۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسى' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
تاريخ الفى را مىتوان گستردهترين تاريخ عمومى به فارسی دانست كه به روش سالشمار سامان يافته است. بداؤنى، نوشتههاى تتوى را متعصبانه مىدانست، اما تتوى در نوشتن اثر خود، شيوه رايج را نزد نويسندگان آن روزگار به كار نبسته و براى نمونه، به رغم اينكه خود شيعه بوده، همچون ديگر مؤلفان همواره از [[امام على(ع)]] با عنوان «على كرّماللّهوجهه» ياد كرده است. | تاريخ الفى را مىتوان گستردهترين تاريخ عمومى به فارسی دانست كه به روش سالشمار سامان يافته است. بداؤنى، نوشتههاى تتوى را متعصبانه مىدانست، اما تتوى در نوشتن اثر خود، شيوه رايج را نزد نويسندگان آن روزگار به كار نبسته و براى نمونه، به رغم اينكه خود شيعه بوده، همچون ديگر مؤلفان همواره از [[امام على(ع)]] با عنوان «على كرّماللّهوجهه» ياد كرده است. | ||
نثر اثر، ساده و روان و عباراتش يكدست و به نثر مورخان پيشين بسيار نزدیک | نثر اثر، ساده و روان و عباراتش يكدست و به نثر مورخان پيشين بسيار نزدیک است. شايد اين ويژگى خود بر اثر رونويسى بخش بزرگى از آن از متنهاى اصيل تاريخى پيشين پديد آمده باشد، اما كاستى بزرگ كتاب اين است كه مبدأ تاريخ را به رغم شيوه رايج، سال رحلت پيامبر اكرم(ص) مىداند و از اين رو، براى يافتن تاريخ هر رويداد، همواره بايد ده سال بر زمان ياد شده افزود. | ||
اگر چه مؤلف حوادث سرزمينهاى اسلامى را از هم جدا نقل كرده، به ابتكار مصحح محترم، با افزودن عنوانى جداگانه از متن اصلى در آغاز هر يك از اين بخشها، خواندن كتاب و بهرهگيرى از آن آسانتر شده است. مؤلف كمابيش رويدادهاى هر سال را با وقايع ايران آغاز مىكند، سپس به ذكر حوادث ما وراء النهر و هند و عثمانى و گاه مصر مىپردازد كه مركز توجه او ايران و هند و ما وراء النهر بوده است. او به هنگام ضرورت، روش چكيدهنويسى را كنار مىگذارد و درباره موضوعى خاص، سخن را بسط مىدهد. براى نمونه در گزارش رويدادهاى 911 هجرى قمرى، «به قلم در آوردن چند كلمه» را درباره «مبادى ظهور طايفه صفويه»، «مناسب سياق اين كتاب» مىشمرَد، اما در بيان تاريخ ظهور سلسله صفويه، به مسئله غامضِ سيادت انتسابى به اين خاندان، اشارتى ديده نمىشود. | اگر چه مؤلف حوادث سرزمينهاى اسلامى را از هم جدا نقل كرده، به ابتكار مصحح محترم، با افزودن عنوانى جداگانه از متن اصلى در آغاز هر يك از اين بخشها، خواندن كتاب و بهرهگيرى از آن آسانتر شده است. مؤلف كمابيش رويدادهاى هر سال را با وقايع ايران آغاز مىكند، سپس به ذكر حوادث ما وراء النهر و هند و عثمانى و گاه مصر مىپردازد كه مركز توجه او ايران و هند و ما وراء النهر بوده است. او به هنگام ضرورت، روش چكيدهنويسى را كنار مىگذارد و درباره موضوعى خاص، سخن را بسط مىدهد. براى نمونه در گزارش رويدادهاى 911 هجرى قمرى، «به قلم در آوردن چند كلمه» را درباره «مبادى ظهور طايفه صفويه»، «مناسب سياق اين كتاب» مىشمرَد، اما در بيان تاريخ ظهور سلسله صفويه، به مسئله غامضِ سيادت انتسابى به اين خاندان، اشارتى ديده نمىشود. |
ویرایش