۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
آنچه استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] مىگويد، همان نتيجهاى است كه دكتور محمد عماره، دانشمند مصرى، به آن رسيده است. موصوف در مقدمهاى كه به نام بررسى كتاب " التعليقات على شرح العقائد العضدية" در 22 صفحه بر اين كتاب نگاشته و قبل از شروع متن به چاپ رسيده است، انتساب آن را به شيخ محمد عبده، نفى نموده و بر انتساب آن به سيد جمالالدين صحه مىگذارد. | آنچه استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] مىگويد، همان نتيجهاى است كه دكتور محمد عماره، دانشمند مصرى، به آن رسيده است. موصوف در مقدمهاى كه به نام بررسى كتاب " التعليقات على شرح العقائد العضدية" در 22 صفحه بر اين كتاب نگاشته و قبل از شروع متن به چاپ رسيده است، انتساب آن را به شيخ محمد عبده، نفى نموده و بر انتساب آن به سيد جمالالدين صحه مىگذارد. | ||
كتاب در اواخر ذوالحجه سال 1292 هجرى قمرى و اوايل سال 1876 ميلادى، | كتاب در اواخر ذوالحجه سال 1292 هجرى قمرى و اوايل سال 1876 ميلادى، پایان يافته است كه شيخ محمد عبده در آن زمان در الازهر تحصيل مىكرد و حتى مقالاتى كه او بعد از اين تاريخ نگاشته است، بسيار بسيط مىباشد. | ||
اسلوبى كه در اين كتاب به كار برده شده است، از "سجع" خالى است؛ در حالى كه شيخ عبده در اسلوب نگارش، از سجع كار مىگرفت، بناء نقش او دراين كتاب، صياغت نص و تبييض است. | اسلوبى كه در اين كتاب به كار برده شده است، از "سجع" خالى است؛ در حالى كه شيخ عبده در اسلوب نگارش، از سجع كار مىگرفت، بناء نقش او دراين كتاب، صياغت نص و تبييض است. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمهاش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد جمالالدين است. اما او در اين سطور مىخواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمىگويد، اما با اندكترين تعمق هر كس مىداند كه استاد خسرو شاهى چه مىخواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] مىگويد يا دقيقتر از فحواى كلامش چنين استنباط مىشود كه: | استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسرو شاهى]] گرچه اين عبارت آخر مقدمهاش را دليلى آورده است كه شارح اين تعليقات شيخ محمد عبده نيست، بلكه سيد جمالالدين است. اما او در اين سطور مىخواهد، حرف دلش را در لفافه بيان كند و صريح نمىگويد، اما با اندكترين تعمق هر كس مىداند كه استاد خسرو شاهى چه مىخواهد بگويد.؟! استاد [[خسروشاهی، هادی|سيد هادى خسروشاهى]] مىگويد يا دقيقتر از فحواى كلامش چنين استنباط مىشود كه: | ||
سيد جمالالدين شيعه است و شيخ محمد عبده سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد جمالالدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را | سيد جمالالدين شيعه است و شيخ محمد عبده سنى. چون مباحث بعدى كتاب مورد بحث، مسأله امامت و خلافت است و سيد جمالالدين به خاطر شيعه بودن مخالف آن، نظر دارد، بناء تعليقات و يا تدريس كتاب شرح عقايد را پایان مىدهد! | ||
اصرار [[خسروشاهی، هادی|استاد خسرو شاهى]] براى شيعه ثابت كردن سيد جمالالدين، به خاطر اين است كه او را ايرانى ثابت كند و وضع اين مقدمه هم به اصطلاح منطقيون، به خاطر آن نتيجه است. زيرا او مىداند كه سادات كنر، اهل سنتاند و آسانترين طريقه براى ايرانى ساختن سيد همين مذهب عقيدتىاش است. | اصرار [[خسروشاهی، هادی|استاد خسرو شاهى]] براى شيعه ثابت كردن سيد جمالالدين، به خاطر اين است كه او را ايرانى ثابت كند و وضع اين مقدمه هم به اصطلاح منطقيون، به خاطر آن نتيجه است. زيرا او مىداند كه سادات كنر، اهل سنتاند و آسانترين طريقه براى ايرانى ساختن سيد همين مذهب عقيدتىاش است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
در | در پایان كتاب سه فهرست تحت عناوين، آيات، اعلام و اماكن ذكر شده است. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == |
ویرایش