۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==ساختار== ' به '==ساختار== ') |
جز (جایگزینی متن - 'گزارشهاي' به 'گزارشهای') |
||
| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
سياست خارجىاش را تأييد مىكند و لشكركشىهاى او را به آسياى مركزى و داغستان، كارهايى به انگيزه دفاع از كشور مىنمايد. وى حتى تأثير تودهها را در نبرد با افغانان و تركان ناديده مىگيرد و رهايى ايران را از چنگ آنان، تنها به كوششهاى نادر منسوب مىكند. | سياست خارجىاش را تأييد مىكند و لشكركشىهاى او را به آسياى مركزى و داغستان، كارهايى به انگيزه دفاع از كشور مىنمايد. وى حتى تأثير تودهها را در نبرد با افغانان و تركان ناديده مىگيرد و رهايى ايران را از چنگ آنان، تنها به كوششهاى نادر منسوب مىكند. | ||
وى از پرداختن به درد و رنج زندگى مردم آن روزگار خوددارى مىكند. بر پايه نام كتاب، چيزى جز | وى از پرداختن به درد و رنج زندگى مردم آن روزگار خوددارى مىكند. بر پايه نام كتاب، چيزى جز گزارشهایى درباره جهانگشايىهاى نادر در آن نبايد جست و اشاره نويسنده به درد و رنج مردمان اصفهان هنگام محاصره افغانان، تنها به انگيزه بزرگنمايى پيروزى نادر بر آنان و رها ساختن اصفهانيان نه همدردى محض با آنان صورت پذيرفته است. | ||
او هنگامى كه به شرح لشكركشىهاى نادر به هندوستان مىپردازد، طوق تقصيرها بر گردن محمد شاه گوركانى مىاندازد و حتى به گمان، مىخواهد از درشتى رفتار پادشاه ايران با شاه گوركانى بكاهد و با آوردن عبارتهاى نرمى، جامه ناپسند اين رفتارها را رفو كند. وى همچنين، سَرورش را با اوصافى مانند همايون خان اعلاحضرت، سكندر حشمتدار، زحمتكش طريق نام و ننگ، مظهر قدرت الهى و.. مىستايد. | او هنگامى كه به شرح لشكركشىهاى نادر به هندوستان مىپردازد، طوق تقصيرها بر گردن محمد شاه گوركانى مىاندازد و حتى به گمان، مىخواهد از درشتى رفتار پادشاه ايران با شاه گوركانى بكاهد و با آوردن عبارتهاى نرمى، جامه ناپسند اين رفتارها را رفو كند. وى همچنين، سَرورش را با اوصافى مانند همايون خان اعلاحضرت، سكندر حشمتدار، زحمتكش طريق نام و ننگ، مظهر قدرت الهى و.. مىستايد. | ||
ویرایش