۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در عناوين و موضوعات متعددى مطرح شده است. | كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در عناوين و موضوعات متعددى مطرح شده است. | ||
مدرك نويسنده در آنچه مربوط به خاندان و نسبت و اجداد و سلسله طباطبايى در بروجرد است، رسالهاى است كه خود [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] در شرح حال جدشان سيد محمد طباطبايى به استناد دو نسخه از شجره آنان كه نزد پسرعموهايش در بروجرد بوده و نيز شجره عمشان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و آنچه را هم والدش در اول كتاب «مواهب السنية» و آنچه را [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در رساله «الفيض القدسي» نوشتهاند و نيز آنچه از پدرش كه حافظ انساب خاندان و مرجع شيوخ فاميل بوده، شنيده است و منابع ديگرى كه در مطاوى آن رساله ذكر نموده، از جمله مطالبى كه در كتابها و رسالههاى سيد محمد طباطبايى، جد سادات طباطبايى بروجرد يافته است<ref>متن كتاب، ص15</ref> | مدرك نويسنده در آنچه مربوط به خاندان و نسبت و اجداد و سلسله طباطبايى در بروجرد است، رسالهاى است كه خود [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] در شرح حال جدشان سيد محمد طباطبايى به استناد دو نسخه از شجره آنان كه نزد پسرعموهايش در بروجرد بوده و نيز شجره عمشان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و آنچه را هم والدش در اول كتاب «مواهب السنية» و آنچه را [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در رساله «الفيض القدسي» نوشتهاند و نيز آنچه از پدرش كه حافظ انساب خاندان و مرجع شيوخ فاميل بوده، شنيده است و منابع ديگرى كه در مطاوى آن رساله ذكر نموده، از جمله مطالبى كه در كتابها و رسالههاى سيد محمد طباطبايى، جد سادات طباطبايى بروجرد يافته است.<ref>متن كتاب، ص15</ref> | ||
اما راجع به زندگى شخصى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]، مدرك وى، نوشته جماعتى از خويشان ايشان و بزرگان خاندان، از جمله سيد اسماعيل علوى طباطبايى از بنى اعمام او و نيز كتاب «خاطرات زندگى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]» كه توسط سيد محمدحسين علوى بروجردى به رشته تحرير درآمده، است. | اما راجع به زندگى شخصى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]، مدرك وى، نوشته جماعتى از خويشان ايشان و بزرگان خاندان، از جمله سيد اسماعيل علوى طباطبايى از بنى اعمام او و نيز كتاب «خاطرات زندگى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]» كه توسط سيد محمدحسين علوى بروجردى به رشته تحرير درآمده، است. | ||
نويسنده بر خلاصه اين كتاب، خاطرات شخصى خود را كه شخصا شنيده و يا ناظر آن بوده اضافه كرده است. اما راجع به مقام و مكتب و آثار علمى ايشان در فقه و حديث و رجال، تقريبا همه مشهودات و مسموعات و برداشتهاى شخصى نويسنده است كه براى اولين بار، به رشته تحرير درآمده است<ref>ر.ک: متن كتاب، ص15-16</ref> | نويسنده بر خلاصه اين كتاب، خاطرات شخصى خود را كه شخصا شنيده و يا ناظر آن بوده اضافه كرده است. اما راجع به مقام و مكتب و آثار علمى ايشان در فقه و حديث و رجال، تقريبا همه مشهودات و مسموعات و برداشتهاى شخصى نويسنده است كه براى اولين بار، به رشته تحرير درآمده است.<ref>ر.ک: متن كتاب، ص15-16</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه، به موضوع و اهميت كتاب اشاره شده است<ref>پيشگفتار، ص9</ref> | در مقدمه، به موضوع و اهميت كتاب اشاره شده است.<ref>پيشگفتار، ص9</ref> | ||
كتاب حاضر، در اصل، گزارش روشنى است از دو اثر علمى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] كه پايه و اساس فقه اماميه است: يكى موسوعه و مجموعه «جامع أحاديث الشيعة في أحكام الشريعة» كه حاوى تمامى احاديث فقهى است و ديگرى سلسله آثار رجالى ايشان كه جديدترين و كاملترين دستمايه شناخت راويان حديث است<ref>مقدمه، ص9</ref> | كتاب حاضر، در اصل، گزارش روشنى است از دو اثر علمى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] كه پايه و اساس فقه اماميه است: يكى موسوعه و مجموعه «جامع أحاديث الشيعة في أحكام الشريعة» كه حاوى تمامى احاديث فقهى است و ديگرى سلسله آثار رجالى ايشان كه جديدترين و كاملترين دستمايه شناخت راويان حديث است.<ref>مقدمه، ص9</ref> | ||
مىتوان ويژگى كتاب حاضر را اين دانست كه نويسنده بهخاطر آنكه در تأليف اثر اول، زير نظر آن مرجع بزرگ، شركت و در طبع و نشر اثر دوم، مباشرت داشته و از راز و رمز هركدام از اين دو سلسله عظيم حديثى و رجالى، مطلع مىباشد و نيز بهواسطه سابقه ممتد يازده ساله با ايشان، خاطرات فراوان و اطلاعات گرانبهايى از آن شخصيت والاى اسلامى دارد؛ لذا گزارش اين دو كتاب را با ياد آن خاطرات و شرح زندگى آن مرجع فقيد در هم آميخته و اثر حاضر را عرضه كرده است<ref>همان، ص9-10</ref> | مىتوان ويژگى كتاب حاضر را اين دانست كه نويسنده بهخاطر آنكه در تأليف اثر اول، زير نظر آن مرجع بزرگ، شركت و در طبع و نشر اثر دوم، مباشرت داشته و از راز و رمز هركدام از اين دو سلسله عظيم حديثى و رجالى، مطلع مىباشد و نيز بهواسطه سابقه ممتد يازده ساله با ايشان، خاطرات فراوان و اطلاعات گرانبهايى از آن شخصيت والاى اسلامى دارد؛ لذا گزارش اين دو كتاب را با ياد آن خاطرات و شرح زندگى آن مرجع فقيد در هم آميخته و اثر حاضر را عرضه كرده است.<ref>همان، ص9-10</ref> | ||
نويسنده در ابتدا، به بررسى نسب و شجره [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] و رابطه بين خاندان طباطبايى و خاندان مجلسى پرداخته و سپس، ديدگاههاى اجتماعى، سياسى و روش فقهى و اصولى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] را توضيح داده است<ref>متن كتاب، ص11-60</ref> | نويسنده در ابتدا، به بررسى نسب و شجره [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] و رابطه بين خاندان طباطبايى و خاندان مجلسى پرداخته و سپس، ديدگاههاى اجتماعى، سياسى و روش فقهى و اصولى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] را توضيح داده است.<ref>متن كتاب، ص11-60</ref> | ||
نويسنده بر اين باور است كه ايشان از لحاظ اجتماعى، همواره به فكر مردم و مسلمانان بود و از كارهاى صحيح دولتها و ديگران شاد و از كارهاى خلاف آنان، ناراضى بوده و انتقاد مىكرد. ايشان در ملاقات با رجال و شخصيتهاى دولتى كه گاه به گاه اتفاق مىافتاد، راجع به كار مردم و مستمندان و كمبودها، تذكر مىداد و آنى از فكر مردم، فارغ نبود<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> | نويسنده بر اين باور است كه ايشان از لحاظ اجتماعى، همواره به فكر مردم و مسلمانان بود و از كارهاى صحيح دولتها و ديگران شاد و از كارهاى خلاف آنان، ناراضى بوده و انتقاد مىكرد. ايشان در ملاقات با رجال و شخصيتهاى دولتى كه گاه به گاه اتفاق مىافتاد، راجع به كار مردم و مستمندان و كمبودها، تذكر مىداد و آنى از فكر مردم، فارغ نبود<ref>ر.ک: همان، ص56</ref> | ||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
پيرامون روش اصولى ايشان نيز نويسنده معتقد است كليات بحثهاى وى، همان مبانى [[آخوند خراسانى]] بود كه البته مبانى خاص خود را هم داشت. به نظر وى، بهطور كلى روش ايشان ساده و كوتاه كردن مطالب و اجتناب از مباحث زائد بود و از مشكلگويى و اصطلاحپردازى اجتناب مىكرد و سعى داشت علم اصول، به مبانى اصلى خود محدود شود و آراى جديدى هم در پارهاى از مباحث اصولى ايشان وجود داشت<ref>ر.ک: همان، ص60</ref> | پيرامون روش اصولى ايشان نيز نويسنده معتقد است كليات بحثهاى وى، همان مبانى [[آخوند خراسانى]] بود كه البته مبانى خاص خود را هم داشت. به نظر وى، بهطور كلى روش ايشان ساده و كوتاه كردن مطالب و اجتناب از مباحث زائد بود و از مشكلگويى و اصطلاحپردازى اجتناب مىكرد و سعى داشت علم اصول، به مبانى اصلى خود محدود شود و آراى جديدى هم در پارهاى از مباحث اصولى ايشان وجود داشت<ref>ر.ک: همان، ص60</ref> | ||
اما در فقه، نويسنده، معتقد است روش ايشان با ديگران كاملا تفاوت داشت و داراى ابتكارات فراوانى بود. وى به آراى قدماى شيعه اماميه و شهرت فتوايى آنان اهميت مىداد<ref>همان، ص61</ref>ايشان مسائل فقهى را به دو دسته تقسيم مىكرد: يك دسته، «مسائل متلقات»؛ يعنى آنچه عينا از ائمه گرفته شده است كه بسيار سربسته بوده است و آنها را به بقچه سربسته تعبير مىكرد. دسته ديگر، مسائل مشروحه؛ يعنى آنچه را بعدا فقها از هم باز كرده و موضوعات را مشروحا بيان كردهاند. اين تقسيم، غير از تقسيم فقه است به فقه منصوص و فقه تفريعى كه قسم دوم، در عصر [[شيخ مفيد]] و احتمالا توسط ابن جنيد استاد وى، تقريبا در بين شيعه آغاز شد و توسط [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] گسترش پيدا كرده است<ref>همان، ص62</ref> | اما در فقه، نويسنده، معتقد است روش ايشان با ديگران كاملا تفاوت داشت و داراى ابتكارات فراوانى بود. وى به آراى قدماى شيعه اماميه و شهرت فتوايى آنان اهميت مىداد<ref>همان، ص61</ref>ايشان مسائل فقهى را به دو دسته تقسيم مىكرد: يك دسته، «مسائل متلقات»؛ يعنى آنچه عينا از ائمه گرفته شده است كه بسيار سربسته بوده است و آنها را به بقچه سربسته تعبير مىكرد. دسته ديگر، مسائل مشروحه؛ يعنى آنچه را بعدا فقها از هم باز كرده و موضوعات را مشروحا بيان كردهاند. اين تقسيم، غير از تقسيم فقه است به فقه منصوص و فقه تفريعى كه قسم دوم، در عصر [[شيخ مفيد]] و احتمالا توسط ابن جنيد استاد وى، تقريبا در بين شيعه آغاز شد و توسط [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] گسترش پيدا كرده است.<ref>همان، ص62</ref> | ||
از جمله موضوعات مهم و مورد توجه كتاب، بررسى ديدگاههاى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] در تقريب مذاهب اسلامى است. از ديگر مطالب كتاب، عبارتند از: مكتب حديثى و رجالى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]؛ گزارش مفصل كتاب جامع الأحاديث؛ اجازات اجتهاد و روايت حديث؛ نامههاى استاد [[واعظ زاده خراسانی، محمد|واعظزاده خراسانى]] به آقاى بروجردى؛ مكتب و آثار رجالى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] و گزيده مصاحبه مجله حوزه با استاد [[واعظ زاده خراسانی، محمد|واعظزاده خراسانى]] پيرامون شخصيت [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] و... | از جمله موضوعات مهم و مورد توجه كتاب، بررسى ديدگاههاى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] در تقريب مذاهب اسلامى است. از ديگر مطالب كتاب، عبارتند از: مكتب حديثى و رجالى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]]؛ گزارش مفصل كتاب جامع الأحاديث؛ اجازات اجتهاد و روايت حديث؛ نامههاى استاد [[واعظ زاده خراسانی، محمد|واعظزاده خراسانى]] به آقاى بروجردى؛ مكتب و آثار رجالى [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] و گزيده مصاحبه مجله حوزه با استاد [[واعظ زاده خراسانی، محمد|واعظزاده خراسانى]] پيرامون شخصيت [[بروجردی، حسین|آيتالله بروجردى]] و... | ||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. | فهرست مطالب در ابتداى كتاب آمده است. | ||
در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع<ref>ر.ک: پاورقى 104</ref>، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص110</ref> | در پاورقىها علاوه بر ذكر منابع<ref>ر.ک: پاورقى 104</ref>، به توضيح برخى مطالب متن پرداخته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص110</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
ویرایش