۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمهاى به قلم محقق، آقاى صالح الاشتر، مقدمهاى به قلم مؤلف و شرح حال هفتاد و پنج تن از كاتبان و | کتاب مشتمل بر مقدمهاى به قلم محقق، آقاى صالح الاشتر، مقدمهاى به قلم مؤلف و شرح حال هفتاد و پنج تن از كاتبان و یک خاتمه است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
بخش دوم شرح حال كاتبان و منشيانى كه در مغرب اسلامى (شمال افريقا و اندلس) روزگار مىگذراندهاند. هرچند اين تقسيمبندى به نحو دقيق در همه جا مراعات نمىگردد؛ به عنوان مثال ما شاهد شرح حال امثال داود قيروانى و عبدالله بن محمد زجالى اندلسى در بخش مشرق اسلامى هستيم؛ در حالى كه اين دو از شخصيتهاى مغرب اسلامى هستند، چنانكه در قسمت معرفى شخصيتهاى مغرب اسلامى نيز شاهد معرفى شخصيتى چون صلاحالدين يوسف ابن ايوب هستيم. | بخش دوم شرح حال كاتبان و منشيانى كه در مغرب اسلامى (شمال افريقا و اندلس) روزگار مىگذراندهاند. هرچند اين تقسيمبندى به نحو دقيق در همه جا مراعات نمىگردد؛ به عنوان مثال ما شاهد شرح حال امثال داود قيروانى و عبدالله بن محمد زجالى اندلسى در بخش مشرق اسلامى هستيم؛ در حالى كه اين دو از شخصيتهاى مغرب اسلامى هستند، چنانكه در قسمت معرفى شخصيتهاى مغرب اسلامى نيز شاهد معرفى شخصيتى چون صلاحالدين يوسف ابن ايوب هستيم. | ||
ناگفته نماند كه ترتيب بيان شرح حال افراد، ترتيب زمانى است، از اين رو شرح حال افراد مشرق اسلامى با كاتبان عثمان ابن عفان آغاز و با معرفى كاتبان امویان و عباسيان، | ناگفته نماند كه ترتيب بيان شرح حال افراد، ترتيب زمانى است، از اين رو شرح حال افراد مشرق اسلامى با كاتبان عثمان ابن عفان آغاز و با معرفى كاتبان امویان و عباسيان، یکى پس از ديگرى، ادامه مىيابد و بخش معرفى شخصيتهاى مغرب اسلامى نيز با معرفى عبدالرحمن الناصر، قبل از كاتبان حاجب منصور آغاز و با معرفى كاتبان بعد از وى ادامه مىيابد. | ||
روش مؤلف در نگارش شرح حال افراد بدين گونه است كه وى ابتدا حاكمانى را كه كاتب و منشى مورد نظر در خدمت ايشان به امر کتابت اشتغال داشته معرفى مىكند و در ادامه به معرفى حاكمى كه كاتب مورد نظر در اثر لغزشى كه از وى سرزده مورد غضب او قرار گرفته معرفى مىنمايد. سپس به بيان داستان نحوه رهايى كاتب از خشم حاكم و به دست آوردن خشنودى وى پرداخته و راه و روشهايى را كه هر كاتبى مىتواند به وسيله آن به مقصود خود دست يافته، جايگاه خود را بازيابد، به خواننده معرفى مىكند. اين روشها عبارتند از: ارسال نامه يا قصيدهاى به سلطان مورد نظر كه در آن از گناه خویش پوزش خواسته و ندامت و پشيمانى خویش را اعلام دارد تا بلكه مورد عفو و بخشش سلطان قرار گيرد. | روش مؤلف در نگارش شرح حال افراد بدين گونه است كه وى ابتدا حاكمانى را كه كاتب و منشى مورد نظر در خدمت ايشان به امر کتابت اشتغال داشته معرفى مىكند و در ادامه به معرفى حاكمى كه كاتب مورد نظر در اثر لغزشى كه از وى سرزده مورد غضب او قرار گرفته معرفى مىنمايد. سپس به بيان داستان نحوه رهايى كاتب از خشم حاكم و به دست آوردن خشنودى وى پرداخته و راه و روشهايى را كه هر كاتبى مىتواند به وسيله آن به مقصود خود دست يافته، جايگاه خود را بازيابد، به خواننده معرفى مىكند. اين روشها عبارتند از: ارسال نامه يا قصيدهاى به سلطان مورد نظر كه در آن از گناه خویش پوزش خواسته و ندامت و پشيمانى خویش را اعلام دارد تا بلكه مورد عفو و بخشش سلطان قرار گيرد. |
ویرایش