پرش به محتوا

اردبیل در گذرگاه تاریخ: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۴ نوامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران'
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران')
خط ۳۵: خط ۳۵:
1- جغرافياي اردبيل و تاريخچه آن تا زمان مشروطيت مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش‌هايي از اين جلد مى‌خوانيم:
1- جغرافياي اردبيل و تاريخچه آن تا زمان مشروطيت مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش‌هايي از اين جلد مى‌خوانيم:


«اردبيل یکی از شهراي كهن ايران است، به طورى كه بسياري از مورخان اسلامی بناي شهر اردبيل را به فيروز ساساني (453-459م) نسبت داده‌اند و از اينرو نام آن را باذن پيروز، پيروزآباد يا فيروزگرد آورده‌اند؛ اما آنچه از منابع و اسناد برمى‌آيد بناي اردبيل خيلي قديمى‌تر از زمان فيروز بوده و حتي سابقه آن را به دوره اشكاني هم رسانده‌اند.
«اردبيل یکی از شهراي كهن ایران است، به طورى كه بسياري از مورخان اسلامی بناي شهر اردبيل را به فيروز ساساني (453-459م) نسبت داده‌اند و از اينرو نام آن را باذن پيروز، پيروزآباد يا فيروزگرد آورده‌اند؛ اما آنچه از منابع و اسناد برمى‌آيد بناي اردبيل خيلي قديمى‌تر از زمان فيروز بوده و حتي سابقه آن را به دوره اشكاني هم رسانده‌اند.


در زمان خلافت حضرت علي(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مى‌خواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم اين سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و اين مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيره‌هاي عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمين بدست آوردند و گروهي از ايشان زمين‌هاي ايرانيان را خريدند و عده‌اي از زارعين نيز برای حفظ خود زمين‌ها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند.
در زمان خلافت حضرت علي(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مى‌خواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم اين سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و اين مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيره‌هاي عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمين بدست آوردند و گروهي از ايشان زمين‌هاي ایرانيان را خريدند و عده‌اي از زارعين نيز برای حفظ خود زمين‌ها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند.


در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مى‌شد یک نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد‌ ‎و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابى‌الساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني مى‌كردند. نخستين سكه‌هايي كه نام اردبيل دارد مربوط به اين خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمي مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود».
در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفاي بغداد اداره مى‌شد یک نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد‌ ‎و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابى‌الساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني مى‌كردند. نخستين سكه‌هايي كه نام اردبيل دارد مربوط به اين خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمي مسافران با سالاريان جاي آن را گرفت؛ ولي دولت سالاريان نيز مستعجل بود».
خط ۴۳: خط ۴۳:
2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات اين شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهاي بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهاي بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است.
2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات اين شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهاي بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهاي بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است.


بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابن‌عتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليه‌السلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوام‌الدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ايران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين‌ الدين جبرييل، پدر شيخ صفى‌ الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در یک كيلومترى غرب آن قرار دارد».
بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابن‌عتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليه‌السلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوام‌الدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به اين شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همين خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ایران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در اين شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امين‌ الدين جبرييل، پدر شيخ صفى‌ الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در یک كيلومترى غرب آن قرار دارد».


گزارش‌هایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مى‌دهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهاي آجري و تيرآهن بر جاي آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد برای قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوان‌هاي زيادي از انسان‌هاي فوت كرده به چشم مي‌خورد».
گزارش‌هایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مى‌دهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهاي آجري و تيرآهن بر جاي آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد برای قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوان‌هاي زيادي از انسان‌هاي فوت كرده به چشم مي‌خورد».
۶۱٬۱۸۹

ویرایش