۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
{{ب|'' هی بـتابد سـبیل و سازدُ پز''|2='' در کنـد پیش ایــن و آن قنپُز''}}{{پایان شعر}} | {{ب|'' هی بـتابد سـبیل و سازدُ پز''|2='' در کنـد پیش ایــن و آن قنپُز''}}{{پایان شعر}} | ||
ایـرج بـاایـنکه زبان محاوره او در اطراف طنز دور میزد، اما در درون آشفتگی خاطر و خیال دارد. در مقدمه عارفنامه مـیگوید: | ایـرج بـاایـنکه زبان محاوره او در اطراف طنز دور میزد، اما در درون آشفتگی خاطر و خیال دارد. در مقدمه عارفنامه مـیگوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' دلم زیـن عمر بیحاصل سرآمد''|2='' که ریش عمر هم کمکم درآمد''}} | {{ب|'' دلم زیـن عمر بیحاصل سرآمد''|2='' که ریش عمر هم کمکم درآمد''}} | ||
{{ب|'' گهی دندان به درد آید گهی چشم''|2='' زمـانی مـعده میآید سر خشم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: گلبن، محمد، ص514</ref>. | {{ب|'' گهی دندان به درد آید گهی چشم''|2='' زمـانی مـعده میآید سر خشم''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: گلبن، محمد، ص514</ref>. |
ویرایش