۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'اخباري' به 'اخباری') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در ابتداى كتاب تاريخچهاى از علم اصول فقه در ميان علماى شيعه اماميه و پيدايش مباحث اين علم در تاريخ اسلام ارايه شده و فراز و نشيبهايى كه اين علم از صدر اسلام تاكنون به خود ديده است به صورت مبسوط مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نويسنده به معرفى نخستين علماى علم اصول از شيعه و اهلسنت به ويژه در دوران عباسيان مانند [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]]، ابن حمزه كسايى، يعقوب بن ابراهيم، محمدبن حسن شيبانى، مصطفى بن عبدالله معروف به حاجى خليفه و...پرداخته و روشهاى آنان در تبيين مباحث اصول فقه را بيان كرده است. | در ابتداى كتاب تاريخچهاى از علم اصول فقه در ميان علماى شيعه اماميه و پيدايش مباحث اين علم در تاريخ اسلام ارايه شده و فراز و نشيبهايى كه اين علم از صدر اسلام تاكنون به خود ديده است به صورت مبسوط مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. نويسنده به معرفى نخستين علماى علم اصول از شيعه و اهلسنت به ويژه در دوران عباسيان مانند [[ابن حیون، نعمان بن محمد|ابوحنيفه]]، ابن حمزه كسايى، يعقوب بن ابراهيم، محمدبن حسن شيبانى، مصطفى بن عبدالله معروف به حاجى خليفه و...پرداخته و روشهاى آنان در تبيين مباحث اصول فقه را بيان كرده است. | ||
آنگاه به دورهاى ديگر از تطور علم اصول فقه در ابتداى غيبت كبرى اشاره كرده و ظهور علماى بزرگ شيعه مانند [[شيخ مفيد]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و... و ابتكارات اصولى و فقهى آنان را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. در اين راستا نگارنده به ظهور دو طيف عمده از علماى شيعه به نامهاى | آنگاه به دورهاى ديگر از تطور علم اصول فقه در ابتداى غيبت كبرى اشاره كرده و ظهور علماى بزرگ شيعه مانند [[شيخ مفيد]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] و... و ابتكارات اصولى و فقهى آنان را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است. در اين راستا نگارنده به ظهور دو طيف عمده از علماى شيعه به نامهاى اخباریان كه اعتقاد چندانى به علم اصول و مبانى عقلى براى استنباط حكم شرعى نداشتند و تنها قرآن و روايات را منبع اصلى براى استخراج حكم شرعى مىدانستند و اصوليان كه معتقد به استخراج حكم شرعى از ادله عقلى و نقلى بودند اشاره كرده و تقابل هميشگى اين دو طيف از علما را در طول تاريخ اسلام تا عصر كنونى به تصوير كشيده است. | ||
وى سپس به تعريف علم اصول فقه و موضوع و فايده اين علم پرداخته و نقش اين علم در گسترش احكام شرعى و تبيين آن را بيان نموده است. در ادامه نويسنده به بحث در مورد امتياز علوم از يكديگر و جايگاه مهم علم اصول فقه در استنباط حكم شرعى اشاره كرده و اقوال مختلف در مورد موضوع علم اصول فقه و غرض از اين علم را بررسى نموده است. آنگاه نويسنده به بررسى مباحث الفاظ در علم اصول فقه پرداخته و در ابتداى اين مباحث حقيقت و وضع و اقسام آن را بيان كرده است. | وى سپس به تعريف علم اصول فقه و موضوع و فايده اين علم پرداخته و نقش اين علم در گسترش احكام شرعى و تبيين آن را بيان نموده است. در ادامه نويسنده به بحث در مورد امتياز علوم از يكديگر و جايگاه مهم علم اصول فقه در استنباط حكم شرعى اشاره كرده و اقوال مختلف در مورد موضوع علم اصول فقه و غرض از اين علم را بررسى نموده است. آنگاه نويسنده به بررسى مباحث الفاظ در علم اصول فقه پرداخته و در ابتداى اين مباحث حقيقت و وضع و اقسام آن را بيان كرده است. |
ویرایش