آثار احمدی: تاریخ زندگانی پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام
آثار احمدی: تاریخ زندگانی پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهمالسلام | |
---|---|
پدیدآوران | محدث، سید میرهاشم (به کوشش) استرآبادی، احمد بن حسن (نویسنده) |
ناشر | مرکز پژوهشی میراث مکتوب |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1374 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | ائمه اثناعشر - سرگذشتنامه
محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - سرگذشتنامه محمد(ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. - غزوات نثر فارسی - قرن 10ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 22/7 /الف5آ2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
آثار احمدى: تاريخ زندگانى پيامبر اسلام و ائمه اطهار(ع)، نوشته احمد بن حسن استرآبادى است كه توسط هاشم محدث تحقيق شده است. آثار احمدى حاوى بخشى از تاريخ اسلام است كه در آن زندگىنامه پيامبر اسلام(ص) و جنگهاى وى و در پایان، اندكى از زندگىنامه امامان دوازدهگانه شيعه ياد شده است.
علت نامگذاری
نویسنده، عنوان کتاب را از نام خود گرفته است. وى در آغاز کتاب میگوید: از هنگام جوانى هرگاه كه اتفاق مىافتاد و مطالعهاى در شرح حال سرور پيامبران مىكردم، مطالبى از خواندهها فراهم مىآمد. در این میان گروهى از دوستان از من خواستند تا کتابى در این باب فراهم آورم؛ ازاينرو، این کتاب را كه شامل روايتهاى گوناگون و گفتارهاى مختلف بود، گرد آوردم و در این زمینه از کتاب روضة الأحباب (نوشته جمالالدين عطاءالله دشتكى شيرازى، به سال 903ق) سود بردم.[۱] برخی این کتاب را خلاصه روضة الأحباب انگاشتهاند، ولی اسماعيل آموزگار و على شريعتى كه این دو را بهدقت با هم سنجيدهاند، گفتهاند: همانسان كه نویسنده آثار احمدى در ديباچه کتاب يادآورى كرده، روضة الأحباب داراى تفصيل بسيار است و مؤلف آثار احمدى بهعنوان یک سند معتبر از آن بهره بسيار جسته، ولى حتى یک عبارت كوتاه نيز عيناً از آن در کتاب خویش نقل نكرده است. آنچه میان این دو مشترك است، فقط یک رباعي است.[۲] کتاب را نثرى است آسان و نگارشى روان، آراسته به اشعارى در تفسير رویدادها، بيشتر از خود نویسنده و نهچندان استوار، با سرآغازى در سپاس خدا و ستايش خاتمالانبياء(ص).
گزارش محتوا
محتواى کتاب، مطالبى است در سرگذشت روزگار كودكى حضرت محمد(ص) و نوجوانى او و آنگاه ازدواج با خديجه، بعثت و آغاز دعوت و رویدادهاى فاصله بعثت تا هجرت، ورود به مدينه، مهاجر و انصار، غزوات و سرايا، دعوت از سران كشورهاى مجاور به پذيرش اسلام و سرانجام حجةالوداع و اطنابى ممل از آغاز بيمارى رسول خدا تا رحلت آن حضرت، آنگاه ايجازى مخل از شكلگیرى سقيفه، خلافت شيخين و عثمان، خلافت امیرمؤمنان على(ع) و در پایان نيز اشارتى به زندگانى يازده امام، از فرزندان مولاى متقيان تا امام زمان(عج). از مضمون روايات و اشاره به یکایک رویدادها چنين برمىآيد كه نویسنده از آثار اسلاف در این باب نیک آگاهى داشته است. آثار احمدى نوشتهاى است مربوط به سدههاى اخير و آغاز دوران رونق و قدرت تشيع در سرزمینهاى شرقى ایران؛ ازاينرو، تضادها و دوگانویىهاى موجود در آن نه نماينده تسامح مذهبى مورخان سدههاى نخستين اسلام است و نه سازگار با جانبگیرىهاى فرقهاى رايج از روزگار صفویان تا زمان ما. به این دليل، در تصویر چهره صحابه و تابعين و ترسيم موضعگیرىهاى درست يا نادرست آنان، دادوستدهاى امتيازى او با شيوه تاريخنگارى و امانتدارى خصوصا از نوع روايى آن سازگار نمىنمايد. مؤلف جز در مواردى اندك، در استناد به واقدى و راویانى مبهم چون ابوالقاسم.[۳]، يا ابن مزاحم.[۴]، چنانكه خود يادآور شده و مصحح محترم نيز به آن اشاره كرده است، بيشترين بهره را از کتاب روضة الأحباب جمالالدين عطاءالله دشتكى شيرازى، گرفته است.[۵]؛ علاوه بر اين، در چندين جا از «سير» كمالالدين حسین خوارزمى.[۶]بهعنوان مأخذ مورد استفاده خود ياد كرده است، كه مصحح در فهرست کتابهاى وارده در متن.[۷]به توضيح آن پرداخته و در فهرستها و تذكرهها نيز از سيرهنویسى به این نام ذكرى نيامده است و فقط از نام حسین خوارزمى، ملقب به كمالالدين مقتول (840ق) مشخص است كه شارح قصيده برده و مثنوى مولوى به فارسی بوده است. كوشش مصحح ارجمند در ضبط درست و دقيق اعراب كلمات آيات و احاديث و عبارات عربى و ارجاع به سورهها و شماره آيات، بسيار ريزبينانه و عالمانه است؛ ازاينرو، شيوه تصحيح و عارى بودن کتاب از اغلاط چاپى درخور ستايش است. درعينحال، پيش از اشاره به مواردى اندك درباره متن يا تصحيح، يادآورى دو نكته ضرورى مىنمايد: نخست اينكه ارجاعات در زيرنویسها بيشتر به منابع امروزى است تا كهن؛ برای مثال در صفحات: 43، 135، 139، 163، 180، 193، 207، 228، 233، 236 و... ارجاع فقط به تاريخ پيامبر اسلام است و ارجاعات در زيرنویسهاى صفحات 43 و 57 به مروج الذهب مسعودى و تاريخ يعقوبى است كه در فهرست منابع[۸]به منابع تصحيح و مشخصات پياپى آن اشارهاى نشده است. دوم آنكه رسمالخط صحيح «اب» در زبان فارسی، بهصورت رفعى است كه بايد بهصورت «ابو» نوشته شود؛ حال آنكه در جاىجاى متن اغلب بهصورت «ابى» يا «ابا» نوشته شده است.[۹]
پانویس
منابع مقاله
- پيشگفتار و متن کتاب.
- نورالله كسائى، نقد و معرفى کتاب: آثار احمدى در میزان نقد، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله: آينه میراث، تابستان 1377 - شماره 1 ISC (1 صفحه - از 17 تا 17).
- بخش معارف اسلامى، دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، زير نظر كاظم موسوى بجنوردى، چاپ دوم، 1374ش، تهران.