۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'نزدیک ى' به 'نزدیکى') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است: | درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است: | ||
1. مترجم محترم شيوه ترجمه خودش را در اين اثر در مقدمه چاپ اول -كه در تاريخ مهر ماه 1343ش در حوزه علميه قم نوشته- چنين ذكر كرده است: 1- كتاب به شش بخش و يك خاتمه تقسيم گرديد؛ 2- متن كتاب (چاپ اول) به اضافه رد مقاله راية الاسلام (از چاپ دوم) بدون حذف عبارات به قالب فارسى درآمده است؛ 3- براى آشنائى از شرح حال نويسنده دانشمند محترم جناب آقاى عيسى خاقانى كه تماس | 1. مترجم محترم شيوه ترجمه خودش را در اين اثر در مقدمه چاپ اول -كه در تاريخ مهر ماه 1343ش در حوزه علميه قم نوشته- چنين ذكر كرده است: 1- كتاب به شش بخش و يك خاتمه تقسيم گرديد؛ 2- متن كتاب (چاپ اول) به اضافه رد مقاله راية الاسلام (از چاپ دوم) بدون حذف عبارات به قالب فارسى درآمده است؛ 3- براى آشنائى از شرح حال نويسنده دانشمند محترم جناب آقاى عيسى خاقانى كه تماس نزدیکى با نويسنده دارند بيوگرافى معظمله را بهطور مبسوط به عربى نوشتند و مترجم آن مقاله را به فارسى خلاصه نموده كه از نظر شما مىگذرد؛ 4- براى تسهيل كار مطالعهكنندگان روشنفكر نام قسمتى از قهرمانان كتاب به لاتينى ذكر گرديده؛ 5- اين ترجمه با حروف «روزنامهاى» چاپ گرديد، تا به قيمت ارزانترى در اختيار برادران دينى قرار گيرد<ref>مقدمه چاپ اول، ص 16</ref> | ||
2. مترجم در مقدمه چاپ دوم -كه در تاريخ دى ماه 1343ش نوشته- يادآور شده است: راستى حكومتهاى بنىاميه و بنىعباس كه سرگذشت آنان در اختيار شما قرار مىگيرد، خونها ريختند و... ولى همه را به نام اسلام و مسلمين قلمداد كردند، به عنوان اينكه جانشين و سايه خدا هستيم، هزاران جنايت كردند آرى خود را به اسلام بستند و هزاران لكه به دامن اسلام نشاندند. اگر جنايات امثال بنىاميه و بنىعباس نبود، كجا مىتوانست منتسكيو بگويد: «زمامداران و سلاطين اسلامى با خونسردى مردم را به قتل مىرسانند و از ملت خود دور هستند. اما در مذهب مسيح سلاطين با خونسردى سبب مرگ مردم نمىشوند و چون به واسطه آميزش با جامعه حجب و حياى آنها زيادتر مىشود خونخوارى آنان كمتر مىباشد». آرى زمامداران مسلمانان خود را مسلمان مىدانند ولى عمليات آنان با اسلام فرسنگها تفاوت دارد، و سبب شده است ملتهاى ديگر اين عمليات را به حساب اسلام بگذارند و اسلام را يك دين خونخوارى، قلدرى و شمشيرى معرفى كنند. به خاطر رفع همين تهمتها و زدودن اين لكههاى ننگ بوده است، كه شيعيان از صدر اسلام عليه بيدادگرى و تجاوز خونخواران و جنايتكاران در گوشه و كنار ممالك اسلامى با همت بزرگ و قدمى استوار در نبرد بوده و مىباشند. به همين مناسبت نويسنده شيعه و لبنانى كتاب خود را به نام «الشيعة و الحاكمون» ناميده است و در ضمن مقدمه مىگويد: مقصود من از حكومتها؛ زمامداران ديكتاتور و خودسر است. مترجم نيز از اين نام تبعيت كرد<ref>مقدمه چاپ دوم، ص 12</ref> | 2. مترجم در مقدمه چاپ دوم -كه در تاريخ دى ماه 1343ش نوشته- يادآور شده است: راستى حكومتهاى بنىاميه و بنىعباس كه سرگذشت آنان در اختيار شما قرار مىگيرد، خونها ريختند و... ولى همه را به نام اسلام و مسلمين قلمداد كردند، به عنوان اينكه جانشين و سايه خدا هستيم، هزاران جنايت كردند آرى خود را به اسلام بستند و هزاران لكه به دامن اسلام نشاندند. اگر جنايات امثال بنىاميه و بنىعباس نبود، كجا مىتوانست منتسكيو بگويد: «زمامداران و سلاطين اسلامى با خونسردى مردم را به قتل مىرسانند و از ملت خود دور هستند. اما در مذهب مسيح سلاطين با خونسردى سبب مرگ مردم نمىشوند و چون به واسطه آميزش با جامعه حجب و حياى آنها زيادتر مىشود خونخوارى آنان كمتر مىباشد». آرى زمامداران مسلمانان خود را مسلمان مىدانند ولى عمليات آنان با اسلام فرسنگها تفاوت دارد، و سبب شده است ملتهاى ديگر اين عمليات را به حساب اسلام بگذارند و اسلام را يك دين خونخوارى، قلدرى و شمشيرى معرفى كنند. به خاطر رفع همين تهمتها و زدودن اين لكههاى ننگ بوده است، كه شيعيان از صدر اسلام عليه بيدادگرى و تجاوز خونخواران و جنايتكاران در گوشه و كنار ممالك اسلامى با همت بزرگ و قدمى استوار در نبرد بوده و مىباشند. به همين مناسبت نويسنده شيعه و لبنانى كتاب خود را به نام «الشيعة و الحاكمون» ناميده است و در ضمن مقدمه مىگويد: مقصود من از حكومتها؛ زمامداران ديكتاتور و خودسر است. مترجم نيز از اين نام تبعيت كرد<ref>مقدمه چاپ دوم، ص 12</ref> |
ویرایش