر آنها نتيجه نهايى این بحث، قائل شدن به وضع الفاظ عبادات برای معناى اعم از صحيح و فاسد است.


همين سؤال در مورد الفاظ معاملات نيز به صورتى ديگر پيش مى‌آيد. مرحوم آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، بعد از تحرير محل نزاع و طرح و بررسى نظريات مختلف، به اين نتيجه رسيده‌اند كه در موارد شك در جزئيت و شرطيت، مى‌توان به اطلاق الفاظ معاملات تمسك نمود.
همين سؤال در مورد الفاظ معاملات نيز به صورتى ديگر پيش مى‌آيد. مرحوم آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، بعد از تحرير محل نزاع و طرح و بررسى نظريات مختلف، به این نتيجه رسيده‌اند كه در موارد شك در جزئيت و شرطيت، مى‌توان به اطلاق الفاظ معاملات تمسك نمود.


مبحث دوم: اشتراك لفظى:
مبحث دوم: اشتراك لفظى:


اشتراك لفظى؛ يعنى اينكه یک لفظ داراى معانى متعددى باشد و بحث اصولى در اين زمينه به اثبات يا انكار وجود مشترك لفظى برمى‌گردد. در اين باره، سه نظريه مطرح است:
اشتراك لفظى؛ يعنى اينكه یک لفظ داراى معانى متعددى باشد و بحث اصولى در این زمينه به اثبات يا انكار وجود مشترك لفظى برمى‌گردد. در این باره، سه نظريه مطرح است:


الف. ضرورى بودن اشتراك لفظى.
الف. ضرورى بودن اشتراك لفظى.
خط ۸۴: خط ۸۴:
مبحث سوم: استعمال لفظ در بيش از یک معنا:
مبحث سوم: استعمال لفظ در بيش از یک معنا:


در كتب اصوليان متقدم و متأخر، عنوان اين بحث با قيد جواز يا عدم جواز استعمال آمده بود، اما [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] مسئله را به مرحله‌اى قبل از بحث از ترخيص واضع برده‌اند كه عبارت است از: امكان يا استحاله استعمال لفظ در بيش از یک معنا و قائل به محال بودن اين‌گونه استعمال هستند. استاد، بعد از ذكر استدلال [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]، سه تفسير برای آن طرح كرده و آنها را نقد مى‌كنند.
در كتب اصوليان متقدم و متأخر، عنوان این بحث با قيد جواز يا عدم جواز استعمال آمده بود، اما [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] مسئله را به مرحله‌اى قبل از بحث از ترخيص واضع برده‌اند كه عبارت است از: امكان يا استحاله استعمال لفظ در بيش از یک معنا و قائل به محال بودن اين‌گونه استعمال هستند. استاد، بعد از ذكر استدلال [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]، سه تفسير برای آن طرح كرده و آنها را نقد مى‌كنند.


[[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] نيز در اين نظريه با [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] هم‌داستان و قائل به استحاله است، اگر چه نوع استدلال ايشان با دليل آخوند متفاوت است. در ارزيابى دليل نايينى چند انتقاد مطرح گرديده و سپس نوبت به نظريه ديگرى در باب استحاله مى‌رسد. در پایان، نتيجه اين است كه هيچ‌یک از نظريات سه‌گانه نمى‌تواند استحاله را ثابت كند.
[[نایینی، محمدحسین|محقق نايينى]] نيز در این نظريه با [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]] هم‌داستان و قائل به استحاله است، اگر چه نوع استدلال ايشان با دليل آخوند متفاوت است. در ارزيابى دليل نايينى چند انتقاد مطرح گرديده و سپس نوبت به نظريه ديگرى در باب استحاله مى‌رسد. در پایان، نتيجه این است كه هيچ‌یک از نظريات سه‌گانه نمى‌تواند استحاله را ثابت كند.


جواز لغوى استعمال لفظ در بيش از یک معنى، مجازى يا حقيقى بودن اين استعمال و وجود آن در قرآن كريم، از ديگر مباحث اين بخش است.
جواز لغوى استعمال لفظ در بيش از یک معنى، مجازى يا حقيقى بودن این استعمال و وجود آن در قرآن كريم، از ديگر مباحث این بخش است.


مبحث چهارم: مشتق:
مبحث چهارم: مشتق:
خط ۹۶: خط ۹۶:
اختلاف در مسئله مشتق، نزاعى لغوى و در تعيين موضوع و مفاد هيئت مشتق است كه آيا هيئت مشتقات، مى‌تواند حقيقت در «ما انتفى عنه التلبس بالمبدأ» باشد يا خير؟
اختلاف در مسئله مشتق، نزاعى لغوى و در تعيين موضوع و مفاد هيئت مشتق است كه آيا هيئت مشتقات، مى‌تواند حقيقت در «ما انتفى عنه التلبس بالمبدأ» باشد يا خير؟


استاد، به اين نظريه قائل شده‌اند كه قائلين به اعميت مشتق، نسبت به «ما انتفى عنه التلبس بالمبدأ»، نه ثبوتا و نه اثباتا دليل كافى برای ادعاى خود ندارند.
استاد، به این نظريه قائل شده‌اند كه قائلين به اعميت مشتق، نسبت به «ما انتفى عنه التلبس بالمبدأ»، نه ثبوتا و نه اثباتا دليل كافى برای ادعاى خود ندارند.


جلد سوم  
جلد سوم  
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
اين جلد، به اوامر كه بخش مهمى از مباحث الفاظ علم اصول را تشكيل مى‌دهد، اختصاص دارد.
اين جلد، به اوامر كه بخش مهمى از مباحث الفاظ علم اصول را تشكيل مى‌دهد، اختصاص دارد.


یکى از بحث‌هاى مهى كه به مناسبت، در ذيل مسئله اوامر مطرح مى‌شود، مسئله كلامى جبر و تفويض است. بيشتر اصوليان بعد از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] به دليل تعرض ايشان به اين مسئله و ابراز نظريه‌اى خاص در مورد جبر و تفويض، به تحليل كلام ايشان مبادرت ورزيده‌اند. در اين کتاب نيز بحث مفصلى در اين زمينه عرضه گرديده و بعد از طرح شبهات معتقدين به جبر، نظريه «امر بين الامرين» مطرح و عقيده [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] كه سعادت و شقاوت را از ذاتيات انسان مى‌داند، نقد شده است.
یکى از بحث‌هاى مهى كه به مناسبت، در ذيل مسئله اوامر مطرح مى‌شود، مسئله كلامى جبر و تفويض است. بيشتر اصوليان بعد از [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] به دليل تعرض ايشان به این مسئله و ابراز نظريه‌اى خاص در مورد جبر و تفويض، به تحليل كلام ايشان مبادرت ورزيده‌اند. در این کتاب نيز بحث مفصلى در این زمينه عرضه گرديده و بعد از طرح شبهات معتقدين به جبر، نظريه «امر بين الامرين» مطرح و عقيده [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]] كه سعادت و شقاوت را از ذاتيات انسان مى‌داند، نقد شده است.


جلد چهارم  
جلد چهارم  


عناوين اين جلد از کتاب را اجزاء، مقدمه واجب و تقسيمات واجب تشكيل داده‌اند. مسئله اجزاء، در پاسخ به اين سؤال به وجود آمده كه آيا به جا آوردن مأموربه با تمام خصوصيات و شرايط آن، كافى است(و نيازى به اعاده يا قضا نمى‌باشد) يا خير؟
عناوين این جلد از کتاب را اجزاء، مقدمه واجب و تقسيمات واجب تشكيل داده‌اند. مسئله اجزاء، در پاسخ به این سؤال به وجود آمده كه آيا به جا آوردن مأموربه با تمام خصوصيات و شرايط آن، كافى است(و نيازى به اعاده يا قضا نمى‌باشد) يا خير؟


اين مسئله از جهتى مسئله‌اى عقلى و از جهت ديگر، مسئله‌اى لفظى به شمار مى‌آيد كه هر دو جنبه آن تحليل مى‌شود.
اين مسئله از جهتى مسئله‌اى عقلى و از جهت ديگر، مسئله‌اى لفظى به شمار مى‌آيد كه هر دو جنبه آن تحليل مى‌شود.


در مقدمه واجب، پرسش اساسى اين است كه آيا مقدمه، در واجباتى كه داراى مقدماتى هستند، وجوب شرعى دارد يا خير؟
در مقدمه واجب، پرسش اساسى این است كه آيا مقدمه، در واجباتى كه داراى مقدماتى هستند، وجوب شرعى دارد يا خير؟


[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]]، برای اين مسئله ثمراتى فقهى ذكر كرده كه عبارتند از: مسئله نذر، تحقق فسق و عدم آن و حرمت و عدم حرمت اخذ اجرت و سپس فرموده‌اند: موارد مذكور از ثمرات بحث مقدمه واجب به شمار نمى‌آيد.
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آخوند خراسانى]]، برای این مسئله ثمراتى فقهى ذكر كرده كه عبارتند از: مسئله نذر، تحقق فسق و عدم آن و حرمت و عدم حرمت اخذ اجرت و سپس فرموده‌اند: موارد مذكور از ثمرات بحث مقدمه واجب به شمار نمى‌آيد.


[[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]]، بيانى ديگر برای ثمرات فقهى مقدمه واجب دارد كه چكيده آن بدين قرار است: اگر نظر ما به خود مقدمه و وجوب شرعى و لزوم عقلى آن باشد، ثمره‌اى نخواهد داشت، اما مى‌توانيم در جهات ديگرى از اين مسئله، فوايدى عملى بيابيم؛ توضيح، اينكه اگر مقدمه وجوب شرعى پيدا كند، با وجود اينكه اين وجوب، توصلى بوده و نياز به قصد قربت ندارد، به جا آوردن آن به قصد قربت، نوعى عبادت و موجب تقرب به خداوند خواهد بود. ايشان، مسئله فقهى اسباب ضمان را نيز به عنوان نتيجه عملى مطرح كرده‌اند.
[[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]]، بيانى ديگر برای ثمرات فقهى مقدمه واجب دارد كه چكيده آن بدين قرار است: اگر نظر ما به خود مقدمه و وجوب شرعى و لزوم عقلى آن باشد، ثمره‌اى نخواهد داشت، اما مى‌توانيم در جهات ديگرى از این مسئله، فوايدى عملى بيابيم؛ توضيح، اينكه اگر مقدمه وجوب شرعى پيدا كند، با وجود اينكه این وجوب، توصلى بوده و نياز به قصد قربت ندارد، به جا آوردن آن به قصد قربت، نوعى عبادت و موجب تقرب به خداوند خواهد بود. ايشان، مسئله فقهى اسباب ضمان را نيز به عنوان نتيجه عملى مطرح كرده‌اند.


مرحوم آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، نظريه [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]] را در بوته نقد قرار داده و آن را نپذيرفته‌اند.
مرحوم آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، نظريه [[عراقی، ضیاءالدین|محقق عراقى]] را در بوته نقد قرار داده و آن را نپذيرفته‌اند.
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
جلد پنجم  
جلد پنجم  


در اين جلد، با طرح مسئله ضد، نسخ، واجب تخييرى و كفايى، واجب موقت و غير موقت و مسئله تبعيت قضاء از اداء، مسائل مرتبط با اوامر به پایان مى‌رسد.
در این جلد، با طرح مسئله ضد، نسخ، واجب تخييرى و كفايى، واجب موقت و غير موقت و مسئله تبعيت قضاء از اداء، مسائل مرتبط با اوامر به پایان مى‌رسد.


بحث بعدى كه بنا بر ترتيب متعارف كتب اصولى، بعد از اوامر بررسى مى‌شود، نواهى است. اولين پرسش در باب نواهى، اين است كه متعلق نواهى امر عدمى است يا امر وجودى؟
بحث بعدى كه بنا بر ترتيب متعارف كتب اصولى، بعد از اوامر بررسى مى‌شود، نواهى است. اولين پرسش در باب نواهى، این است كه متعلق نواهى امر عدمى است يا امر وجودى؟


آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، معتقدند كه اختلاف بين اصوليان در اين مسئله دليلى ندارد و در حقيقت، فرق اوامر و نواهى، در طبيعت مأموربه و طبيعت منهى‌عنه نيست، بلكه در ارتباط با واقعيت امر و واقعيت نهى است.
آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]]، معتقدند كه اختلاف بين اصوليان در این مسئله دليلى ندارد و در حقيقت، فرق اوامر و نواهى، در طبيعت مأموربه و طبيعت منهى‌عنه نيست، بلكه در ارتباط با واقعيت امر و واقعيت نهى است.


سپس مسئله اجتماع امر و نهى به بحث گذاشته مى‌شود و آخرين بحث کتاب، اين است كه آيا نهى از شىء، مقتضى فساد آن هست يا خير؟
سپس مسئله اجتماع امر و نهى به بحث گذاشته مى‌شود و آخرين بحث کتاب، این است كه آيا نهى از شىء، مقتضى فساد آن هست يا خير؟


جلد ششم  
جلد ششم  


مباحث اين جلد، عبارتند از: مفهوم و منطوق، عام و خاص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين.
مباحث این جلد، عبارتند از: مفهوم و منطوق، عام و خاص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين.


شايان ذكر است كه حضرت آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]] داراى نظريات ويژه‌اى در علم اصول بوده‌اند كه درضمن مباحث اين مجموعه مطرح گرديده كه گزيده‌اى از آنها در ذيل مى‌آيد:
شايان ذكر است كه حضرت آیت‌الله [[فاضل موحدی لنکرانی، محمد|فاضل لنكرانى]] داراى نظريات ويژه‌اى در علم اصول بوده‌اند كه درضمن مباحث این مجموعه مطرح گرديده كه گزيده‌اى از آنها در ذيل مى‌آيد:


نظريه خاص در موضوع و تعريف علم اصول.
نظريه خاص در موضوع و تعريف علم اصول.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش