۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
تعليقات سيد جمالالدين شامل 222 تعليق يا حاشيه مىشود؛ اما همه كتاب را سيد شرح نداده است؛ يعنى كتاب دوانى كه 107 صفحه است، سيد جمالالدين 80 صفحه آن را شرح داده است و باقى را فرو گذاشته است. | تعليقات سيد جمالالدين شامل 222 تعليق يا حاشيه مىشود؛ اما همه كتاب را سيد شرح نداده است؛ يعنى كتاب دوانى كه 107 صفحه است، سيد جمالالدين 80 صفحه آن را شرح داده است و باقى را فرو گذاشته است. | ||
آنچه را سيد جمالالدين شرح نداده است، به مبحثهاى معاد روحانى مجازات و محاسبه در روز رستاخيز، صراط، مخلوق بودن بهشت و دوزخ، بهشتيان در جنت جاويدانهاند، مرتكب كناه كبيره جاويدان در دوزخ نمىماند، شفاعت پيامبر اكرم صلىاللهعليه وسلم | آنچه را سيد جمالالدين شرح نداده است، به مبحثهاى معاد روحانى مجازات و محاسبه در روز رستاخيز، صراط، مخلوق بودن بهشت و دوزخ، بهشتيان در جنت جاويدانهاند، مرتكب كناه كبيره جاويدان در دوزخ نمىماند، شفاعت پيامبر اكرم صلىاللهعليه وسلم برای مرتكبان گناهان كبيره امتش، عذاب قبر، سؤال منكر و نكير، معجزات، پيامبر صلىاللهعليه وسلم، خاتم پيامبران است، پيامبران معصوماند، كرامات اولياء حق است، امام بعد از پيامبر صلىاللهعليه وسلم ابوبكر صديق رضى الله عنه است، سپس عمر فاروق، عثمان ذى النورين و بعدا على رضى الله عنهم، معناى افضليت و اينكه اهل قبله را كافر نمىدانيم. | ||
استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] در مقدمه اين مجموعه، علت اين كه چرا سيد، كتاب را تا آخر شرح نداده است، چنين مىگويد: | استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] در مقدمه اين مجموعه، علت اين كه چرا سيد، كتاب را تا آخر شرح نداده است، چنين مىگويد: | ||
«سيد جمالالدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل | «سيد جمالالدين از استمرار در شرح، به خاطر اجتناب از خوض در مسائل خلافى، به ويژه قضيه خلافت و امامت، توقف نمود. زيرا خوض در اين مسائل برای شيخ محمد عبده و با نظر به معتقدات او، امر آسانى است و معقول نيست كه قلمش در آن حد توقف نمايد.» | ||
استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمهاش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد جمالالدين است. اما او در اين سطور مىخواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمىگويد، اما با اندكترين تعمق هر كس مىداند كه استاد خسرو شاهى چه مىخواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] مىگويد يا دقيقتر از فحواى كلامش چنين استنباط مىشود كه: | استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمهاش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد جمالالدين است. اما او در اين سطور مىخواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمىگويد، اما با اندكترين تعمق هر كس مىداند كه استاد خسرو شاهى چه مىخواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] مىگويد يا دقيقتر از فحواى كلامش چنين استنباط مىشود كه: | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
سيد جمالالدين شيعه است و شيخ محمد عبده سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد جمالالدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مىدهد! | سيد جمالالدين شيعه است و شيخ محمد عبده سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد جمالالدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مىدهد! | ||
اصرار [[خسروشاهی، هادی|استاد خسرو شاهى]] | اصرار [[خسروشاهی، هادی|استاد خسرو شاهى]] برای شيعه ثابت كردن سيد جمالالدين، به خاطر اين است كه او را ايرانى ثابت كند و وضع اين مقدمه هم به اصطلاح منطقيون، به خاطر آن نتيجه است. زيرا او مىداند كه سادات كنر، اهل سنتاند و آسانترين طريقه برای ايرانى ساختن سيد همين مذهب عقيدتىاش است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش