۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس == <references />' به '==پانویس== <references/>') |
جز (جایگزینی متن - 'ویژه ای ' به 'ویژهای ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
در مقدمه دوم، پرسش و پژوهش، یکی از شاخصههای انسان متفکر معاصر دانسته شده و اشاره کوتاهی به این موضوع، گردیده است<ref>مقدمه دوم، ص25</ref> | در مقدمه دوم، پرسش و پژوهش، یکی از شاخصههای انسان متفکر معاصر دانسته شده و اشاره کوتاهی به این موضوع، گردیده است<ref>مقدمه دوم، ص25</ref> | ||
کتاب ارزشمند «کافی»، تألیف محمد بن یعقوب کلینی رازی (329ق)، از معدود کتابهای ارزشمندی است که احادیث امامان معصوم شیعه اثناعشری(ع) را (که از رسولالله(ص) دریافت کردهاند)، در خود گرد آورده است و نزد فقها و فرهیختگان شیعه هم از جهت قدمت تاریخی و هم از جهت کمیت و کیفیت جمع آوری روایات، جایگاه | کتاب ارزشمند «کافی»، تألیف محمد بن یعقوب کلینی رازی (329ق)، از معدود کتابهای ارزشمندی است که احادیث امامان معصوم شیعه اثناعشری(ع) را (که از رسولالله(ص) دریافت کردهاند)، در خود گرد آورده است و نزد فقها و فرهیختگان شیعه هم از جهت قدمت تاریخی و هم از جهت کمیت و کیفیت جمع آوری روایات، جایگاه ویژهای داشته و همواره این مجموعه در عرصههای اصول و فروع دین و بنیادهای اعتقادی شیعه، مورد توجه بوده است؛ ولی بدان جهت که این کتاب در بخش «اصول»، به ویژه در باب امامت و اوصاف آن، بیشترین احادیث را نقل نموده، مورد نقد و ایراد عده ای از عالمان اهل سنت، به ویژه وهابیان قرار گرفته است. به نظر نویسنده برای اینکه بتوان به اشکالات واردشده پاسخ قانع کننده داد، لازم است نخست این کتاب را شناساند. ازاین رو، در بخش نخست، در چهار فصل با موضوعات زیر، با نگاهی به شرح حال مرحوم کلینی و کتاب کافی او به مقایسه این کتاب با مجامع روایی اهل سنت، به ویژه مشهورترین کتاب حدیثی آنها، یعنی «[[صحيح البخاري]]»، پرداخته شده است: ترجمه و ویژگیهای ثقةالاسلام کلینی؛ کلینی از دیدگاه عالمان؛ جایگاه کافی در میان مجامع حدیثی و اهمیت کافی در مقایسه با صحاح شش گانه<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31</ref> | ||
نویسنده، معتقد است هرچند که کافی و مؤلف آن، مورد تأیید قاطبه فقها و صاحب نظران امامیه است، ولی کسی مدعی نیست که همه شانزده هزار حدیث آن، قطعی الصدور و صحیح به اصطلاح متأخران امامیه است؛ گرچه نزد خود کلینی، این کتاب با معیار صحیح به اصطلاح قدما برابر است؛ اما مجموعههای حدیثی اهل سنت با اینکه به «صحاح» شهرت یافتهاند، دارای چالشهایی میباشند<ref>ر.ک: همان، ص93</ref> | نویسنده، معتقد است هرچند که کافی و مؤلف آن، مورد تأیید قاطبه فقها و صاحب نظران امامیه است، ولی کسی مدعی نیست که همه شانزده هزار حدیث آن، قطعی الصدور و صحیح به اصطلاح متأخران امامیه است؛ گرچه نزد خود کلینی، این کتاب با معیار صحیح به اصطلاح قدما برابر است؛ اما مجموعههای حدیثی اهل سنت با اینکه به «صحاح» شهرت یافتهاند، دارای چالشهایی میباشند<ref>ر.ک: همان، ص93</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف میدانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابیها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه میدهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را میرساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسولالله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب میگردد<ref>ر.ک: همان، ص289-290</ref> | نویسنده در انتهای این بخش، چنین نتیجه گرفته است که اولا: شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست. عالمان شیعه گذشته از عمل و استنباط احکام عملی از قرآن موجود و قرائت سوره ای از آن، در نمازها... آیه شریفه: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ» (حجر: 9) را محکم ترین دلیل بر صیانت قرآن از تحریف میدانند. ثانیا: موارد تحریف به مفهوم باطل آن، بیش از آنچه در منابع شیعه باشد در منابع مورد پسند وهابیها موجود است و هر توجیه و تحلیلی که این نویسندگان برای آنها ارائه میدهند، در مواردی که در منابع شیعه ادعا شده، نیز کاربرد خواهد داشت. ثالثاً: عناوین و احادیث کتاب کافی که تحریف را میرساند در حقیقت تفسیر یا تأویل یا تنزیل و یا تبیین و توسعه آیات قرآن کریم است و تفاوت مصحف علی(ع) با قرآن فعلی تنها در تنظیم سُوَر نیست، بلکه بر اساس احادیث اهل سنت، مشتمل بر علوم الهی و حقایق گذشته و آینده است و مصحف [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] که به فرمان رسولالله(ص) تنظیم یافت، نه تنها شاهدی بر تحریف نیست که محکم ترین مؤید قرآن فعلی محسوب میگردد<ref>ر.ک: همان، ص289-290</ref> | ||
یکی دیگر از برجسته ترین اشکالهایی که بر کتاب شریف «کافی» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه | یکی دیگر از برجسته ترین اشکالهایی که بر کتاب شریف «کافی» وارد شده، اتهام «غلو» در باب امامت به روایت این کتاب است. در این اشکال، هرچند از منابع دیگر شیعه نیز یاد شده، ولی ازآن روی که از یک سو، موضوع تحقیق بر محور کتاب کافی است و از دیگر سو، این کتاب در میان منابع روایی از جایگاه ویژهای برخوردار است و به همین جهت این کتاب، مورد آماج تهمتها قرار میگیرد، در بخش چهارم، اشکالات طرح شده در خصوص «غلو»، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است و با توجه به اینکه برخی از عناوین بابها و روایات، به ویژه از «کتاب الحجة» این کتاب، بیشترین اشکالات را به خود اختصاص داده است، این اشکالات به دو صورت: «توطئه بودن طرح امامت» و «غلو در امامت» برجسته شده است<ref>ر.ک: همان، ص293</ref> | ||
در این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که اولا: امامت اهلبیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین بابها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهلبیت(ع) نقش خدایی میبخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی میکند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) میدانند<ref>ر.ک: همان، ص438</ref> | در این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که اولا: امامت اهلبیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین بابها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهلبیت(ع) نقش خدایی میبخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی میکند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) میدانند<ref>ر.ک: همان، ص438</ref> |
ویرایش