۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اقتصادي' به 'اقتصادی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'تاريخي' به 'تاریخی') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در آغاز كتاب، ليستي از جغرافي دانان مسلمان به حسب زمان تصانيف آنها ارائه شده است. | در آغاز كتاب، ليستي از جغرافي دانان مسلمان به حسب زمان تصانيف آنها ارائه شده است. | ||
اين كتاب چنانكه از نام آن هويداست؛ شامل جغرافياي | اين كتاب چنانكه از نام آن هويداست؛ شامل جغرافياي تاریخی عراق، جزيره، روم، ايران و آسياي مركزي است. لسترنج وضع سرزمينهاي نامبرده را از زمان فتوحات مسلمين تا اواخر دوران تيموري شرح داده است. فصول كتاب به ترتيب ذيل است: | ||
جغرافياي | جغرافياي تاریخی عراق، جزيره، فرات عليا، روم يا آسياي صغير، آذربايجان، گيلان و ايالت شمال باختري، ايالت جبال، خوزستان، فارس، کرمان، كوير لوت و مكران، سيستان، قهستان، قومس و طبرستان و گرگان، خراسان، ماوراءالنهر، رود جيحون، خوارزم، سغد، ايالت رود سيحون. | ||
در سراسر كتاب ده نقشه به چشم ميخورد كه برای روشن شدن نقاط جغرافيايي قديم رسم شده است. در آخر كتاب ابياتي از شاهنامه فردوسي كه در آنها بعضي از اعلام جغرافيايي مذكور در اين كتاب است، گردآوري شده و از كتاب مجهول المصنف حدود العالم نيز مواردي را كه مربوط به اعلام جغرافيايي متن اين كتاب بوده است، به ترتيب حروف الفبا آورده شده است. اين دو قسمت به نام "ضمائم" خوانده شده است و هر دوي آنها به حال مطالعه كنندگان مفيد است. قسمت سوم به نام "تعليقات" خوانده شده است و بالاي اين بحث نوشتهاند: «زيرا اين عنوان به توضيح چند مورد و ثبت چندين فقره از حواشي متن كتاب كه متأسفانه در ترجمه از قلم افتاده است، اقدام میشود». چهار فهرست مختلف؛ يعني فهرست اعلام جغرافيايي و فهرست نامهاي اشخاص، اقوام و فهرست موضوعي مواد كتاب و فهرست كتب هم در آخر صفحات كتاب چاپ شده است كه تمام آنها راهنماي بسيار سودمندي برای مراجعه كننده میباشد. | در سراسر كتاب ده نقشه به چشم ميخورد كه برای روشن شدن نقاط جغرافيايي قديم رسم شده است. در آخر كتاب ابياتي از شاهنامه فردوسي كه در آنها بعضي از اعلام جغرافيايي مذكور در اين كتاب است، گردآوري شده و از كتاب مجهول المصنف حدود العالم نيز مواردي را كه مربوط به اعلام جغرافيايي متن اين كتاب بوده است، به ترتيب حروف الفبا آورده شده است. اين دو قسمت به نام "ضمائم" خوانده شده است و هر دوي آنها به حال مطالعه كنندگان مفيد است. قسمت سوم به نام "تعليقات" خوانده شده است و بالاي اين بحث نوشتهاند: «زيرا اين عنوان به توضيح چند مورد و ثبت چندين فقره از حواشي متن كتاب كه متأسفانه در ترجمه از قلم افتاده است، اقدام میشود». چهار فهرست مختلف؛ يعني فهرست اعلام جغرافيايي و فهرست نامهاي اشخاص، اقوام و فهرست موضوعي مواد كتاب و فهرست كتب هم در آخر صفحات كتاب چاپ شده است كه تمام آنها راهنماي بسيار سودمندي برای مراجعه كننده میباشد. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
شيوه تحقيق و دامنه اطلاعات وسيع لسترنج سبب شده است كه كتاب مورد بحث از مآخذ معتبر به شمار بيايد و همواره اهل تتبع و تحقيق را بدان نيازست. | شيوه تحقيق و دامنه اطلاعات وسيع لسترنج سبب شده است كه كتاب مورد بحث از مآخذ معتبر به شمار بيايد و همواره اهل تتبع و تحقيق را بدان نيازست. | ||
لسترنج خاورشناس مشهور انگلیسی كه در كتاب جغرافياي | لسترنج خاورشناس مشهور انگلیسی كه در كتاب جغرافياي تاریخی سرزمينهاي خلافت شرقي چكيده نوشتههاي همه جغرافي دانان و مورخان مسلمان را از آغاز فرمانروايي مسلمانان تا هجوم تيمور آورده است. درباره اران، شروان و موغان چنين نوشته است. | ||
#اران - ايالت اران در مثلث بزرگي در مغرب ملتقاي دو رود سيروس و اراكسس واقع است كه اعراب آنها را «كر» و «ارس» ناميدند و بدين مناسبت حمدالله مستوفي اراضي بين اين دو رود را «بين النهرين» ناميده است... كرسي اين ايالت در قرن چهارم برزعه بود كه خرابههايش تاكنون باقي است. بعدها برزعه را بردعه نوشتند... شهر بيلقان كه به ارمني آن را فيداگران Phaidagran ميگفتند، پس از خراب شدن برزعه كرسي اران قرار گرفت، اگر چه امروز آثاری از آن بر جاي نمانده است... بيلقان تا قرن نهم جاي مهمي محسوب بود. نام دو شهر ديگر در ايالت اران ذكر شده كه هر دو در شمال باختري برزعه در جاده تفليس قرار دارند، یکی شهر گنجه است و جغرافي نويسان عرب آن را جنزه نوشتهاند و ديگري شمكور است كه خرابههاي آن هنوز باقي است. | #اران - ايالت اران در مثلث بزرگي در مغرب ملتقاي دو رود سيروس و اراكسس واقع است كه اعراب آنها را «كر» و «ارس» ناميدند و بدين مناسبت حمدالله مستوفي اراضي بين اين دو رود را «بين النهرين» ناميده است... كرسي اين ايالت در قرن چهارم برزعه بود كه خرابههايش تاكنون باقي است. بعدها برزعه را بردعه نوشتند... شهر بيلقان كه به ارمني آن را فيداگران Phaidagran ميگفتند، پس از خراب شدن برزعه كرسي اران قرار گرفت، اگر چه امروز آثاری از آن بر جاي نمانده است... بيلقان تا قرن نهم جاي مهمي محسوب بود. نام دو شهر ديگر در ايالت اران ذكر شده كه هر دو در شمال باختري برزعه در جاده تفليس قرار دارند، یکی شهر گنجه است و جغرافي نويسان عرب آن را جنزه نوشتهاند و ديگري شمكور است كه خرابههاي آن هنوز باقي است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
«هر استان به چند تسوك (در عربی طسوج) و هر تسوك به چند روستاك (در عربی روستاق) تقسيم مىشده و هر روستاك، چند ده داشته است.» | «هر استان به چند تسوك (در عربی طسوج) و هر تسوك به چند روستاك (در عربی روستاق) تقسيم مىشده و هر روستاك، چند ده داشته است.» | ||
#«لسترنج» در كتاب «جغرافياي | #«لسترنج» در كتاب «جغرافياي تاریخی سرزمينهاي خلافت شرقي» به نقل از «ابنخردادبه» و «قدامه بن جعفر» دو تن از جغرافىنگاران معتبر و معروف قرن سوم هجری مىنويسد: «اين اقليم دوازده ولايت دارد و هر يك را استان گويند. و شصت بخش دارد كه هر يك را طسوج نامند». لسترنج سپس در توضيح مىافزايد: «پارهاي از اين تقسيمبندىها كه گويا در اصل به منظور تقسيمبندي مالياتي بوده است، در يك قرن بعد در كتاب مقدسي نيز وارد گرديده است.» | ||
#توجه داشته باشيم كه مقدسي كتاب جغرافياي خود «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» را در سالهاي مياني نيمه دوم قرن چهارم؛ يعني در سال 375 بعد از هجرت نگاشته است. | #توجه داشته باشيم كه مقدسي كتاب جغرافياي خود «احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم» را در سالهاي مياني نيمه دوم قرن چهارم؛ يعني در سال 375 بعد از هجرت نگاشته است. | ||
#:لسترنج نام هر يك از اين استانهاي دوازدهگانه را با تعداد تسوكهاي (طسوج) هر استان «از حيث نهرهايي كه آنها را مشروب مىكردند و منابع (آبي)آن نهرها» در سه گروه آورده است. | #:لسترنج نام هر يك از اين استانهاي دوازدهگانه را با تعداد تسوكهاي (طسوج) هر استان «از حيث نهرهايي كه آنها را مشروب مىكردند و منابع (آبي)آن نهرها» در سه گروه آورده است. | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
#اين استانها در جلگه ميان رودان در كنار رودهاي دجله و فرات و يا در اراضي مسير رودها و نهرهايي كه به یکی از دو رود دجله و فرات و يا به هر دوي آنها مربوط مىشدند، قرار داشتند. | #اين استانها در جلگه ميان رودان در كنار رودهاي دجله و فرات و يا در اراضي مسير رودها و نهرهايي كه به یکی از دو رود دجله و فرات و يا به هر دوي آنها مربوط مىشدند، قرار داشتند. | ||
گي لسترنج كه متخصّص جغرافياي | گي لسترنج كه متخصّص جغرافياي تاریخی سرزمينهاي خلافت شرقي است نوشتههاي جغرافى دانان نامبرده را در كتاب خود خلاصه كرده، مىگويد: «موغان يا مغكان يا موقان نام دشت باتلاغي بزرگي است كه از دامنهي كوه سبلان تا كنارهي خاوري درياي خزر كشيده شده و در جنوب مصبّ رود ارس و شمال كوههاي تالش قرار دارد.... كرسي موغان در قرن چهارم، شهري بوده، به همان نام، كه اكنون تعيين محل دقيق آن دشوار است. تعيين محل دقيق كرسي مغان كاري شايسته بوده و وجهه همت كساني است كه شناخت جغرافياي تاریخی مناطق و كشف اماكن باستاني را مشغلهي ذهني و علمي خود ساختهاند. كار باستانشناسان را به خودشان واگذاريم و اميدوار باشيم كه به زودي در مغان اقدام به حفاري خواهند كرد و جنبههاي گوناگون زندگی نياكان ما را روشن خواهند كرد، به واقعيّت بنگريم. عمر پارسآباد تقريباًٌ به اندازه متوسط عمر ساكنان آن است. در سال 1330 پارسآباد به وسيلهي مهندس پارسا مدير عامل شركت شيار بنياد نهاده و به همين سبب پارسا آباد خوانده شده است؛ امّا بعدها به دليل اشكال در تلفّظ «دو الف بلافاصله» یکی از الفها حذف شد و شكل نوشتاري پارسآباد صورت امروزي خود را يافت «پارسآباد» موقعيّت پارسآباد؛ يعني طول جغرافيايي 38 و عرض شمالي 39 درجه، از فروريزي شهرهاي افسانهاي دوازدهگانه تا حضور شركت شيار (1330) محل قشلاقي دامداران بوده است و البته به دليل وابستگي زمين به آسمان؛ يعني انتظار باران، استفادهي اقتصادی غير دامداري از عرصهي دشت مغان ممكن نمىشده است و همين مسأله جايگاه مناسبي برای حيات وحش ايجاد مىكرده كه اشتهار آهوي مغان از همين زاويهي ديد قابل بحث است. | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ (عمومی)]] | [[رده: تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده: تاریخ آسیا]] | [[رده: تاریخ آسیا]] |
ویرایش