۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در مورد مباحث كتاب چند نكته گفتنى است: | در مورد مباحث كتاب چند نكته گفتنى است: | ||
#نويسنده در مقدمه يادآور شده است كه تاكنون جهان اسلام شاهد انقلابهاى فراوانى از جانب شیعیان بوده است. عامل پيدايش انقلابهاى شيعى در سراسر جهان در طول تاريخ عبارت از ظلم و جور و سياستهاى ناعادلانهاى بوده كه حاكمان متعصب بر ضد تشيع اعمال كردهاند كه به ريختن خون پاك هزاران شهيد انجاميده است... بنابراین، | #نويسنده در مقدمه يادآور شده است كه تاكنون جهان اسلام شاهد انقلابهاى فراوانى از جانب شیعیان بوده است. عامل پيدايش انقلابهاى شيعى در سراسر جهان در طول تاريخ عبارت از ظلم و جور و سياستهاى ناعادلانهاى بوده كه حاكمان متعصب بر ضد تشيع اعمال كردهاند كه به ريختن خون پاك هزاران شهيد انجاميده است... بنابراین، شیعیان، اولين مبارزان و عدالتخواهان و ظلمستيزان تاريخ هستند و خوانندگان در اين كتاب گزارشى از اين انقلابها و جهادهاى بزرگ و همچنين مباحثى در مورد دولتهاى شيعه در طول تاريخ را مشاهده خواهند كرد<ref>مقدمه، ص5 - 6</ref> | ||
#نويسنده، نخست به تعريف شيعه پرداخته و نوشته است كه شيعه؛ يعنى قومى كه عترت پيامبر(ص) را دوست مىدارند و پيرو آنان هستند و همانطوركه در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» آمده، اولين عنوان و اسمى كه در اسلام آشكارا مطرح گرديد و شناخته شد شيعه بود و اين عنوان، لقب براى چهار نفر از صحابه رسول اكرم(ص) بود: ابوذر غفارى، سلمان فارسى، عمار بن ياسر، مقداد بن اسود كندى. همچنين نويسنده بعد از اين بحث مقدماتى به بيان اجمالى اعتقادات شيعه پرداخته و نوشته است كه انديشه تشيع در هفت مطلب خلاصه مىشود: | #نويسنده، نخست به تعريف شيعه پرداخته و نوشته است كه شيعه؛ يعنى قومى كه عترت پيامبر(ص) را دوست مىدارند و پيرو آنان هستند و همانطوركه در «[[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]]» آمده، اولين عنوان و اسمى كه در اسلام آشكارا مطرح گرديد و شناخته شد شيعه بود و اين عنوان، لقب براى چهار نفر از صحابه رسول اكرم(ص) بود: ابوذر غفارى، سلمان فارسى، عمار بن ياسر، مقداد بن اسود كندى. همچنين نويسنده بعد از اين بحث مقدماتى به بيان اجمالى اعتقادات شيعه پرداخته و نوشته است كه انديشه تشيع در هفت مطلب خلاصه مىشود: | ||
#:الف)- امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بعد از وفات پيامبر(ص)؛ | #:الف)- امامت [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] بعد از وفات پيامبر(ص)؛ | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
#در اين اثر نظم خاصى در مورد چينش انقلابها و نيز دولتهاى شيعه ديده نمىشود؛ بهطورىكه مثلاً ترتيب تاريخى و يا نظم الفبايى مراعات نشده است و هيچ ترتيب موضوعى ويژهاى نيز مشاهده نمىشود، ولى مىتوان گفت كه نويسنده نخست به جهاد شیعیان نخستين پرداخته و بعد به انقلابهاى شیعیان متأخر توجه كرده است، اما در اين بين قدرى آشفتگى و نابسامانى هست و بازبينىنشده و عجولانه عرضه شده است؛ بهعنوان مثال آخرين انقلاب مطرحشده عبارت است از انقلاب حسن علوى در سال 250ق، درحالىكه انقلاب احمد بن محمد در سال 255ق و انقلابهاى متعدد ديگر كه در سالهاى بعد اتفاق افتاده در مباحث قبلى بيان شده است<ref>همان، ص305 - 291 و...</ref> | #در اين اثر نظم خاصى در مورد چينش انقلابها و نيز دولتهاى شيعه ديده نمىشود؛ بهطورىكه مثلاً ترتيب تاريخى و يا نظم الفبايى مراعات نشده است و هيچ ترتيب موضوعى ويژهاى نيز مشاهده نمىشود، ولى مىتوان گفت كه نويسنده نخست به جهاد شیعیان نخستين پرداخته و بعد به انقلابهاى شیعیان متأخر توجه كرده است، اما در اين بين قدرى آشفتگى و نابسامانى هست و بازبينىنشده و عجولانه عرضه شده است؛ بهعنوان مثال آخرين انقلاب مطرحشده عبارت است از انقلاب حسن علوى در سال 250ق، درحالىكه انقلاب احمد بن محمد در سال 255ق و انقلابهاى متعدد ديگر كه در سالهاى بعد اتفاق افتاده در مباحث قبلى بيان شده است<ref>همان، ص305 - 291 و...</ref> | ||
#با تأسف بايد گفت كه در اين اثر اشتباهات لفظى و چاپى، كم نيست و گويى با عجله و بدون بررسى و مقابله كافى منتشر شده است<ref>بهطور مثال ر. ك.: همان، ص75، 229، 331، 340 و...</ref> | #با تأسف بايد گفت كه در اين اثر اشتباهات لفظى و چاپى، كم نيست و گويى با عجله و بدون بررسى و مقابله كافى منتشر شده است<ref>بهطور مثال ر. ك.: همان، ص75، 229، 331، 340 و...</ref> | ||
#نويسنده در خاتمه، نتيجه پژوهش خودش را چنين خلاصه كرده است كه از آنچه ذكر شد كه شيعه همواره در كمين حاكمان جور بودند و پرچم قيام و انقلاب را بلند مىكردند، آشكار مىشود كه | #نويسنده در خاتمه، نتيجه پژوهش خودش را چنين خلاصه كرده است كه از آنچه ذكر شد كه شيعه همواره در كمين حاكمان جور بودند و پرچم قيام و انقلاب را بلند مىكردند، آشكار مىشود كه شیعیان، مردمانى انقلابى و داراى انديشههايى روشن هستند كه هرگز هيچ نوع جمود و ركود و انحطاطى را نمىپذيرند و در برابر هرگونه سياست ظالمانه مقاومت مىكنند<ref>همان، ص359 - 360</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
ویرایش