۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي''' (تاريخ عُتبى)، كتابى تاريخى به زبان عربى درباره ابومنصور ناصرالدين سبک تگين و محمود غزنوى و اوضاع | '''اليميني في شرح أخبار السلطان يمين الدولة و امين الملة محمود الغزنوي''' (تاريخ عُتبى)، كتابى تاريخى به زبان عربى درباره ابومنصور ناصرالدين سبک تگين و محمود غزنوى و اوضاع ایران تا اوايل قرن پنجم هجرى. | ||
از اين كتاب با عناوين: تاريخ آل سبک تكين، تاريخ العتبى، سيرة اليمينى، تاريخ اليمينى نيز ياد شده است. عتبى اين كتاب را در حدود 411ق. نگاشته است. | از اين كتاب با عناوين: تاريخ آل سبک تكين، تاريخ العتبى، سيرة اليمينى، تاريخ اليمينى نيز ياد شده است. عتبى اين كتاب را در حدود 411ق. نگاشته است. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
اين كتاب از مهمترين تواريخ عصر غزنوى و از كهنترين تاريخنامههاى | اين كتاب از مهمترين تواريخ عصر غزنوى و از كهنترين تاريخنامههاى ایرانى است و شامل وقايع مهم تاريخى ایران، به ويژه قلمرو شرقى آن، از دوره اميررضى نوح بن منصور سامانى (366-387ق.) تا زمان سلطان محمود غزنوى (389-421ق.) مىباشد. همچنين داراى مطالبى است، راجع به خلفاى عباسى، صفاريان، زياريان، سيمجوريان، آل بويه، ايلكخانيان (قراخانيان)، افغانيان و حكومتهاى محلى خراسان؛ مانند فريغونيان و غوريان و شاهان غَرجستان و خوارزمشاهيان، كه اهميت ويژهاى دارد. از آن جا كه اين كتاب به شرح جنگهاى سلطان محمود و فتحهاى وى در هندوستان و اغراق در ستايش او پرداخته است، مىتوان آن را جزو تاريخنامههاى «دربارى» دانست. عتبى درباره اوضاع سياسى، م[[ذهبى]]، اجتماعى و علمى زمان خود نيز مطالبى آورده است كه اهميت بسيار دارد و از جمله آنهاست مطالبى درباره روابط غزنويان با خلفاى بغداد، سرگذشت، برخى از خاندانها و علماى نامدار و وزراى بزرگ غزنوى، فتنه كرّاميه، تبليغات اسماعيليّه، قحطسالى در نيشابور و موقعيت اجتماعى و فرهنگى غزنه (پايتخت غزنويان). تاريخ يمينى، به سبب آن كه مؤلف شاهد برخى رويدادها بوده و به اسناد رسمى دستگاه غزنويان دسترسى داشته است، از منابع بسيار مهم عصر غزنوى به شمار مىرود. | ||
تاريخ يمينى مشتمل است، بر ديباچه و سپس شرح ظهور امير ابومنصور ناصرالدين سبک تگين در زمان سامانيان و فتحهاى او، وقايع دوران نوح بن منصور سامانى و شرح حال قابوس بن وشمگير زيارى و فخرالدوله بُوَيهى و مناسبات امير ابومنصور ناصرالدين سبک تگين و خلف بن احمد صفارى، همچنين تفصيل منازعه امراى سامانى بر سر قدرت و منصب سپهسالارى خراسان و سرانجام حمله بُغراخان ترك و تقسيم قلمرو سامانيان ميان دو سلسله ترك قراخانيان و غرنويان؛ ازينرو نيمه نخست كتاب را مىتوان «تاريخنامه سامانيان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهاى محمود غزنوى پرداخته شده است كه نيمه دوم كتاب را تشكيل مىدهد. كتاب با رسالهاى در رثاى اميرنصر بن سبک تگين (والى نيشابور و برادر محمود) و فصلى در بدگويى از امير ابوالحسن بَغَوى، به سبب رنجش عتبى از وى، پايان مىيابد. | تاريخ يمينى مشتمل است، بر ديباچه و سپس شرح ظهور امير ابومنصور ناصرالدين سبک تگين در زمان سامانيان و فتحهاى او، وقايع دوران نوح بن منصور سامانى و شرح حال قابوس بن وشمگير زيارى و فخرالدوله بُوَيهى و مناسبات امير ابومنصور ناصرالدين سبک تگين و خلف بن احمد صفارى، همچنين تفصيل منازعه امراى سامانى بر سر قدرت و منصب سپهسالارى خراسان و سرانجام حمله بُغراخان ترك و تقسيم قلمرو سامانيان ميان دو سلسله ترك قراخانيان و غرنويان؛ ازينرو نيمه نخست كتاب را مىتوان «تاريخنامه سامانيان از هنگام انحطاط تا انقراض» خواند. پس از آن به احوال و اخبار و نبردهاى محمود غزنوى پرداخته شده است كه نيمه دوم كتاب را تشكيل مىدهد. كتاب با رسالهاى در رثاى اميرنصر بن سبک تگين (والى نيشابور و برادر محمود) و فصلى در بدگويى از امير ابوالحسن بَغَوى، به سبب رنجش عتبى از وى، پايان مىيابد. | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
عدهاى بر تاريخ يمينى شرح نوشتهاند، از جمله مجدالدين کرمانى، صدرالافاضل قاسم بن حسین خوارزمى، تاجالدين عيسى بن محفوظ، و حميدالدين محمودبن عمر نجاتى نيشابورى كه شرح مشهور و معتبر بساتين الفضلاء و رياحين العقلاء را نوشته است. احمدبن على عَدْوى دمشقى، معروف به مَنينى، نيز در 1147ق. شرح مشهور الفتح الوهْبى على تاريخ ابى نصرالعتبى را نوشت. اين شرح در 1286ق. همراه با متن اصلى در حاشيه، در دو مجلد در قاهره به چاپ رسيد. در 603ق. ابوالشرف ناصح بن ظفر بن سعد منشى جُرفادِقانى (گلپايگانى)، تاريخ يمينى را به امر ابوالقاسم على بن حسن، وزير جمالالدين الغ باربَك اَيبه /اى ابه، به فارسی شيوا و روان برگرداند و تكملهاى شامل حوادث سالهاى 582 تا 603ق. بر كتاب افزود كه براى شناخت احوال | عدهاى بر تاريخ يمينى شرح نوشتهاند، از جمله مجدالدين کرمانى، صدرالافاضل قاسم بن حسین خوارزمى، تاجالدين عيسى بن محفوظ، و حميدالدين محمودبن عمر نجاتى نيشابورى كه شرح مشهور و معتبر بساتين الفضلاء و رياحين العقلاء را نوشته است. احمدبن على عَدْوى دمشقى، معروف به مَنينى، نيز در 1147ق. شرح مشهور الفتح الوهْبى على تاريخ ابى نصرالعتبى را نوشت. اين شرح در 1286ق. همراه با متن اصلى در حاشيه، در دو مجلد در قاهره به چاپ رسيد. در 603ق. ابوالشرف ناصح بن ظفر بن سعد منشى جُرفادِقانى (گلپايگانى)، تاريخ يمينى را به امر ابوالقاسم على بن حسن، وزير جمالالدين الغ باربَك اَيبه /اى ابه، به فارسی شيوا و روان برگرداند و تكملهاى شامل حوادث سالهاى 582 تا 603ق. بر كتاب افزود كه براى شناخت احوال ایران غربى در بيست سال آخر دوره استيلاى اتابكان آذربايجان و مماليكى كه در اين مدت مستقل شدند و بر آن حدود امارت يافتند، منبعى بسيار مهم است. اين ترجمه از حيث فصاحت و استحكام همانند اصل كتاب است و مترجم، با وجود پرهيز از تكلف، در جاى خود به خوبى از عهده نثر مصنوع برآمده است. در 1316ق. ثقة الاسلام على تبريزى به دستور اميرنظام، والى آذربايجان، رساله «بثّالشّكوى» را كه بخشى از تاريخ يمينى است، به فارسی ترجمه كرد. تاريخ يمينى در قرن سيزدهم به تركى ترجمه شد. رنلدز، مستشرق انگليسى، نيز آن را از روى ترجمه فارسی جرفادقانى به انگليسى برگرداند و در 1223ق./ 1808م. در لندن به چاپ رساند. تاريخ يمينى در 1264ق.1848/م. در دهلى، در 1290ق./ 1873م. به كوشش اشپرنگر در بولاق و در 1300ق./ 1883م. در لاهور چاپ شد. در 1272ق. ترجمه جرفادقانى بدون تكمله وى، در تهران چاپ سنگى شد. در 1334ش. على قويم آن را تجديد چاپ كرد كه اين چاپ، خالى از خطا نيست. در 1357ش. چاپ محققانهاى از اين كتاب به همت [[شعار، جعفر|جعفر شعار]] در تهران منتشر شد. | ||
نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقىهايى به قلم محقق و فهرستهاى ذيل مىباشد: | نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر پاورقىهايى به قلم محقق و فهرستهاى ذيل مىباشد: |
ویرایش