پرش به محتوا

ابن عجیبه، احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'داراي' به 'دارای')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۴۶: خط ۴۶:
وى تحصيلات مقدماتى و قرائت قرآن را در زادگاه خود فراگرفت و يك چند در قصر الكبير نزد فقيه محمد السوسى و سپس در تطوان نزد استادانى چون احمد الرشا، عبدالكريم بن قرّيش و محمد ورزازى به تحصيل فقه، كلام، تفسير و علوم ادبى پرداخت. هنگامى كه شيخ محمد جنوى به تطوان آمد، وى ملازم مجلس درس او شد و فقه و حديث و سپس مباحثى در عرفان را از او فراگرفت. پس از وفات محمد جنوى، ابن عجيبه عازم فاس شد و در آنجا به مجلس درس سيدى محمد التاودى ابن سوده پيوست و از او اجازه تدريس و نقل حديث گرفت.
وى تحصيلات مقدماتى و قرائت قرآن را در زادگاه خود فراگرفت و يك چند در قصر الكبير نزد فقيه محمد السوسى و سپس در تطوان نزد استادانى چون احمد الرشا، عبدالكريم بن قرّيش و محمد ورزازى به تحصيل فقه، كلام، تفسير و علوم ادبى پرداخت. هنگامى كه شيخ محمد جنوى به تطوان آمد، وى ملازم مجلس درس او شد و فقه و حديث و سپس مباحثى در عرفان را از او فراگرفت. پس از وفات محمد جنوى، ابن عجيبه عازم فاس شد و در آنجا به مجلس درس سيدى محمد التاودى ابن سوده پيوست و از او اجازه تدريس و نقل حديث گرفت.


فاس در آن روزگار يكى از مراكز مهم علوم و معارف اسلامى بود و ابن عجيبه در آن شهر با جمعى از دانشمندان بزرگ مغرب آشنا شد و از چند تن از آنان نيز در تفسير، حديث و فقه كسب علم كرد و اجازه روايت گرفت، ولى چندى بعد به تطوان بازگشت و به تعليم و تدريس مشغول شد و در اين سفر با عارف مشهور سيدى محمد بوزيدى آشنا و به طريقه درقاوى وارد شد. وى قبلاً در مجالس درس محمد جنوى به عرفان گرايش يافته و حكم ابن عطاءالله و اصول الطريقه شيخ زرّوق را خوانده بود، ولى ورود به طريقه درقاوى تحولى اساسى در فكر و روح او پديد آورد، از علوم ظاهر به علم باطن روى آورد، از علايق دنيوى دست شست و در زىّ صوفيه به سياحت در نواحى مختلف و ارشاد طالبان و تأسيس زاویه‌هايى براى اجتماع صوفيه و سير و سلوك روحانى پرداخت.
فاس در آن روزگار يكى از مراكز مهم علوم و معارف اسلامى بود و ابن عجيبه در آن شهر با جمعى از دانشمندان بزرگ مغرب آشنا شد و از چند تن از آنان نيز در تفسير، حديث و فقه كسب علم كرد و اجازه روايت گرفت، ولى چندى بعد به تطوان بازگشت و به تعليم و تدريس مشغول شد و در اين سفر با عارف مشهور سيدى محمد بوزيدى آشنا و به طريقه درقاوى وارد شد. وى قبلاً در مجالس درس محمد جنوى به عرفان گرايش يافته و حكم ابن عطاءالله و اصول الطريقه شيخ زرّوق را خوانده بود، ولى ورود به طريقه درقاوى تحولى اساسى در فكر و روح او پديد آورد، از علوم ظاهر به علم باطن روى آورد، از علايق دنيوى دست شست و در زىّ صوفيه به سياحت در نواحى مختلف و ارشاد طالبان و تأسيس زاویه‌هايى برای اجتماع صوفيه و سير و سلوك روحانى پرداخت.


وى در فهرسه چگونگى تغيير و تحول روحى و باطنى خود را با ذكر جزئيات بيان مى‌كند و عوامل مؤثر در اين دگرگونى را باز مى‌گوید (ص40- 48) و مجاهدت‌ها و رياضت‌هاى سخت و مساعى و مصائب خود را به تفصيل بر مى‌شمارد و از جمله ماجراى گرفتار شدن خود و برادر و يارانش را در تطوان كه به سبب مجاهدت در تبليغ و ترویج طريقه و به تهمتى ناروا به زندان افتاده بودند، حكايت مى‌كند. با ورود درویشان همراه او به زندان و پيوستن برخى ديگر از صوفيه به آنان، زندان به خانقاهى تبديل و حلقه‌هاى ذكر و تلقين تشكيل شد و زندانيان همگى به آنان پيوستند و در خيرات و خوراكى‌هايى كه از بيرون مى‌رسيد، با آنان سهيم شدند. پس از 3 روز ابن عجيبه و يارانش از زندان آزاد شدند و از آنان التزام و تعهد گرفته شد كه از ترویج و تبليغ افكار و روش‌هاى صوفيانه خوددارى كنند، ولى پس از چندى اين خبر به فاس رسيد و مردم آنجا عامل تطوان را به سبب اين عمل مورد ملامت و تقبيح قرار دادند و فقيه اديب سيدى سليمان الحوات در قصيده‌اى كه در فهرسه نقل شده است، به مذمت مسببان آن پرداخت.
وى در فهرسه چگونگى تغيير و تحول روحى و باطنى خود را با ذكر جزئيات بيان مى‌كند و عوامل مؤثر در اين دگرگونى را باز مى‌گوید (ص40- 48) و مجاهدت‌ها و رياضت‌هاى سخت و مساعى و مصائب خود را به تفصيل بر مى‌شمارد و از جمله ماجراى گرفتار شدن خود و برادر و يارانش را در تطوان كه به سبب مجاهدت در تبليغ و ترویج طريقه و به تهمتى ناروا به زندان افتاده بودند، حكايت مى‌كند. با ورود درویشان همراه او به زندان و پيوستن برخى ديگر از صوفيه به آنان، زندان به خانقاهى تبديل و حلقه‌هاى ذكر و تلقين تشكيل شد و زندانيان همگى به آنان پيوستند و در خيرات و خوراكى‌هايى كه از بيرون مى‌رسيد، با آنان سهيم شدند. پس از 3 روز ابن عجيبه و يارانش از زندان آزاد شدند و از آنان التزام و تعهد گرفته شد كه از ترویج و تبليغ افكار و روش‌هاى صوفيانه خوددارى كنند، ولى پس از چندى اين خبر به فاس رسيد و مردم آنجا عامل تطوان را به سبب اين عمل مورد ملامت و تقبيح قرار دادند و فقيه اديب سيدى سليمان الحوات در قصيده‌اى كه در فهرسه نقل شده است، به مذمت مسببان آن پرداخت.
خط ۵۲: خط ۵۲:
اين واقعه كه ابن عجيبه از آن به عنوان «امتحان» ياد مى‌كند، به هيچ روى او را از راه و روشى كه در پيش گرفته بود، بازنداشت و وى همچنان به دعوت مردم به سوى خدا، تأسيس و تشكيل زاویه و خانقاه در نقاط مختلف آن ناحيه و تأليف و تصنيف آثار علمى و عرفانى مشغول بود تا سرانجام در غماره به طاعون مبتلا شد و در شوال 1224ق درگذشت. مقبره او در نزدیک ى طنجه، بر بلندى‌هايى كه بر قريه زميج و نيز بر دريا و صخره‌هاى جبل‌الطارق مشرف است، واقع شده و هر سال در اواخر تابستان، درویشان درقاوى در آنجا گرد مى‌آيند و با مراسم خاصى ياد او را گرامى مى‌دارند.
اين واقعه كه ابن عجيبه از آن به عنوان «امتحان» ياد مى‌كند، به هيچ روى او را از راه و روشى كه در پيش گرفته بود، بازنداشت و وى همچنان به دعوت مردم به سوى خدا، تأسيس و تشكيل زاویه و خانقاه در نقاط مختلف آن ناحيه و تأليف و تصنيف آثار علمى و عرفانى مشغول بود تا سرانجام در غماره به طاعون مبتلا شد و در شوال 1224ق درگذشت. مقبره او در نزدیک ى طنجه، بر بلندى‌هايى كه بر قريه زميج و نيز بر دريا و صخره‌هاى جبل‌الطارق مشرف است، واقع شده و هر سال در اواخر تابستان، درویشان درقاوى در آنجا گرد مى‌آيند و با مراسم خاصى ياد او را گرامى مى‌دارند.


ابن عجيبه در چگونگى معاش، رفتار، سلوك، افراط در تجرد، اعراض از دنيا و جهاد با نفس، از روش درویشان درقاوى و عادات و اعمال قلندرگونه آنان پيروى مى‌كرد. او و يارانش، سبحه‌هاى بلند با دانه‌هاى درشت بر گردن مى‌افكندند، عصا به دست مى‌گرفتند، جامه‌اى خشن به تن مى‌كردند و در شهرها و دهكده‌ها به سير و سفر مى‌پرداختند و غالباً هيأت غريب و نامأنوس آنان موجب تعجب و گاه خشم و بيزارى مردم مى‌شد. وى خود گوید كه بعد از ورود به طريقه درقاوى به حكم آيه ''' «وَلَقَدْ جِئْتُمونا فُرادى» ''' (انعام 94/6/) دارایى خود و حتى كتب «علوم ظاهر» را فروخت و وجه آن را صرف خريد خانه‌اى براى شيخ خود كرد، ولى با اينهمه از شمار آثارى كه در ابواب مختلف علوم از او برجاى مانده است، چنين برمى‌آيد كه زندگانى او صرفاً سير آفاق و رياضت و مجاهدت نفسانى نبوده، بلكه بيشتر به تحقيق، مطالعه و تصنيف مى‌گذشته است.
ابن عجيبه در چگونگى معاش، رفتار، سلوك، افراط در تجرد، اعراض از دنيا و جهاد با نفس، از روش درویشان درقاوى و عادات و اعمال قلندرگونه آنان پيروى مى‌كرد. او و يارانش، سبحه‌هاى بلند با دانه‌هاى درشت بر گردن مى‌افكندند، عصا به دست مى‌گرفتند، جامه‌اى خشن به تن مى‌كردند و در شهرها و دهكده‌ها به سير و سفر مى‌پرداختند و غالباً هيأت غريب و نامأنوس آنان موجب تعجب و گاه خشم و بيزارى مردم مى‌شد. وى خود گوید كه بعد از ورود به طريقه درقاوى به حكم آيه ''' «وَلَقَدْ جِئْتُمونا فُرادى» ''' (انعام 94/6/) دارایى خود و حتى كتب «علوم ظاهر» را فروخت و وجه آن را صرف خريد خانه‌اى برای شيخ خود كرد، ولى با اينهمه از شمار آثارى كه در ابواب مختلف علوم از او برجاى مانده است، چنين برمى‌آيد كه زندگانى او صرفاً سير آفاق و رياضت و مجاهدت نفسانى نبوده، بلكه بيشتر به تحقيق، مطالعه و تصنيف مى‌گذشته است.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش