۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== ساختار ==' به '==ساختار==') |
جز (جایگزینی متن - 'ویژه ای ' به 'ویژهای ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
این چهار فصل کوتاه که قدیمی ترین منابعی هستند که برای شناخت وقایعی که در آن هنگام روی دادهاند به دست ما رسیدهاند، بابهای یکم تا چهارم کتاب حاضر را تشکیل میدهند. در باب پنجم، آخرین فصلهای تاریخ کرتیها جای دارند که تقریبا یک چهارم تک نگاریهای [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] هستند. این فصلها گزارش وقایعی هستند که از زمان روی کار آمدن معزالدین حسین تا اضمحلال سلسله تیمور؛ یعنی در سالهای 732 تا 784ق/1331 تا 1383م روی دادهاند.<ref>همان، صفحه بیست وچهار</ref> | این چهار فصل کوتاه که قدیمی ترین منابعی هستند که برای شناخت وقایعی که در آن هنگام روی دادهاند به دست ما رسیدهاند، بابهای یکم تا چهارم کتاب حاضر را تشکیل میدهند. در باب پنجم، آخرین فصلهای تاریخ کرتیها جای دارند که تقریبا یک چهارم تک نگاریهای [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] هستند. این فصلها گزارش وقایعی هستند که از زمان روی کار آمدن معزالدین حسین تا اضمحلال سلسله تیمور؛ یعنی در سالهای 732 تا 784ق/1331 تا 1383م روی دادهاند.<ref>همان، صفحه بیست وچهار</ref> | ||
درباره آل کرت اطلاعات مااندک است و به این دلیل، اثر حاضر دارای اهمیت | درباره آل کرت اطلاعات مااندک است و به این دلیل، اثر حاضر دارای اهمیت ویژهای میباشد. | ||
مشابهت زیادی میان اثر حاضر با «تاریخ نامه هرات» وجود دارد. حتی فصل بندی هر دو کتاب تقریبا یکسان است. منتهی «تاریخ نامه هرات» خیلی مفصل است و اثر حاضر مختصرتر. در این باره میتوان دو حدس زد: یکی اینکه هر دو این کتابها مأخذ واحدی داشتهاند؛ مثلاً«تاریخ آل کرت» عبدالله فامی که [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] در صفحه دوم همین کتاب از او اسم برده و سیفی هروی عین آن جمله را در «تاریخ نامه هرات» آورده، یا «کرت نامه» ربیعی فوشنجی که باز هم در هر دو کتاب به آن اشاره شده است. یا اینکه [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] ماهرانه «تاریخ نامه هرات» را به اصطلاح امروزیها «گزیده» و «گزینه» کرده است. اگر این حدس درست باشد، چه کسی بهتر از [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] برای این کار؟ درحالی که به نظر بعید میآید؛ چون [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] به حفظ امانت معروف بوده و خود در پایان این کتاب گفته: «آنچه از اخبار و آثار ملوک کرت که بعضی به رأی العین مشاهده افتاده و بعضی از تقریر ناقلان معتمد و راویان معتبر معلوم و مفهوم گشته، این است که شرح داده آمد؛ متوقع از خداوندان فضل و افضال آنکه اگر بر زیادت و نقصان واقف گردند به رد و الحاق آن شرف اصلاح ارزانی دارند».<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه نوزده</ref> | مشابهت زیادی میان اثر حاضر با «تاریخ نامه هرات» وجود دارد. حتی فصل بندی هر دو کتاب تقریبا یکسان است. منتهی «تاریخ نامه هرات» خیلی مفصل است و اثر حاضر مختصرتر. در این باره میتوان دو حدس زد: یکی اینکه هر دو این کتابها مأخذ واحدی داشتهاند؛ مثلاً«تاریخ آل کرت» عبدالله فامی که [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] در صفحه دوم همین کتاب از او اسم برده و سیفی هروی عین آن جمله را در «تاریخ نامه هرات» آورده، یا «کرت نامه» ربیعی فوشنجی که باز هم در هر دو کتاب به آن اشاره شده است. یا اینکه [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] ماهرانه «تاریخ نامه هرات» را به اصطلاح امروزیها «گزیده» و «گزینه» کرده است. اگر این حدس درست باشد، چه کسی بهتر از [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] برای این کار؟ درحالی که به نظر بعید میآید؛ چون [[حافظ ابرو، عبدالله بن لطفالله|حافظ ابرو]] به حفظ امانت معروف بوده و خود در پایان این کتاب گفته: «آنچه از اخبار و آثار ملوک کرت که بعضی به رأی العین مشاهده افتاده و بعضی از تقریر ناقلان معتمد و راویان معتبر معلوم و مفهوم گشته، این است که شرح داده آمد؛ متوقع از خداوندان فضل و افضال آنکه اگر بر زیادت و نقصان واقف گردند به رد و الحاق آن شرف اصلاح ارزانی دارند».<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، صفحه نوزده</ref> | ||
ویرایش