پرش به محتوا

السنة قبل التدوين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده')
خط ۴: خط ۴:
| عنوان‌های دیگر =
| عنوان‌های دیگر =
| پدیدآوران =  
| پدیدآوران =  
[[خطیب، محمد عجاج]] (نويسنده)
[[خطیب، محمد عجاج]] (نویسنده)
| زبان =عربی
| زبان =عربی
| کد کنگره =
| کد کنگره =
خط ۲۷: خط ۲۷:
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در يك تمهيد، پنج باب و يك خاتمه، تنظيم شده است.
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در يك تمهيد، پنج باب و يك خاتمه، تنظيم شده است.


نويسنده در ابتدا، به بررسى چگونگى برخورد مسلمين با احاديث پيامبر و سنت نبوى پرداخته و سپس اين موضوع را در دوران صحابه و تابعين، بررسى كرده است.
نویسنده در ابتدا، به بررسى چگونگى برخورد مسلمين با احاديث پيامبر و سنت نبوى پرداخته و سپس اين موضوع را در دوران صحابه و تابعين، بررسى كرده است.


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه، به موضوع ابواب و فصول مختلف كتاب، اشاره شده است.
در مقدمه، به موضوع ابواب و فصول مختلف كتاب، اشاره شده است.


در تمهيد، ابتدا سنت تعريف شده و سپس، به موضوع سنت و جايگاه آن در قبال قرآن، پرداخته شده است. سنت در لغت، به معناى سيره، چه پسنديده و نيكو و چه ناپسند و قبيح، دانسته شده است، اما پيرامون معناى اصطلاحى آن، اختلاف وجود دارد و لذا نويسنده به تعريف معناى اصطلاحى آن نزد علماى حديث، اصول و فقه پرداخته و سپس آن‌ها را با يكديگر مقايسه و بررسى كرده است.<ref>متن كتاب، ص18</ref>
در تمهيد، ابتدا سنت تعريف شده و سپس، به موضوع سنت و جايگاه آن در قبال قرآن، پرداخته شده است. سنت در لغت، به معناى سيره، چه پسنديده و نيكو و چه ناپسند و قبيح، دانسته شده است، اما پيرامون معناى اصطلاحى آن، اختلاف وجود دارد و لذا نویسنده به تعريف معناى اصطلاحى آن نزد علماى حديث، اصول و فقه پرداخته و سپس آن‌ها را با يكديگر مقايسه و بررسى كرده است.<ref>متن كتاب، ص18</ref>


باب اول، در مورد سنت در عهد نبوى بوده و به زندگانى پيامبر(ص) از نگاه معلم و مربى بودن ايشان، نگريسته شده و به تبيين موقف و جايگاه ايشان در رابطه با علم و تعلّم پرداخته شده است. نويسنده در اين فصل، درباره چگونگى آموزش پيامبر(ص) به صحابه و كيفيت دريافت كردن آنان سنت را از پيامبر(ص) و نحوه انتشار سنت در زمان آن حضرت، سخن گفته است.<ref>تمهيد، ص11</ref>
باب اول، در مورد سنت در عهد نبوى بوده و به زندگانى پيامبر(ص) از نگاه معلم و مربى بودن ايشان، نگريسته شده و به تبيين موقف و جايگاه ايشان در رابطه با علم و تعلّم پرداخته شده است. نویسنده در اين فصل، درباره چگونگى آموزش پيامبر(ص) به صحابه و كيفيت دريافت كردن آنان سنت را از پيامبر(ص) و نحوه انتشار سنت در زمان آن حضرت، سخن گفته است.<ref>تمهيد، ص11</ref>


در باب دوم، در دو فصل زير، به بحث از سنت در دوران صحابه و تابعين اختصاص يافته است:
در باب دوم، در دو فصل زير، به بحث از سنت در دوران صحابه و تابعين اختصاص يافته است:
خط ۴۰: خط ۴۰:
فصل اول، چهار مبحث را در خود جاى داده است:
فصل اول، چهار مبحث را در خود جاى داده است:


در مبحث نخست، تأسى صحابه و تابعين به پيامبر(ص) و نحوه تمسك آن‌ها به سنت آن حضرت، بررسى شده است. نويسنده بر اين باور است كه مسلمانان صدر اسلام، در تبعيت از قول خداوند كه فرمود: ''' «لقد كان لكم في رسول‌الله أسوة حسنة» '''.<ref>احزاب: 21</ref>، به پيروى از پيامبر(ص) پرداخته و به سنت او، تمسك كردند.<ref>متن كتاب، ص56</ref>
در مبحث نخست، تأسى صحابه و تابعين به پيامبر(ص) و نحوه تمسك آن‌ها به سنت آن حضرت، بررسى شده است. نویسنده بر اين باور است كه مسلمانان صدر اسلام، در تبعيت از قول خداوند كه فرمود: ''' «لقد كان لكم في رسول‌الله أسوة حسنة» '''.<ref>احزاب: 21</ref>، به پيروى از پيامبر(ص) پرداخته و به سنت او، تمسك كردند.<ref>متن كتاب، ص56</ref>


در مبحث دوم، از احتياط صحابه و تابعين و ورع آن‌ها در روايت حديث پيامبر(ص) سخن گفته شده است. در اين زمينه، به بررسى اقوال [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] و [[خطيب بغدادى]] پرداخته شده است.<ref>همان، ص63 - 75</ref>
در مبحث دوم، از احتياط صحابه و تابعين و ورع آن‌ها در روايت حديث پيامبر(ص) سخن گفته شده است. در اين زمينه، به بررسى اقوال [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن عبدالبر]] و [[خطيب بغدادى]] پرداخته شده است.<ref>همان، ص63 - 75</ref>


نويسنده، معتقد است همچنان كه صحابه و تابعين، در نقل حديث احتياط مى‌كردند، در قبول آن نيز داراى احتياط و مواظبت بودند. اين مطلب در مبحث سوم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص76</ref>
نویسنده، معتقد است همچنان كه صحابه و تابعين، در نقل حديث احتياط مى‌كردند، در قبول آن نيز داراى احتياط و مواظبت بودند. اين مطلب در مبحث سوم، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.<ref>همان، ص76</ref>


در چهارمين مبحث، به اين مطلب پرداخته شده كه روايت حديث در آن دوران، چگونه بوده است؟؛ يعنى آيا صحابه و تابعين احاديث پيامبر(ص) را لفظ به لفظ و كلمه به كلمه روايت مى‌كردند يا به روايت معناى آن، اكتفا مى‌نمودند.<ref>همان، ص85</ref>
در چهارمين مبحث، به اين مطلب پرداخته شده كه روايت حديث در آن دوران، چگونه بوده است؟؛ يعنى آيا صحابه و تابعين احاديث پيامبر(ص) را لفظ به لفظ و كلمه به كلمه روايت مى‌كردند يا به روايت معناى آن، اكتفا مى‌نمودند.<ref>همان، ص85</ref>
خط ۵۰: خط ۵۰:
فصل دوم، نيز داراى سه مبحث، به شرح زير است:
فصل دوم، نيز داراى سه مبحث، به شرح زير است:


در مبحث اول، به بررسى فعالیت‌های علمى در عصرى كه صحابه و تابعين مى‌زيسته‌اند، اختصاص يافته است. نويسنده بر اين باور است كه صحابه در مراعات احوال محدثين، اهتمام ويژه داشته و همچنين احوال روات را بررسى مى‌نمودند. نشر حديث را نيز فقط براى اهلش جايز مى‌دانستند.<ref>همان، ص97</ref>
در مبحث اول، به بررسى فعالیت‌های علمى در عصرى كه صحابه و تابعين مى‌زيسته‌اند، اختصاص يافته است. نویسنده بر اين باور است كه صحابه در مراعات احوال محدثين، اهتمام ويژه داشته و همچنين احوال روات را بررسى مى‌نمودند. نشر حديث را نيز فقط براى اهلش جايز مى‌دانستند.<ref>همان، ص97</ref>


در مبحث دوم، به بررسى چگونگى انتشار و گسترش حديث و روايت در عصر صحابه و تابعين آن‌ها پرداخته شده است. از جمله مطالب مطرح‌شده در اين مبحث، معرفى اهم مراكز علمى نشر حديث در شهرهاى مختلف اسلامى مى‌باشد كه عبارتند از: مدينه منوره، مكه مكرمه، كوفه، بصره، شام، مصر، مغرب و اندلس، يمن و خراسان.<ref>همان، ص110</ref>
در مبحث دوم، به بررسى چگونگى انتشار و گسترش حديث و روايت در عصر صحابه و تابعين آن‌ها پرداخته شده است. از جمله مطالب مطرح‌شده در اين مبحث، معرفى اهم مراكز علمى نشر حديث در شهرهاى مختلف اسلامى مى‌باشد كه عبارتند از: مدينه منوره، مكه مكرمه، كوفه، بصره، شام، مصر، مغرب و اندلس، يمن و خراسان.<ref>همان، ص110</ref>


در مبحث سوم، مسئله سفر براى فراگيرى حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده، معتقد است كه اين‌گونه سفرها از زمان خود پيامبر(ص) متداول بوده و همواره بوده‌اند كسانى كه به‌منظور طلب حديث و روايت، فرسنگ‌ها راه پيموده و رنج سفر را بر خود هموار مى‌كردند.<ref>همان، ص119</ref>
در مبحث سوم، مسئله سفر براى فراگيرى حديث، مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده، معتقد است كه اين‌گونه سفرها از زمان خود پيامبر(ص) متداول بوده و همواره بوده‌اند كسانى كه به‌منظور طلب حديث و روايت، فرسنگ‌ها راه پيموده و رنج سفر را بر خود هموار مى‌كردند.<ref>همان، ص119</ref>


باب سوم، چهار فصل زير را در خود جاى داده است:
باب سوم، چهار فصل زير را در خود جاى داده است:


در فصل اول، به بررسى وضع حديث و اسباب آن پرداخته شده است. از جمله عواملى كه نويسنده، معتقد است باعث جعل حديث شده است، عبارتند از: احزاب سياسى (شیعیان و خوارج)؛ دشمنان اسلام و زنادقه؛ تفرقه و تعصبات قبيلگى؛ قصه‌گويان و وعاظ؛ رغبت در مورد امر يا خبرى و جهل از دين؛ اختلافات مذهبى و كلامى؛ تقرب به حكام و.<ref>همان، ص124</ref>
در فصل اول، به بررسى وضع حديث و اسباب آن پرداخته شده است. از جمله عواملى كه نویسنده، معتقد است باعث جعل حديث شده است، عبارتند از: احزاب سياسى (شیعیان و خوارج)؛ دشمنان اسلام و زنادقه؛ تفرقه و تعصبات قبيلگى؛ قصه‌گويان و وعاظ؛ رغبت در مورد امر يا خبرى و جهل از دين؛ اختلافات مذهبى و كلامى؛ تقرب به حكام و.<ref>همان، ص124</ref>


در فصل دوم، از تلاش صحابه و تابعين آن‌ها و همچنين تابعين تابعين در راستاى حفظ روايات پيامبر(ص) و چگونگى وضع حديث، سخن به ميان آمده است.<ref>همان، ص145</ref>
در فصل دوم، از تلاش صحابه و تابعين آن‌ها و همچنين تابعين تابعين در راستاى حفظ روايات پيامبر(ص) و چگونگى وضع حديث، سخن به ميان آمده است.<ref>همان، ص145</ref>
خط ۶۴: خط ۶۴:
فصل سوم، به بررسى و نقد آراى برخى از مستشرقين و كسانى كه از آن‌ها تبعيت كرده و به انكار حجيت روايات پيامبر(ص) مبادرت كرده‌اند، پرداخته شده است.<ref>همان، ص165</ref>
فصل سوم، به بررسى و نقد آراى برخى از مستشرقين و كسانى كه از آن‌ها تبعيت كرده و به انكار حجيت روايات پيامبر(ص) مبادرت كرده‌اند، پرداخته شده است.<ref>همان، ص165</ref>


در فصل چهارم، معروف‌ترين آثار و تأليفاتى كه در موضوع رجال و مسائل مربوط به آن، به رشته تحرير درآمده پرداخته شده و نويسنده، اين آثار را، ثمره جهد و تلاش علما در حفظ حديث دانسته است.<ref>همان، ص173</ref>
در فصل چهارم، معروف‌ترين آثار و تأليفاتى كه در موضوع رجال و مسائل مربوط به آن، به رشته تحرير درآمده پرداخته شده و نویسنده، اين آثار را، ثمره جهد و تلاش علما در حفظ حديث دانسته است.<ref>همان، ص173</ref>


باب چهارم كه درباره تاريخ تدوين حديث است، مشتمل بر سه فصل زير است:
باب چهارم كه درباره تاريخ تدوين حديث است، مشتمل بر سه فصل زير است:
خط ۸۳: خط ۸۳:


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
فهارس كتاب، در انتهاى آن جاى گرفته است. اين فهرست‌ها به ترتيب عبارتند از: فهرست مصادر و منابع مورد استفاده نويسنده؛ موضوعات؛ آيات؛ روايات؛ احاديث موضوعه؛ نام شهرها، اماكن، مشاهد و غزوات؛ كتب معرفى‌شده، اعلام و فهرست فهارس.
فهارس كتاب، در انتهاى آن جاى گرفته است. اين فهرست‌ها به ترتيب عبارتند از: فهرست مصادر و منابع مورد استفاده نویسنده؛ موضوعات؛ آيات؛ روايات؛ احاديث موضوعه؛ نام شهرها، اماكن، مشاهد و غزوات؛ كتب معرفى‌شده، اعلام و فهرست فهارس.


در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.
در پاورقى‌ها علاوه بر ذكر منابع، به توضيح برخى از كلمات و عبارات متن پرداخته شده است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش