پرش به محتوا

ازدواج موقت در آینه قرآن و سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براى' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - 'وي' به 'وی')
جز (جایگزینی متن - 'براى' به 'برای')
خط ۳۹: خط ۳۹:
در بخش دوم کتاب، ديدگاه‌هاى موافقين و مخالفين حليت ازدواج موقت بررسى شده است. در ابتداى اين بخش مى‌خوانيم: «يكى از انگاره‌هاى مورد اختلاف بين فريقين، «مسئله ازدواج موقّت» است. اهل سنّت ازدواج را منحصر در دائم مى‌دانند؛ اما در مكتب اهل‌بيت(ع)، ازدواج دو گونه است: دائم و موقّت. مخالفان با اين نوع ازدواج، دلايل و مستنداتى از نصوص دينى و تاريخى نقل مى‌كنند و چون پايبند اصلى به نام «تحريم متعه» هستند، سعى در اثبات حرمت آن به هر شكل ممكن دارند؛ ولو اينكه دچار تناقض و اشتباه شوند و يا پا بر روى حقايق گذاشته و حتّى روايات معتبر در منابع روايى خود را به كنارى نهند»!!.<ref>همان، ص43</ref>
در بخش دوم کتاب، ديدگاه‌هاى موافقين و مخالفين حليت ازدواج موقت بررسى شده است. در ابتداى اين بخش مى‌خوانيم: «يكى از انگاره‌هاى مورد اختلاف بين فريقين، «مسئله ازدواج موقّت» است. اهل سنّت ازدواج را منحصر در دائم مى‌دانند؛ اما در مكتب اهل‌بيت(ع)، ازدواج دو گونه است: دائم و موقّت. مخالفان با اين نوع ازدواج، دلايل و مستنداتى از نصوص دينى و تاريخى نقل مى‌كنند و چون پايبند اصلى به نام «تحريم متعه» هستند، سعى در اثبات حرمت آن به هر شكل ممكن دارند؛ ولو اينكه دچار تناقض و اشتباه شوند و يا پا بر روى حقايق گذاشته و حتّى روايات معتبر در منابع روايى خود را به كنارى نهند»!!.<ref>همان، ص43</ref>


اهل سنت براى اثبات حرمت ازدواج موقت، به رواياتى استناد كرده‌اند كه از قول اصحابى چون ابن زبير، عمر بن خطاب، ابن مسعود، ابن عمر و حتى از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نقل شده است. نویسنده تك‌تك اين روايات را مورد نقد قرار داده و معتبر نمى‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص54-46</ref>
اهل سنت برای اثبات حرمت ازدواج موقت، به رواياتى استناد كرده‌اند كه از قول اصحابى چون ابن زبير، عمر بن خطاب، ابن مسعود، ابن عمر و حتى از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نقل شده است. نویسنده تك‌تك اين روايات را مورد نقد قرار داده و معتبر نمى‌داند.<ref>ر.ک: همان، ص54-46</ref>


يكى از ادعاهاى عجيب مخالفان نكاح منقطع، نسخ حكم شرعى اين نوع ازدواج است؛ آن‌هم بعد از استدلال‌هايى كه بر حرمت و عدم مشروعيت آن اقامه كرده‌اند؛ اگر اين نوع ازدواج ممنوع است، نسخ حكم آن چه معنايى دارد؟
يكى از ادعاهاى عجيب مخالفان نكاح منقطع، نسخ حكم شرعى اين نوع ازدواج است؛ آن‌هم بعد از استدلال‌هايى كه بر حرمت و عدم مشروعيت آن اقامه كرده‌اند؛ اگر اين نوع ازدواج ممنوع است، نسخ حكم آن چه معنايى دارد؟


برخى از طرف‌داران اين ديدگاه مى‌گویند: «اين آيه به‌وسيله قرآن نسخ شده است» و بعضى ديگر معتقدند: «اين آيه به‌وسيله سنّت نسخ شده است»!!.<ref>همان، ص55</ref>آيه ازدواج، آيه ارث و آيه عده از جمله آياتى است كه به آن استناد شده و نویسنده استدلال به آن‌ها را رد كرده است. وى در انتهاى اين بخش چنين استدلال مى‌كند: عمر در تحريم متعه مى‌گوید: «دو نوع متعه در زمان رسول خدا(ص) وجود داشت و من آن دو را منع مى‌كنم و به‌جاآورنده آن دو را كيفر مى‌كنم». از گفته عمر در تحريم نكاح موقت آشكار مى‌گردد، حتى خود او نيز ادعاى نسخ اين حكم را نداشته و تحريم متعه را به‌صراحت به خود نسبت داده است؛ حال آنكه اگر دستورى از جانب خدا و پيامبر او در نسخ حكم متعه وجود داشت، بى‌گمان عمر نيز براى تحريم متعه بدان استناد مى‌كرد و فرمان خود را برگرفته از حكم خدا و رسول مى‌دانست؛ زيرا حكم خدا و پيامبر(ص) در بازداشتن مسلمانان از انجام متعه، رساتر و گویاتر است.<ref>ر.ک: ص65-64</ref>
برخى از طرف‌داران اين ديدگاه مى‌گویند: «اين آيه به‌وسيله قرآن نسخ شده است» و بعضى ديگر معتقدند: «اين آيه به‌وسيله سنّت نسخ شده است»!!.<ref>همان، ص55</ref>آيه ازدواج، آيه ارث و آيه عده از جمله آياتى است كه به آن استناد شده و نویسنده استدلال به آن‌ها را رد كرده است. وى در انتهاى اين بخش چنين استدلال مى‌كند: عمر در تحريم متعه مى‌گوید: «دو نوع متعه در زمان رسول خدا(ص) وجود داشت و من آن دو را منع مى‌كنم و به‌جاآورنده آن دو را كيفر مى‌كنم». از گفته عمر در تحريم نكاح موقت آشكار مى‌گردد، حتى خود او نيز ادعاى نسخ اين حكم را نداشته و تحريم متعه را به‌صراحت به خود نسبت داده است؛ حال آنكه اگر دستورى از جانب خدا و پيامبر او در نسخ حكم متعه وجود داشت، بى‌گمان عمر نيز برای تحريم متعه بدان استناد مى‌كرد و فرمان خود را برگرفته از حكم خدا و رسول مى‌دانست؛ زيرا حكم خدا و پيامبر(ص) در بازداشتن مسلمانان از انجام متعه، رساتر و گویاتر است.<ref>ر.ک: ص65-64</ref>


در بخش سوم کتاب، به هفت شبهه يا اشكال پرداخته شده است. بلاتكليفى فرزندان، عدم دوام، عدم تشكيل خانواده، عدم تمايز با زنا و منافات آن با كرامت زن از جمله اين شبهات است.
در بخش سوم کتاب، به هفت شبهه يا اشكال پرداخته شده است. بلاتكليفى فرزندان، عدم دوام، عدم تشكيل خانواده، عدم تمايز با زنا و منافات آن با كرامت زن از جمله اين شبهات است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش