۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' حسين' به ' حسین') |
جز (جایگزینی متن - 'ايران' به 'ایران') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
«حركت بهسوى مكه»، اولين عنوانى است كه نویسنده پس از مقدمه برگزيده است. وى در ذيل اين عنوان، به سرگذشت جوان 22 سالهاى به نام ميرزا ابوطالب يزدى، اشاره مىكند كه در سال 1322ش، با همسرش به قصد تشرف به حج، با پشت سر گذاشتن رنجها و سختىهاى فراوان، وارد مكه مىشود و پس از انجام عمره تمتع، چند روزى را در مكه مىماند و سپس برای حج تمتع محرم شده، پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا روز دهم ذىالحجه برای ادامه اعمال، به مكه بازمىگردد. سپس در یکى از قهوهخانههاى كوچك مكه، از غذايى كه بعداً احتمال داده شده از گوشت فاسد تهيه شده باشد، استفاده كرده و پس از مدت كوتاهى، برای انجام اعمال وارد مسجد الحرام شده، مشغول طواف مىشود. لیکن در اثر گرمى هوا و خستگى راه و نيز استفاده از غذاى فاسد، حالت تهوع به او دست داده و برای اينكه با قى كردن، زمين مسجد الحرام را آلوده نسازد، در دامان احرام خود استفراغ كرده و بلافاصله اطراف آن را مىگيرد و مراقبت مىكند تا روى زمين نريزد. | «حركت بهسوى مكه»، اولين عنوانى است كه نویسنده پس از مقدمه برگزيده است. وى در ذيل اين عنوان، به سرگذشت جوان 22 سالهاى به نام ميرزا ابوطالب يزدى، اشاره مىكند كه در سال 1322ش، با همسرش به قصد تشرف به حج، با پشت سر گذاشتن رنجها و سختىهاى فراوان، وارد مكه مىشود و پس از انجام عمره تمتع، چند روزى را در مكه مىماند و سپس برای حج تمتع محرم شده، پس از وقوف در عرفات و مشعر و منا روز دهم ذىالحجه برای ادامه اعمال، به مكه بازمىگردد. سپس در یکى از قهوهخانههاى كوچك مكه، از غذايى كه بعداً احتمال داده شده از گوشت فاسد تهيه شده باشد، استفاده كرده و پس از مدت كوتاهى، برای انجام اعمال وارد مسجد الحرام شده، مشغول طواف مىشود. لیکن در اثر گرمى هوا و خستگى راه و نيز استفاده از غذاى فاسد، حالت تهوع به او دست داده و برای اينكه با قى كردن، زمين مسجد الحرام را آلوده نسازد، در دامان احرام خود استفراغ كرده و بلافاصله اطراف آن را مىگيرد و مراقبت مىكند تا روى زمين نريزد. | ||
عدهاى از حجاج كه برخى از آنها نيز مصرى بودند، وقتى اين حاجى | عدهاى از حجاج كه برخى از آنها نيز مصرى بودند، وقتى اين حاجى ایرانى را با آن حال مشاهده مىكنند، به وى حمله كرده، كتك سختى به او مىزنند، در اين هنگام بهناچار دامن احرام از دست او رها مىشود و قى روى زمين حرم مىريزد و عدهاى شروع به جاروجنجال مىكنند. با جنجالآفرينى اين افراد، شرطههاى حرم، اين حاجى مظلوم را بلافاصله دستگير كرده، بههمراه برخى ديگر از طوافكنندگان در محكمه حاضر و عليه اين حاجى ایرانى شهادت مىدهند كه او قصد داشت تا حرم و كعبه را آلوده كند. قاضى نيز بدون بررسى و تحقيق و استماع دلايل متهم، حكم اعدام او را صادر مىكند و سرانجام در محل صفا و مروه و در حضور حاجيانى كه از سراسر جهان اسلام به حج آمده بودند، وى را گردن مىزنند.<ref>متن کتاب، ص13-14</ref> | ||
در ادامه مباحث، گزارش روزنامه انگليسى و سفارت | در ادامه مباحث، گزارش روزنامه انگليسى و سفارت ایران از مصر، اطلاعيه دولت سعودى و تكذيبيه آن و موضعگيرىهاى مسئولين ایران و عربستان تشريح شده است.<ref>همان، ص15-119</ref> | ||
نویسنده سپس برخى از گزارشهاى مكتوب از حادثه شهادت ابوطالب يزدى را ذكر كرده است. ابتدا به نامه على سپهرى اردكانى، مؤلف کتاب تاريخ اردكان اشاره كرده است. وى در اين نامه، ابتدا ماجرا را از زبان همسر ابوطالب نقل كرده است.<ref>همان، ص122</ref> | نویسنده سپس برخى از گزارشهاى مكتوب از حادثه شهادت ابوطالب يزدى را ذكر كرده است. ابتدا به نامه على سپهرى اردكانى، مؤلف کتاب تاريخ اردكان اشاره كرده است. وى در اين نامه، ابتدا ماجرا را از زبان همسر ابوطالب نقل كرده است.<ref>همان، ص122</ref> | ||
وى سپس با اين عبارت: «یکى از جريانات سياسى مرموزى كه در سال 1322ش، اتفاق افتاد و علت واقعى آن هيچگاه روشن نشد، ماجراى گردن زدن ابوطالب اردكانى بود»، به نقل ماجرا از کتاب تاريخ اردكان پرداخته است.<ref>همان، ص126</ref>در انتهاى اين بخش مىخوانيم: «خبر شهادت ابوطالب، موجى از خشم و ناراحتى را در ميان شیعیان جهان به وجود مىآورد. حضرت آيتالله [[اصفهانی، ابوالحسن|سيدابوالحسن اصفهانى]]كه در كربلا مقيم بود واكنش شديد نشان داد و اهالى نجف و كربلا هریک به طريقى ابراز انزجار خود را از اين عمل نشان دادند و در | وى سپس با اين عبارت: «یکى از جريانات سياسى مرموزى كه در سال 1322ش، اتفاق افتاد و علت واقعى آن هيچگاه روشن نشد، ماجراى گردن زدن ابوطالب اردكانى بود»، به نقل ماجرا از کتاب تاريخ اردكان پرداخته است.<ref>همان، ص126</ref>در انتهاى اين بخش مىخوانيم: «خبر شهادت ابوطالب، موجى از خشم و ناراحتى را در ميان شیعیان جهان به وجود مىآورد. حضرت آيتالله [[اصفهانی، ابوالحسن|سيدابوالحسن اصفهانى]]كه در كربلا مقيم بود واكنش شديد نشان داد و اهالى نجف و كربلا هریک به طريقى ابراز انزجار خود را از اين عمل نشان دادند و در ایران عزاى عمومى اعلام و در اكثر شهرها مجالس ختم برگزار گرديد و رابطه ایران و سعودى قطع گرديد و مدت چهار سال دولت ایران از اعزام حجاج ایرانى به مكه خوددارى نمود».<ref>همان، ص131</ref> | ||
سند مكتوب ديگرى كه نویسنده به آن مراجعه كرده، کتاب «با من به خانه خدا بياييد» است. نویسنده اين اثر نيز اين واقعه را سياسى دانسته و مىنویسد: «هيجده سال پيش؛ يعنى در سال 1322ش، واقعه جانخراشى را دست سياست ايجاد و با گردنزدن یک بىنواى | سند مكتوب ديگرى كه نویسنده به آن مراجعه كرده، کتاب «با من به خانه خدا بياييد» است. نویسنده اين اثر نيز اين واقعه را سياسى دانسته و مىنویسد: «هيجده سال پيش؛ يعنى در سال 1322ش، واقعه جانخراشى را دست سياست ايجاد و با گردنزدن یک بىنواى ایرانى، روابط فىمابين كشور سعودى و ایران را قطع و برای چند سال مانع از حركت حجاج ایران به مكه گرديدند و...».<ref>همان، ص131</ref> | ||
«گزارش حادثه از زبان مرحوم شيخ على نخودكى»، كه در نيمه دوم سال 1322ش، بههمراه همسرش بىبى زهرا راهى سفر مكه شده بود و نيز «گزارش بخشى از مسائل در بيستمين سالنامه دنيا»، عناوین آخرين مطالب کتاب را تشكيل داده است.<ref>همان، ص139-143</ref> | «گزارش حادثه از زبان مرحوم شيخ على نخودكى»، كه در نيمه دوم سال 1322ش، بههمراه همسرش بىبى زهرا راهى سفر مكه شده بود و نيز «گزارش بخشى از مسائل در بيستمين سالنامه دنيا»، عناوین آخرين مطالب کتاب را تشكيل داده است.<ref>همان، ص139-143</ref> |
ویرایش