۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
محمد قاسم ميرزا در همان اوان كودكى درگذشت و محمدحسنخان هم به خيل ملتزمان ميرزا محمدخان سپهسالار پيوست. در 1275ق به منصب سرهنگى ارتقا يافت و چون پدرش در اين هنگام مورد عفو شاه قرار گرفته و حكومت خوزستان و لرستان به او واگذار شده بود، وى نيز به عنوان نايبالاياله و رئيس قشون، همراه پدر شد و چندى حكمرانى شوشتر را در دست گرفت. در 1278ق به تهران بازگشت و ژنرال آجودان شاه شد. | محمد قاسم ميرزا در همان اوان كودكى درگذشت و محمدحسنخان هم به خيل ملتزمان ميرزا محمدخان سپهسالار پيوست. در 1275ق به منصب سرهنگى ارتقا يافت و چون پدرش در اين هنگام مورد عفو شاه قرار گرفته و حكومت خوزستان و لرستان به او واگذار شده بود، وى نيز به عنوان نايبالاياله و رئيس قشون، همراه پدر شد و چندى حكمرانى شوشتر را در دست گرفت. در 1278ق به تهران بازگشت و ژنرال آجودان شاه شد. | ||
در 1280ق زمانى كه حسنعلىخان امير نظام گروسى وزير مختار | در 1280ق زمانى كه حسنعلىخان امير نظام گروسى وزير مختار ایران در فرانسه بود، محمدحسنخان به عنوان وابسته نظامى سفارت ایران در پاريس تعيين شد و دو سال عهدهدار اين سمت بود، اما توقفش در آن شهر چهار سال طول كشيد و همزمان به ادامه تحصيل پرداخت. در 1284ق از آن كشور مراجعت كرد و با گرفتن لقب صنيعالدوله، به سمت مترجمى مخصوص شاه برگزيده شد. | ||
او چندى بعد در 1290ق معاون وزير عدليه و مقدم السفرا شد و پس از آن، به مقاماتى برگزيده شد كه عضويت مجلس شوراى دولتى، مسئول ادارهنامه دانشوران، اداره انطباعات و وزير انطباعات و رياست دارالترجمه از آن جمله است. | او چندى بعد در 1290ق معاون وزير عدليه و مقدم السفرا شد و پس از آن، به مقاماتى برگزيده شد كه عضويت مجلس شوراى دولتى، مسئول ادارهنامه دانشوران، اداره انطباعات و وزير انطباعات و رياست دارالترجمه از آن جمله است. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
ميرزا رضا کرمانى قاتل ناصرالدين شاه وى را آدم مزوّرى خوانده كه به دروغ خود را جزو هواخواهان سيدجمالالدين اسدآبادى معرفى كرده است. اعتمادالسلطنه خود نيز گاه به ضعفهاى اخلاقى خويش اشاره كرده است؛ از جمله در جايى از خاطراتش اشاره مىكند كه برای افزايش حقوق، تملق شاه را گفته است. | ميرزا رضا کرمانى قاتل ناصرالدين شاه وى را آدم مزوّرى خوانده كه به دروغ خود را جزو هواخواهان سيدجمالالدين اسدآبادى معرفى كرده است. اعتمادالسلطنه خود نيز گاه به ضعفهاى اخلاقى خويش اشاره كرده است؛ از جمله در جايى از خاطراتش اشاره مىكند كه برای افزايش حقوق، تملق شاه را گفته است. | ||
او در سالهاى پایانى زندگى خود در فكر افتاد وقايع و حوادث روزانه زندگى خود و دربار قاجار را به شكل خاطرات تنظيم نمايد. او چون از ثبت علنى پارهاى اخبار محرمانه واهمه داشت، پنهانى به تدوين آنها پرداخت؛ بدين ترتيب کتاب روزنامه خاطرات پديد آمد كه از مهمترين منابع تاريخ | او در سالهاى پایانى زندگى خود در فكر افتاد وقايع و حوادث روزانه زندگى خود و دربار قاجار را به شكل خاطرات تنظيم نمايد. او چون از ثبت علنى پارهاى اخبار محرمانه واهمه داشت، پنهانى به تدوين آنها پرداخت؛ بدين ترتيب کتاب روزنامه خاطرات پديد آمد كه از مهمترين منابع تاريخ ایران در اواسط دوره قاجاريه است. وى را در اين كار، همسرش اشرفالسلطنه نيز يارى مىرساند و گفتههاى شوهر را مىنوشت. | ||
== وفات == | == وفات == |
ویرایش