۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
#قبل از ورود در عمل، بيانديشد و برای كيفيت مبارزه با موانع و يافتن راه برای ريشهكن كردن آنها، تفكرى عميق بنمايد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/61 همان، ص61]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/64 64]</ref> | #قبل از ورود در عمل، بيانديشد و برای كيفيت مبارزه با موانع و يافتن راه برای ريشهكن كردن آنها، تفكرى عميق بنمايد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/61 همان، ص61]- [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/64 64]</ref> | ||
نویسنده تلقين به نفس را نيز | نویسنده تلقين به نفس را نيز یکى از وسايل پيدا كردن استقامت دانسته و معتقد است هر صفت كمالى را كه انسان بخواهد دارا شود، بهوسيله تلقين به خود مىتواند آن را دارا شده و اسلام نيز به اين موضوع بسيار اهميت داده و به عبارات مختلف، مسلمانان را ترغيب نموده است كه بهواسطه تلقين به خود راه حق و حقيقت را بپيمايند.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/69 همان، ص69]</ref> | ||
شماره ششم، «استقامت برای خدا» نام گرفته است. نویسنده در اين شماره، به اين نكته اشاره دارد كه نزد عقل، هيچ هدفى نيست كه ارزش آن را داشته باشد كه انسان در راه رسيدن به آن، تمام هستى خود را از دست بدهد. اما تنها مقصودى كه مىارزد كه در راه رسيدن به آن از تمام هستى بلكه از جان خود و عزيزان گذشت، همانا راه خدا و قدم به سوى حقّ برداشتن است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/71 همان، ص71-] [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/72 72]</ref> | شماره ششم، «استقامت برای خدا» نام گرفته است. نویسنده در اين شماره، به اين نكته اشاره دارد كه نزد عقل، هيچ هدفى نيست كه ارزش آن را داشته باشد كه انسان در راه رسيدن به آن، تمام هستى خود را از دست بدهد. اما تنها مقصودى كه مىارزد كه در راه رسيدن به آن از تمام هستى بلكه از جان خود و عزيزان گذشت، همانا راه خدا و قدم به سوى حقّ برداشتن است.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/71 همان، ص71-] [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/72 72]</ref> | ||
از شماره هفتم تا دهم، به مبحث استقامت در جهاد، اختصاص يافته است. | از شماره هفتم تا دهم، به مبحث استقامت در جهاد، اختصاص يافته است. یکى از قواعد مسلم نزد دانشمندان علوم طبيعى آن است كه هيچ قوهاى نمىتواند نيرویى بزرگتر از خود ايجاد نمايد و صدور قوه بزرگتر از كوچكتر را محال و غير ممكن مىدانند؛ مثلاً اگر ده تن را یک طرف قرار دهيم و صد نفر را در طرف ديگر، درصورتىكه نيروى هریک از افراد طرفين با هم متساوى باشند بهطور قطع، نيرویى كه جمعيت صد نفرى داراست ده برابر نيرویى است كه آن ده نفر دارا هستند و اگر اين دو دسته با یکديگر به نبرد بپردازند، به يقين فتح با آن صد نفر خواهد بود؛ اما خداوند برخلاف اين اصل مسلم طبيعى چنين مىفرمايد كه: «بسيار دستههاى كم و كوچك بودند كه بر دستههاى پرجمعيت و بزرگ به اذن خدا پيروز شدند».<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/304/1/41 بقره/ 249]</ref>و اين سخن، به نظر نویسنده، به حسب ظاهر با گفته دانشمندان علوم طبيعى مخالفت دارد و مشكل ايجاد مىكند؛ زيرا مستلزم صدور نيروى بزرگ از قوه كوچك خواهد بود و استحاله آن مسلم و مبرهن است اما حل اين مشكل چنين است كه بايد در دسته كوچك، نيرویى موجود باشد كه به مراتب از نيروى افراد دسته بزرگ و كثيرالعدد قوىتر و بزرگتر است و روى همان اصل مسلم طبيعى، فتح و پيروزى دسته كوچك در اين صورت، قطعى است، كه آن نيرو، همان نيرو ايمان و استقامت در راه خدا مىباشد.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/16906/1/77 همان، ص77]</ref> | ||
نتيجه علم تاريخ؛ تحول فكرى؛ زمامدارى طالوت؛ جنگهاى پيامبر(ص)؛ حالت كنونى مسلمانان؛ نيروى نامرئى و آغاز هجرت، از جمله عناوین اين بخش از کتاب مىباشد. | نتيجه علم تاريخ؛ تحول فكرى؛ زمامدارى طالوت؛ جنگهاى پيامبر(ص)؛ حالت كنونى مسلمانان؛ نيروى نامرئى و آغاز هجرت، از جمله عناوین اين بخش از کتاب مىباشد. |
ویرایش