۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
جز (جایگزینی متن - 'است<ref>' به 'است.<ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
قبل از بررسى محتواى كتاب يادآورى اين نكته ضرورى به نظر مىرسد كه زابينه اشميتكه با موشكافى خاصى كتابهاى علامه را مورد بررسى قرار داده است. به عبارتى دقيقتر، وى نسبت به هر يك از تأليفات علامه، كتابشناسى آن را -گرچه به شكل مختصر- انجام داده است؛ ازاينرو خواننده بعد از به پايان رساندن مطالعه كتاب، علاوه بر آشنا شدن با مراحل مختلف زندگى [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، مجموعهاى از اطلاعات ارزشمند درباره كتابها و تأليفات علامه را به دست خواهد آورد. | قبل از بررسى محتواى كتاب يادآورى اين نكته ضرورى به نظر مىرسد كه زابينه اشميتكه با موشكافى خاصى كتابهاى علامه را مورد بررسى قرار داده است. به عبارتى دقيقتر، وى نسبت به هر يك از تأليفات علامه، كتابشناسى آن را -گرچه به شكل مختصر- انجام داده است؛ ازاينرو خواننده بعد از به پايان رساندن مطالعه كتاب، علاوه بر آشنا شدن با مراحل مختلف زندگى [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، مجموعهاى از اطلاعات ارزشمند درباره كتابها و تأليفات علامه را به دست خواهد آورد. | ||
نويسنده در فصل دوم كتاب به معرفى آثار [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] مىپردازد. نويسنده آثار علامه را در يازده دستهبندى كرده است: آثار كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، اصول فقه، علم رجال، صرف و نحو، آثار عرفانى، تفسير و حديث. در انتهاى اين بخش فهرست الفبايى آثار علامه تحت عنوان ضميمه آمده است<ref>متن كتاب، ص50-114</ref> | نويسنده در فصل دوم كتاب به معرفى آثار [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] مىپردازد. نويسنده آثار علامه را در يازده دستهبندى كرده است: آثار كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، اصول فقه، علم رجال، صرف و نحو، آثار عرفانى، تفسير و حديث. در انتهاى اين بخش فهرست الفبايى آثار علامه تحت عنوان ضميمه آمده است.<ref>متن كتاب، ص50-114</ref> | ||
مبحث عدل، در فصل سوم اين كتاب آمده است. نويسنده از زواياى مختلفى ديدگاه علامه را مورد بررسى و تحقيق قرار داده است. زابينه اشميتكه در اين مسأله، نظر [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را در مورد ماهيت عدل خداوند اينگونه بيان مىدارد:[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و رازى به دليل اختلاف نظرشان درباره ماهيت ارزشهاى اخلاقى و رابطه خداوند با اين ارزشها در باب نسبت خداوند با آفريدگانش پيرو نظر واحدى نبودند. علامه معتقد بود معيارهاى ذاتى اخلاقى از نظر خداوند و بنده، مفهومى يكسان دارد؛ بنابراین عدل خداوند را بايد با همين معيارها سنجيد. ازاينرو خداوند را به عادلى تعريف مىكند كه نه مرتكب شرّ مىشود و نه در تكاليف خود- كه فقط به قصد خير محض و سود رساندن به غير انجام مىدهد- قصور مىورزد؛ و يا به بيان علامه، به داعى حكمت (داعي الحكمة) عمل مىكند.<ref>همان، ص120</ref> | مبحث عدل، در فصل سوم اين كتاب آمده است. نويسنده از زواياى مختلفى ديدگاه علامه را مورد بررسى و تحقيق قرار داده است. زابينه اشميتكه در اين مسأله، نظر [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] را در مورد ماهيت عدل خداوند اينگونه بيان مىدارد:[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و رازى به دليل اختلاف نظرشان درباره ماهيت ارزشهاى اخلاقى و رابطه خداوند با اين ارزشها در باب نسبت خداوند با آفريدگانش پيرو نظر واحدى نبودند. علامه معتقد بود معيارهاى ذاتى اخلاقى از نظر خداوند و بنده، مفهومى يكسان دارد؛ بنابراین عدل خداوند را بايد با همين معيارها سنجيد. ازاينرو خداوند را به عادلى تعريف مىكند كه نه مرتكب شرّ مىشود و نه در تكاليف خود- كه فقط به قصد خير محض و سود رساندن به غير انجام مىدهد- قصور مىورزد؛ و يا به بيان علامه، به داعى حكمت (داعي الحكمة) عمل مىكند.<ref>همان، ص120</ref> |
ویرایش