۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'يك' به 'یک') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
نویسنده، عنوان کتاب را از نام خود گرفته است. وى در آغاز کتاب ميگوید: از هنگام جوانى هرگاه كه اتفاق مىافتاد و مطالعهاى در شرح حال سرور پيامبران مىكردم، مطالبى از خواندهها فراهم مىآمد. در اين ميان گروهى از دوستان از من خواستند تا کتابى در اين باب فراهم آورم؛ ازاينرو، اين کتاب را كه شامل روايتهاى گوناگون و گفتارهاى مختلف بود، گرد آوردم و در اين زمينه از کتاب روضة الأحباب (نوشته جمالالدين عطاءالله دشتكى شيرازى، به سال 903ق) سود بردم.<ref>پيشگفتار کتاب، ص10</ref> | نویسنده، عنوان کتاب را از نام خود گرفته است. وى در آغاز کتاب ميگوید: از هنگام جوانى هرگاه كه اتفاق مىافتاد و مطالعهاى در شرح حال سرور پيامبران مىكردم، مطالبى از خواندهها فراهم مىآمد. در اين ميان گروهى از دوستان از من خواستند تا کتابى در اين باب فراهم آورم؛ ازاينرو، اين کتاب را كه شامل روايتهاى گوناگون و گفتارهاى مختلف بود، گرد آوردم و در اين زمينه از کتاب روضة الأحباب (نوشته جمالالدين عطاءالله دشتكى شيرازى، به سال 903ق) سود بردم.<ref>پيشگفتار کتاب، ص10</ref> | ||
برخی اين کتاب را خلاصه روضة الأحباب انگاشتهاند، ولي اسماعيل آموزگار و على شريعتى كه اين دو را بهدقت با هم سنجيدهاند، گفتهاند: همانسان كه نویسنده آثار احمدى در ديباچه کتاب يادآورى كرده، روضة الأحباب داراى تفصيل بسيار است و مؤلف آثار احمدى بهعنوان | برخی اين کتاب را خلاصه روضة الأحباب انگاشتهاند، ولي اسماعيل آموزگار و على شريعتى كه اين دو را بهدقت با هم سنجيدهاند، گفتهاند: همانسان كه نویسنده آثار احمدى در ديباچه کتاب يادآورى كرده، روضة الأحباب داراى تفصيل بسيار است و مؤلف آثار احمدى بهعنوان یک سند معتبر از آن بهره بسيار جسته، ولى حتى یک عبارت كوتاه نيز عيناً از آن در کتاب خویش نقل نكرده است. آنچه ميان اين دو مشترك است، فقط یک رباعي است.<ref>بخش معارف اسلامى، ج1، ص102</ref> | ||
کتاب را نثرى است آسان و نگارشى روان، آراسته به اشعارى در تفسير رویدادها، بيشتر از خود نویسنده و نهچندان استوار، با سرآغازى در سپاس خدا و ستايش خاتمالانبياء(ص). | کتاب را نثرى است آسان و نگارشى روان، آراسته به اشعارى در تفسير رویدادها، بيشتر از خود نویسنده و نهچندان استوار، با سرآغازى در سپاس خدا و ستايش خاتمالانبياء(ص). | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
محتواى کتاب، مطالبى است در سرگذشت روزگار كودكى حضرت محمد(ص) و نوجوانى او و آنگاه ازدواج با خديجه، بعثت و آغاز دعوت و رویدادهاى فاصله بعثت تا هجرت، ورود به مدينه، مهاجر و انصار، غزوات و سرايا، دعوت از سران كشورهاى مجاور به پذيرش اسلام و سرانجام حجةالوداع و اطنابى ممل از آغاز بيمارى رسول خدا تا رحلت آن حضرت، آنگاه ايجازى مخل از شكلگيرى سقيفه، خلافت شيخين و عثمان، خلافت [[امام على(ع)|اميرمؤمنان على(ع)]] و در پایان نيز اشارتى به زندگانى يازده امام، از فرزندان مولاى متقيان تا امام زمان(عج). | محتواى کتاب، مطالبى است در سرگذشت روزگار كودكى حضرت محمد(ص) و نوجوانى او و آنگاه ازدواج با خديجه، بعثت و آغاز دعوت و رویدادهاى فاصله بعثت تا هجرت، ورود به مدينه، مهاجر و انصار، غزوات و سرايا، دعوت از سران كشورهاى مجاور به پذيرش اسلام و سرانجام حجةالوداع و اطنابى ممل از آغاز بيمارى رسول خدا تا رحلت آن حضرت، آنگاه ايجازى مخل از شكلگيرى سقيفه، خلافت شيخين و عثمان، خلافت [[امام على(ع)|اميرمؤمنان على(ع)]] و در پایان نيز اشارتى به زندگانى يازده امام، از فرزندان مولاى متقيان تا امام زمان(عج). | ||
از مضمون روايات و اشاره به | از مضمون روايات و اشاره به یکایک رویدادها چنين برمىآيد كه نویسنده از آثار اسلاف در اين باب نیک آگاهى داشته است. آثار احمدى نوشتهاى است مربوط به سدههاى اخير و آغاز دوران رونق و قدرت تشيع در سرزمينهاى شرقى ايران؛ ازاينرو، تضادها و دوگانهگویىهاى موجود در آن نه نماينده تسامح مذهبى مورخان سدههاى نخستين اسلام است و نه سازگار با جانبگيرىهاى فرقهاى رايج از روزگار صفویان تا زمان ما. به اين دليل، در تصویر چهره صحابه و تابعين و ترسيم موضعگيرىهاى درست يا نادرست آنان، دادوستدهاى امتيازى او با شيوه تاريخنگارى و امانتدارى خصوصا از نوع روايى آن سازگار نمىنمايد. | ||
مؤلف جز در مواردى اندك، در استناد به واقدى و راویانى مبهم چون ابوالقاسم.<ref>ص555</ref>، يا ابن مزاحم.<ref>ص558</ref>، چنانكه خود يادآور شده و مصحح محترم نيز به آن اشاره كرده است، بيشترين بهره را از کتاب روضة الأحباب جمالالدين عطاءالله دشتكى شيرازى، گرفته است.<ref>ص10</ref>؛ علاوه بر اين، در چندين جا از «سير» كمالالدين حسين خوارزمى.<ref>ص83، 94، 213، 271، 309</ref>بهعنوان مأخذ مورد استفاده خود ياد كرده است كه مصحح در فهرست کتابهاى وارده در متن.<ref>ص589</ref>به توضيح آن پرداخته و در فهرستها و تذكرهها نيز از سيرهنویسى به اين نام ذكرى نيامده است و فقط از نام حسين خوارزمى، ملقب به كمالالدين مقتول (840ق) مشخص است كه شارح قصيده برده و مثنوى مولوى به فارسی بوده است. | مؤلف جز در مواردى اندك، در استناد به واقدى و راویانى مبهم چون ابوالقاسم.<ref>ص555</ref>، يا ابن مزاحم.<ref>ص558</ref>، چنانكه خود يادآور شده و مصحح محترم نيز به آن اشاره كرده است، بيشترين بهره را از کتاب روضة الأحباب جمالالدين عطاءالله دشتكى شيرازى، گرفته است.<ref>ص10</ref>؛ علاوه بر اين، در چندين جا از «سير» كمالالدين حسين خوارزمى.<ref>ص83، 94، 213، 271، 309</ref>بهعنوان مأخذ مورد استفاده خود ياد كرده است كه مصحح در فهرست کتابهاى وارده در متن.<ref>ص589</ref>به توضيح آن پرداخته و در فهرستها و تذكرهها نيز از سيرهنویسى به اين نام ذكرى نيامده است و فقط از نام حسين خوارزمى، ملقب به كمالالدين مقتول (840ق) مشخص است كه شارح قصيده برده و مثنوى مولوى به فارسی بوده است. |
ویرایش