۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
'''دلایل عصمت از دیدگاه عقل و نقل''' اثر حجت منگهچی، پژوهشی است پیرامون دلایل و لزوم عصمت امام از دیدگاه عقل و نقل. | '''دلایل عصمت از دیدگاه عقل و نقل''' اثر حجت منگهچی، پژوهشی است پیرامون دلایل و لزوم عصمت امام از دیدگاه عقل و نقل. | ||
کاوش درباره مسئله امامت و بررسى شرایط امام، امرى لازم است و مىتوان گفت که این مسئله از مهمترین مباحث عقیدتى و تفسیرى در طول تاریخ اسلام بوده است که آثار بسیارى از اندیشمندان شیعه و اهل سنت نیز به آن اختصاص یافته است. ازاینرو نویسنده درصدد آن نیست که ابعاد این مسئله را در نوشتار حاضر بررسى کند، بلکه به یکى از شروط مورد اختلاف در این مسئله، یعنى «عصمت» پرداخته شده است. ازآنجاکه شیعه امامیه، برخلاف اهل سنت، بر لزوم عصمت امام تأکید دارد و صلاحیت غیر معصوم را براى قرار گرفتن در منصب امامت تأیید نمىکند، نویسنده بر آن است تا با بیان استدلالهاى عقلى و نقلى، این مسئله را مورد بررسى و دقت نظر قرار دهد. افزون بر این، دلایلى را که در متون اسلامى بر عصمت اهلبیت پیامبر(ص) ارائه شده است را بازگو نموده است<ref>مقدمه، ص14-15</ref> | کاوش درباره مسئله امامت و بررسى شرایط امام، امرى لازم است و مىتوان گفت که این مسئله از مهمترین مباحث عقیدتى و تفسیرى در طول تاریخ اسلام بوده است که آثار بسیارى از اندیشمندان شیعه و اهل سنت نیز به آن اختصاص یافته است. ازاینرو نویسنده درصدد آن نیست که ابعاد این مسئله را در نوشتار حاضر بررسى کند، بلکه به یکى از شروط مورد اختلاف در این مسئله، یعنى «عصمت» پرداخته شده است. ازآنجاکه شیعه امامیه، برخلاف اهل سنت، بر لزوم عصمت امام تأکید دارد و صلاحیت غیر معصوم را براى قرار گرفتن در منصب امامت تأیید نمىکند، نویسنده بر آن است تا با بیان استدلالهاى عقلى و نقلى، این مسئله را مورد بررسى و دقت نظر قرار دهد. افزون بر این، دلایلى را که در متون اسلامى بر عصمت اهلبیت پیامبر(ص) ارائه شده است را بازگو نموده است.<ref>مقدمه، ص14-15</ref> | ||
==زبان و زمان نگارش== | ==زبان و زمان نگارش== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در دیباچه، به ضرورت وجود رهبر و پیشوا برای جامعه و آراستگی وی به برخی ویژگیها و اختلاف اندیشمندان اسلامی در برخی ویژگیهای آن، ازجمله لزوم عصمت، اشاره شده است<ref>دیباچه، ص11</ref> | در دیباچه، به ضرورت وجود رهبر و پیشوا برای جامعه و آراستگی وی به برخی ویژگیها و اختلاف اندیشمندان اسلامی در برخی ویژگیهای آن، ازجمله لزوم عصمت، اشاره شده است.<ref>دیباچه، ص11</ref> | ||
در مقدمه، ضمن اشاره به کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]](ع) پیرامون ضرورت وجود رهبر در جوامع بشری و توضیح آن، به بیان موضوع کتاب پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص13- 15</ref> | در مقدمه، ضمن اشاره به کلام [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین]](ع) پیرامون ضرورت وجود رهبر در جوامع بشری و توضیح آن، به بیان موضوع کتاب پرداخته شده است.<ref>مقدمه، ص13- 15</ref> | ||
نویسنده در ابتدا با طرح مباحث مقدماتی پیرامون بخشهاى مختلف دین از قبیل عقاید، اخلاق، احکام عملی، علم کلام و روشهای مختلف استدلال مقدارى درباره امامت سخن گفته است<ref>متن کتاب، ص17- 21</ref> | نویسنده در ابتدا با طرح مباحث مقدماتی پیرامون بخشهاى مختلف دین از قبیل عقاید، اخلاق، احکام عملی، علم کلام و روشهای مختلف استدلال مقدارى درباره امامت سخن گفته است.<ref>متن کتاب، ص17- 21</ref> | ||
بخش نخست در سه فصل زیر، به مباحث کلی اختصاص یافته است: | بخش نخست در سه فصل زیر، به مباحث کلی اختصاص یافته است: | ||
در فصل اول، حقیقت امامت از منظر شیعه و اهل سنت، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. باوجوداینکه ضرورت وجود امام امرى کاملاً معقول و مقبول بوده و بر دلایل عقلى و نقلى تکیه زده است، اما گفتوگو و بحث درباره چیستى و حقیقت امامت، شرایط و اوصاف امام، پیشینهای دیرین در تاریخ اندیشه اسلامى دارد و میان اندیشمندان و نظریهپردازان شیعه و اهل سنت اختلافنظر جدى به وجود آمده و تألیف رسالههاى متعددى را رقم زده است. گفته مىشود نخستین و اصلىترین اختلاف که به سایر اختلافات نیز دامن زد و موجب انشعاب پیروان پیامبر(ص) به دو مذهب «شیعه» و «اهل سنت» شد، اختلاف در مسئله امامت و جانشینى پسازآن حضرت و فروع این مسئله بود. با اینکه هر دو مذهب، امامت و جانشینى پس از پیامبر(ص) را قبول دارند، اما رویکرد هر یک از آنها به مسئله امامت و جانشینى، و شرایط و ویژگىهاى جانشین، با رویکرد دیگرى تفاوت دارد و مناقشات جدى و درخور توجهى را در پى داشته است. به نظر شیعه، آن حضرت(ص) در زمان حیات خویش، رهبر و امام پس از خود را تعیین کرد، ولى اهل سنت این مطلب را نمىپذیرند و معتقدند پیامبر(ص) فرد معینى را براى رهبرى جامعه اسلامى تعیین نکرد. به نظر اینان، تعیین رهبر از وظایف مسلمانان است، نه وظیفه پیامبر(ص). نویسنده در این فصل، درباره مسئله امامت و چیستى و حقیقت آن سخن گفته و دیدگاه دو فرقه اسلامى را دراینباره بررسى کرده است<ref>همان، ص25- 26</ref> | در فصل اول، حقیقت امامت از منظر شیعه و اهل سنت، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. باوجوداینکه ضرورت وجود امام امرى کاملاً معقول و مقبول بوده و بر دلایل عقلى و نقلى تکیه زده است، اما گفتوگو و بحث درباره چیستى و حقیقت امامت، شرایط و اوصاف امام، پیشینهای دیرین در تاریخ اندیشه اسلامى دارد و میان اندیشمندان و نظریهپردازان شیعه و اهل سنت اختلافنظر جدى به وجود آمده و تألیف رسالههاى متعددى را رقم زده است. گفته مىشود نخستین و اصلىترین اختلاف که به سایر اختلافات نیز دامن زد و موجب انشعاب پیروان پیامبر(ص) به دو مذهب «شیعه» و «اهل سنت» شد، اختلاف در مسئله امامت و جانشینى پسازآن حضرت و فروع این مسئله بود. با اینکه هر دو مذهب، امامت و جانشینى پس از پیامبر(ص) را قبول دارند، اما رویکرد هر یک از آنها به مسئله امامت و جانشینى، و شرایط و ویژگىهاى جانشین، با رویکرد دیگرى تفاوت دارد و مناقشات جدى و درخور توجهى را در پى داشته است. به نظر شیعه، آن حضرت(ص) در زمان حیات خویش، رهبر و امام پس از خود را تعیین کرد، ولى اهل سنت این مطلب را نمىپذیرند و معتقدند پیامبر(ص) فرد معینى را براى رهبرى جامعه اسلامى تعیین نکرد. به نظر اینان، تعیین رهبر از وظایف مسلمانان است، نه وظیفه پیامبر(ص). نویسنده در این فصل، درباره مسئله امامت و چیستى و حقیقت آن سخن گفته و دیدگاه دو فرقه اسلامى را دراینباره بررسى کرده است.<ref>همان، ص25- 26</ref> | ||
در فصل دوم، به تبیین معنا و حقیقت عصمت پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده که مسئله عصمت، مسئلهاى است که در بخش نبوت عامه، از آن گفتوگو مىشود. عصمت از ویژگىهاى عمومى انبیاى الهى است که موجب امتیاز و برترى آنان بر دیگران مىشود. فرقههاى اسلامى، عصمت را در پیامبر(ص) شرط مىدانند، اما درباره جزئیات و حدود آن اختلافنظر دارند. درباره کسى که پس از پیامبر(ص)، رهبرى و امامت جامعه اسلامى را بر عهده مىگیرد این پرسش مطرح است که آیا در او نیز عصمت شرط است؟ پاسخ فرقههاى اسلامى به این پرسش متفاوت است. شیعه امامیه و شیعه اسماعیلیه، عصمت را از ویژگىهاى لازم در امام مىدانند. به نظر شیعه امامیه، امام همه شئون پیامبر(ص) را بهجز دریافت وحى داراست. ازاینرو، همان دلایلى که عصمت پیامبر را ایجاب مىکنند، بر عصمت امام نیز دلالت دارند. بر این اساس، عصمت مطلق هم در پیامبر و هم در امام شرط است. شیعه زیدیه، عصمت را از شرایط امامت نمىداند، ولى به عصمت [[امام على(ع)]]، حسن(ع) و حسین(ع) اعتقاد دارند. دیگر مذاهب اسلامى، مانند معتزله، اشعریه، ماتریدیه و... عصمت را از شرایط امامت ندانستهاند<ref>همان، ص51- 52</ref> | در فصل دوم، به تبیین معنا و حقیقت عصمت پرداخته شده و به این نکته اشاره گردیده که مسئله عصمت، مسئلهاى است که در بخش نبوت عامه، از آن گفتوگو مىشود. عصمت از ویژگىهاى عمومى انبیاى الهى است که موجب امتیاز و برترى آنان بر دیگران مىشود. فرقههاى اسلامى، عصمت را در پیامبر(ص) شرط مىدانند، اما درباره جزئیات و حدود آن اختلافنظر دارند. درباره کسى که پس از پیامبر(ص)، رهبرى و امامت جامعه اسلامى را بر عهده مىگیرد این پرسش مطرح است که آیا در او نیز عصمت شرط است؟ پاسخ فرقههاى اسلامى به این پرسش متفاوت است. شیعه امامیه و شیعه اسماعیلیه، عصمت را از ویژگىهاى لازم در امام مىدانند. به نظر شیعه امامیه، امام همه شئون پیامبر(ص) را بهجز دریافت وحى داراست. ازاینرو، همان دلایلى که عصمت پیامبر را ایجاب مىکنند، بر عصمت امام نیز دلالت دارند. بر این اساس، عصمت مطلق هم در پیامبر و هم در امام شرط است. شیعه زیدیه، عصمت را از شرایط امامت نمىداند، ولى به عصمت [[امام على(ع)]]، حسن(ع) و حسین(ع) اعتقاد دارند. دیگر مذاهب اسلامى، مانند معتزله، اشعریه، ماتریدیه و... عصمت را از شرایط امامت ندانستهاند<ref>همان، ص51- 52</ref> | ||
در فصل سوم، انواع عصمت که عبارت است از عصمت علمی و رفتاری؛ علمی و بینشی و خَلقی و خُلقی و انواع عصمت در کلام [[امام على(ع)]]، توضیح داده شده است<ref>همان، ص68-73</ref> | در فصل سوم، انواع عصمت که عبارت است از عصمت علمی و رفتاری؛ علمی و بینشی و خَلقی و خُلقی و انواع عصمت در کلام [[امام على(ع)]]، توضیح داده شده است.<ref>همان، ص68-73</ref> | ||
در بخش دوم، در دو فصل، به بررسی دلایل عقلی و نقلی عصمت امام پرداخته شده است. | در بخش دوم، در دو فصل، به بررسی دلایل عقلی و نقلی عصمت امام پرداخته شده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. | کتابنامه منابع مورد استفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده است. | ||
در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص154</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص157</ref> | در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص154</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص157</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش