۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ـ' به '') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
ایجی در اولین موقف کتاب به معرفی مقدمات علم کلام پرداخته و موضوع، فایده، مرتبه و مسائل علم کلام را معرفی کرده است. سپس اقسام علم و مذاهب مختلف را در این رابطه مطرح میکند. | ایجی در اولین موقف کتاب به معرفی مقدمات علم کلام پرداخته و موضوع، فایده، مرتبه و مسائل علم کلام را معرفی کرده است. سپس اقسام علم و مذاهب مختلف را در این رابطه مطرح میکند. | ||
جرجانی در شرح عنوان «المرصد الثاني في تعريف مطلق العلم»، ضمن برشمردن | جرجانی در شرح عنوان «المرصد الثاني في تعريف مطلق العلم»، ضمن برشمردن مراحل مباحث معرفتشناختی ایجی در المواقف، میگوید: متکلم ناگزیر است که (قبل از پرداختن به مسائل علم کلام) چند چیز را تبیین کند: اول ماهیت «علم»؛ دوم تقسیم علم به ضروری و مکتسب؛ سوم اشاره به ثبوت علم ضروری که (علوم غیر بدیهی و غیر ضروری) به آن منتهی میشود؛ چهارم بیان احوال (و خصوصیات) «نظر» و توضیح این مطلب که نظر (صحیح) علم را در پی خواهد داشت؛ پنجم بیانِ مسیری که نظر در آن قرار میگیرد و به مطلوب (که همان علم است) میرسد. (متکلم از آن جهت به این مباحث میپردازد که) از راه همین مباحث به اثبات عقائد و نیز اثبات مباحث دیگری نائل میآید که عقاید، بر آنها متوقف است<ref>ر.ک: سعیدیمهر، محمد؛ فتاحی، فرزاد، ص41-40؛ متن کتاب، ص12-11</ref>. | ||
در دومین موقف کتاب، موضوعاتی چون وجود و ماهیت، وجوب و امکان، وحدت و کثرت و علت و معلول مورد بحث قرار گرفته است. در اولین مقصد از بحث علت و معلول چنین میخوانیم: تصور اختیاج هر شیء به غیرش، ضروری است؛ آنچه که به آن نیاز است علت و آنچه که نیازمند است معلول است. علت، یا جزء شیء یا خارج از آن است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص85</ref>. | در دومین موقف کتاب، موضوعاتی چون وجود و ماهیت، وجوب و امکان، وحدت و کثرت و علت و معلول مورد بحث قرار گرفته است. در اولین مقصد از بحث علت و معلول چنین میخوانیم: تصور اختیاج هر شیء به غیرش، ضروری است؛ آنچه که به آن نیاز است علت و آنچه که نیازمند است معلول است. علت، یا جزء شیء یا خارج از آن است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص85</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
پنجمین موقف کتاب که مبحث الهیات است، با ذکر ادله اثبات صانع آغاز شده است. تنزیه خداوند، اثبات صفات الهی، بررسی صفات اختلافی و بررسی رؤیت از جمله سرفصلهای عناوین این موقف است. نویسنده در رابطه با رؤیت خداوند به دیدگاه فخر رازی اشاره میکند که مؤمنین روز قیامت خداوند را مشاهده میکنند؛ چراکه اگر بگوییم نمیبینند برخلاف اجماع است. سپس با استناد به آیات قرآن کریم و اشاره به دیدگاه متکلمین، چگونگی رؤیت را مورد بررسی قرار میدهد<ref>ر.ک: همان، ص309-299</ref>. | پنجمین موقف کتاب که مبحث الهیات است، با ذکر ادله اثبات صانع آغاز شده است. تنزیه خداوند، اثبات صفات الهی، بررسی صفات اختلافی و بررسی رؤیت از جمله سرفصلهای عناوین این موقف است. نویسنده در رابطه با رؤیت خداوند به دیدگاه فخر رازی اشاره میکند که مؤمنین روز قیامت خداوند را مشاهده میکنند؛ چراکه اگر بگوییم نمیبینند برخلاف اجماع است. سپس با استناد به آیات قرآن کریم و اشاره به دیدگاه متکلمین، چگونگی رؤیت را مورد بررسی قرار میدهد<ref>ر.ک: همان، ص309-299</ref>. | ||
در ششمین موقف کتاب در تعریف نبوت، ایجی کلمه نبی را منقول عرفی از معنای لغوی میگیرد. برخی گفتهاند: بهلحاظ لغوی، نبی در اصل «منبئ» بوده و از ماده «نبأ» برگرفته شده است؛ زیرا | در ششمین موقف کتاب در تعریف نبوت، ایجی کلمه نبی را منقول عرفی از معنای لغوی میگیرد. برخی گفتهاند: بهلحاظ لغوی، نبی در اصل «منبئ» بوده و از ماده «نبأ» برگرفته شده است؛ زیرا پیامبر کسی است که از خداوند خبر میدهد. برخی آن را از «نبوة»، به معنای رفعت، مشتق کردهاند و دلیلشان نیز علو مرتبت و مکانت نبی در میان مخلوقات، یا در میان بشر است. گروه دیگر آن را از «طریق» برگرفتهاند؛ زیرا نبی وسیلهای جهت رسیدن آدمی به خداوند است. اشعریان معتقدند نبی کسی است که خداوند او را برای ابلاغ مطالبی بهسوی مردم فرستاده است. شرایط و استعداد خاصی نیز لازم نیست تا با تحقق آنها کسی پیامبر شود؛ خداوند هرکه را بخواهد به پیامبری برمیگزیند و خود میداند رسالتش را کجا قرار دهد. عدم لزوم شرط و استعداد خاص، برای نقد دیدگاه فیلسوفان است؛ زیرا فیلسوفان شرایط، احوال و اوصاف ویژه را برای نبی در نظر گرفتهاند که بدون آن کسی نمیتواند پیامبر باشد. نزد فلاسفه، به کسی میتوان پیامبر اطلاق کرد که دستکم سه ویژگی عمده در او جمع باشد: اطلاع از غیب، انجام کارهای خارقالعاده و دیدن فرشتگان و شنیدن کلامشان. | ||
[[المرصد الثاني في تعريف مطلق العلم|ایجی]] در بیان این ویژگیها و اینکه | [[المرصد الثاني في تعريف مطلق العلم|ایجی]] در بیان این ویژگیها و اینکه نباید کسی منکر امکان و تحقق آنها شود، بیشتر دیدگاههایی را که ابن سینا در نمط دهم اشارات و تنبیهات، بهعنوان راههای توجیه امکان امور فوق بیان کرده است، ذکر میکند. امکان اطلاع از امور غیب به این دلیل باید به دیده قبول نگریسته شود که نفوس انسانی مجردند و با عوالمیکه صور این عالم در آنها منتقش شده، ارتباط دارند. با مشاهده صور موجود در مجردات و اجرام فلکی، آنرا برای دیگران نقل میکنند و بدین طریق از غیب خبر میدهند. حتی کسانیکه مریض یا در خوابند و تعلقشان با عالم مادی کمتر شده، میتوانند از غیب اطلاع دهند، چه رسد به نفوس انبیا که منخرط در سلک قدس بوده و مدام بدان متصلند. | ||
وی این نگرش را مردود میانگارد؛ زیرا اطلاع از تمام امور | وی این نگرش را مردود میانگارد؛ زیرا اطلاع از تمام امور غیبی برای پیامبران واجب نیست و اطلاع از برخی امور غیبی، اختصاص به پیامبران ندارد و دیگران نیز میتوانند بدان نایل شوند. از سوی دیگر، چگونه میتوان اخبار از غیب را به نفوس نسبت داد، درحالیکه تمام نفوس در نوع، اشتراک دارند؛ مگر اینکه نفوس را نه نوع، بلکه جنس بینگاریم و نفوس انبیا را نوع خاصی بدانیم و مدعی شویم که طبق آن، بر این قبیل امور توانا میشوند<ref>ر.ک: افضلی، سید محمدمهدی، ص65-64؛ متن کتاب، ص337</ref>. | ||
[[المرصد الثاني في تعريف مطلق العلم|ایجی]] راههای اثبات نبوت را هم بهطور عام متعرض نشده، بلکه مستقیماً وارد اثبات نبوت | [[المرصد الثاني في تعريف مطلق العلم|ایجی]] راههای اثبات نبوت را هم بهطور عام متعرض نشده، بلکه مستقیماً وارد اثبات نبوت پیامبر خاتم(ص) شده است. راههاییکه وی برشمرده عبارت است از: الف)- معجزه؛ ب)- احوال و رفتار نبی از آغاز تا فرجام؛ ج)- اخبار انبیای پیشین. اینها طرقی است که برای اثبات نبوت تمام پیامبران یا دستکم اکثر آنها قابل تطبیق است<ref>ر.ک: همان، ص78؛ همان، ص349</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش