پرش به محتوا

دیوان وثوقی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>')
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
در مقدمه اول و دوم، ضمن اشاره کوتاهی به زندگی‎نامه نویسنده، به ویژگی اشعار وی اشاره گردیده<ref>ر.ک: مقدمه اول و دوم، ص5-‎17</ref> و در مقدمه سوم، استاد جمال رضایی، چگونگی تقدیم قطعه «نوروز فرخجسته» را به خدمت استاد [[وثوقی، کيومرث|کیومرث وثوقی]]، شرح داده است<ref>ر.ک: مقدمه سوم، ص18-‎21</ref>.
در مقدمه اول و دوم، ضمن اشاره کوتاهی به زندگی‎نامه نویسنده، به ویژگی اشعار وی اشاره گردیده<ref>ر.ک: مقدمه اول و دوم، ص5-‎17</ref> و در مقدمه سوم، استاد جمال رضایی، چگونگی تقدیم قطعه «نوروز فرخجسته» را به خدمت استاد [[وثوقی، کيومرث|کیومرث وثوقی]]، شرح داده است.<ref>ر.ک: مقدمه سوم، ص18-‎21</ref>.


شعر [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] زبان احساس و اندیشه اوست. سروده‎هایش روشن، فصیح، روان، ساده و دلنشین است و حاصل برداشت‎های ذهنی و احساسی و روزشمار زندگی او در برخورد با مسائل و زمینه‎های حیات فردی و اجتماعی است. معانی بدیع را در قالب شعر، چون نگین بر انگشتری قرص و محکم جای داده و لغات و کلمات را در محل و معنای خود، به‎کار گرفته و شعر را از نثر، ساده‎تر و روان‎تر، سروده است:
شعر [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] زبان احساس و اندیشه اوست. سروده‎هایش روشن، فصیح، روان، ساده و دلنشین است و حاصل برداشت‎های ذهنی و احساسی و روزشمار زندگی او در برخورد با مسائل و زمینه‎های حیات فردی و اجتماعی است. معانی بدیع را در قالب شعر، چون نگین بر انگشتری قرص و محکم جای داده و لغات و کلمات را در محل و معنای خود، به‎کار گرفته و شعر را از نثر، ساده‎تر و روان‎تر، سروده است:
خط ۷۴: خط ۷۴:
{{ب|''نیمه‎شب شد غمگسارا باده‎ی روشن بیار''|2='' تا برد از خاطر روشن غم ایام را''}}
{{ب|''نیمه‎شب شد غمگسارا باده‎ی روشن بیار''|2='' تا برد از خاطر روشن غم ایام را''}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
ملاحظه می‎فرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است<ref>ر.ک: مقدمه کنی‎پور، ص12</ref>.
ملاحظه می‎فرمایید که چه زیبا واژه تخلص «روشن» را آورده است. شاعر یک لحظه زندگی را بی دوست نگذرانیده و در این راه گرچه مشقت زیادی را هم پذیرفته، اما حرمت دوست و قدر دوستی را نشکسته و دلی را نرنجانیده است.<ref>ر.ک: مقدمه کنی‎پور، ص12</ref>.


بااینکه از دیرزمان، حتی قرن‎ها پیش، سرقت ادبی و دزدیدن مضمون‎های دیگران، رسم و باب بوده و امروزه هم متأسفانه از این صفت مذموم و نکوهیده، دور نمانده‎ایم، [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] مرد و مردانه قد علم کرده و می‎گوید:
بااینکه از دیرزمان، حتی قرن‎ها پیش، سرقت ادبی و دزدیدن مضمون‎های دیگران، رسم و باب بوده و امروزه هم متأسفانه از این صفت مذموم و نکوهیده، دور نمانده‎ایم، [[وثوقی، کيومرث|وثوقی]] مرد و مردانه قد علم کرده و می‎گوید:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش