پرش به محتوا

انوار الحقيقة و اطوار الطريق و اسرار الشريعة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۳۷: خط ۳۷:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
[[آملی، حیدر|سيد حيدر]]، در اين اثر كوشيده اختلاف ظاهرى كه بين راه‌هاى معرفت و كشف واقع؛ يعنى شريعت، طريقت و حقيقت وجود دارد، به گونه‌اى، توجيه و تحليل كند. وى، معتقد است كه اين سه مفهوم، داراى يك مصداق هستند و با تعريف دين و انطباق آنها بر سه مفهوم نبوّت، رسالت و ولايت نتيجه گرفته كه مردم هم منحصر در سه صنف عوام، خواص، خاص الخاص هستند كه به همان سه مقام برمى‌گردد؛ بنابراين، از نظر وى فقه و كلام و عرفان اختلاف ذاتى با هم ندارند، بلكه مكمّل يك‌ديگرند.
[[آملی، حیدر|سيد حيدر]]، در اين اثر كوشيده اختلاف ظاهرى كه بين راه‌هاى معرفت و كشف واقع؛ يعنى شريعت، طريقت و حقيقت وجود دارد، به گونه‌اى، توجيه و تحليل كند. وى، معتقد است كه اين سه مفهوم، داراى يك مصداق هستند و با تعريف دين و انطباق آنها بر سه مفهوم نبوّت، رسالت و ولايت نتيجه گرفته كه مردم هم منحصر در سه صنف عوام، خواص، خاص الخاص هستند كه به همان سه مقام برمى‌گردد؛ بنابراین، از نظر وى فقه و كلام و عرفان اختلاف ذاتى با هم ندارند، بلكه مكمّل يك‌ديگرند.


مؤلف هم‌چنين با بيان اصول كلى انبياء و رسولان، به مطالعه‌ى اصول پنج‌گانه‌ى توحيد، عدل، نبوّت، امامت و معاد در سه مرتبه شريعت، طريقت و حقيقت پرداخته و خصوصيت هر كدام را بيان داشته است.
مؤلف هم‌چنين با بيان اصول كلى انبياء و رسولان، به مطالعه‌ى اصول پنج‌گانه‌ى توحيد، عدل، نبوّت، امامت و معاد در سه مرتبه شريعت، طريقت و حقيقت پرداخته و خصوصيت هر كدام را بيان داشته است.
خط ۶۳: خط ۶۳:
وضوى اهل حقيقت عبارت است از طهارت سرّ از مشاهده غير. نيّت وضوى اهل حقيقت، اين است كه سالك قصد مى‌كند در سرّش غير از او را مشاهده ننمايد و شستن دستان، به معناى عدم توجه به دارايى‌هاى دنيايى (مال و مقام) و دارايى‌هاى آخرت(زهد، طاعت، حسنات و نعمت‌هاى بهشتى) و مسح سر، عبارت از پاك كردن باطن از خودبينى و تعيّن وجودى است و مسح پا، منزه كردن قواى علمى و عملى از حركت در غير مسير الهى و فناى اوست.
وضوى اهل حقيقت عبارت است از طهارت سرّ از مشاهده غير. نيّت وضوى اهل حقيقت، اين است كه سالك قصد مى‌كند در سرّش غير از او را مشاهده ننمايد و شستن دستان، به معناى عدم توجه به دارايى‌هاى دنيايى (مال و مقام) و دارايى‌هاى آخرت(زهد، طاعت، حسنات و نعمت‌هاى بهشتى) و مسح سر، عبارت از پاك كردن باطن از خودبينى و تعيّن وجودى است و مسح پا، منزه كردن قواى علمى و عملى از حركت در غير مسير الهى و فناى اوست.


پيامبران، شريعت را در درجه اول به مردم مى‌آموزند و آنها را به توحيد الهى و بندگى خداوندِ يكتا فرامى‌خوانند، امّا اولياى خدا آموزش‌هاى پيامبران را به‌طور كامل فراگرفته و مردم را به تعميق شريعت و طى طريقت و رسيدن به حقيقت فرامى‌خوانند كه همان توحيد وجودى است؛ بنابراين، هر پيامبرى بايد نقبا و اوليايى داشته باشد كه پس از او به تربيت امتش همّت گمارده و حقيقت شريعت او را به مردم زمان پس از خود بنمايند.
پيامبران، شريعت را در درجه اول به مردم مى‌آموزند و آنها را به توحيد الهى و بندگى خداوندِ يكتا فرامى‌خوانند، امّا اولياى خدا آموزش‌هاى پيامبران را به‌طور كامل فراگرفته و مردم را به تعميق شريعت و طى طريقت و رسيدن به حقيقت فرامى‌خوانند كه همان توحيد وجودى است؛ بنابراین، هر پيامبرى بايد نقبا و اوليايى داشته باشد كه پس از او به تربيت امتش همّت گمارده و حقيقت شريعت او را به مردم زمان پس از خود بنمايند.


مؤلف، معتقد است كه هر پيامبرى، دوازه نقيب و ولىّ داشته كه پس از او در ميان امّت مى‌كوشيده‌اند و توحيد وجودى را ترويج مى‌كرده‌اند و پيامبر اسلام نيز دوازده نقيب دارد و چون او خاتم الانبياست، دوازدهمين ولىّ پس از او نيز خاتم اولياست و بى‌ترديد او زنده و در ميان ماست؛ به هر حال، سلوك انسان در گرو عمل به شريعت، پيمودن طريقت و يافتن حقيقت است و اين همه، با عبوديّت، امكان‌پذير است.
مؤلف، معتقد است كه هر پيامبرى، دوازه نقيب و ولىّ داشته كه پس از او در ميان امّت مى‌كوشيده‌اند و توحيد وجودى را ترويج مى‌كرده‌اند و پيامبر اسلام نيز دوازده نقيب دارد و چون او خاتم الانبياست، دوازدهمين ولىّ پس از او نيز خاتم اولياست و بى‌ترديد او زنده و در ميان ماست؛ به هر حال، سلوك انسان در گرو عمل به شريعت، پيمودن طريقت و يافتن حقيقت است و اين همه، با عبوديّت، امكان‌پذير است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش