۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها ==' به '==وابستهها==') |
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
در آثار وى از اصطلاحهاى عقل و عاقل و معقول، به دانش و داننده و دانسته نيز تعبير شده است. از ديدگاه او دانش چيزى جز روشنى و پيدايى وجود چيزها نيست و روشنى و پيدايى چيزها همانا تمامى وجود آنهاست. پيوندى كه وى ميان دانش و هستى برقرار مىكند، از ويژگىهاى مهم انديشه اوست. از ديدگاه وى، ميان جسم انسان و نفس او تفاوت جوهرى نيست. | در آثار وى از اصطلاحهاى عقل و عاقل و معقول، به دانش و داننده و دانسته نيز تعبير شده است. از ديدگاه او دانش چيزى جز روشنى و پيدايى وجود چيزها نيست و روشنى و پيدايى چيزها همانا تمامى وجود آنهاست. پيوندى كه وى ميان دانش و هستى برقرار مىكند، از ويژگىهاى مهم انديشه اوست. از ديدگاه وى، ميان جسم انسان و نفس او تفاوت جوهرى نيست. | ||
از ويژگىهاى وى، گرايش او به بينش و سلوك عرفانى است كه علاوه بر رباعىها، به پارهاى از رسائل او نيز رنگى صوفيانه بخشيده است. وى در عين حال كه ارزش يگانهاى براى خرد قائل است، از رابطه تزكيه نفس و دانش حقيقى سخن مىگويد. نظر او درباره وحدت جوهر و ماهيت عالم نيز از اين حيث قابل توجه است. در پاسخ اين پرسش كه آيا ذات و حقيقت علت با ذات و حقيقت معلول مباين است يا نه، مىگويد: اگر اين دو را مباين بدانيم، چگونه امرى مىتواند علت امر مباين خود شود و اگر بگوييم كه ذات هر دو يكى است، پس علت و معلولى از ميان خواهد رفت. وى اين مسئله را چنين تبيين مىكند كه ذات و حقيقت علت و معلول يكى است و مباينت آن دو به واسطه اعتبار نسبت علت و معلول است؛ | از ويژگىهاى وى، گرايش او به بينش و سلوك عرفانى است كه علاوه بر رباعىها، به پارهاى از رسائل او نيز رنگى صوفيانه بخشيده است. وى در عين حال كه ارزش يگانهاى براى خرد قائل است، از رابطه تزكيه نفس و دانش حقيقى سخن مىگويد. نظر او درباره وحدت جوهر و ماهيت عالم نيز از اين حيث قابل توجه است. در پاسخ اين پرسش كه آيا ذات و حقيقت علت با ذات و حقيقت معلول مباين است يا نه، مىگويد: اگر اين دو را مباين بدانيم، چگونه امرى مىتواند علت امر مباين خود شود و اگر بگوييم كه ذات هر دو يكى است، پس علت و معلولى از ميان خواهد رفت. وى اين مسئله را چنين تبيين مىكند كه ذات و حقيقت علت و معلول يكى است و مباينت آن دو به واسطه اعتبار نسبت علت و معلول است؛ بنابراین، «موجودات به ذات [واحد] موجودند و ذوات به وى ذواتند و حقايق به وى حقايق و او خود ذات و حقيقت همه»<ref>قرایی گرگانی، مرتضی، ج10، ص735</ref>. | ||
==پانويس== | ==پانويس== | ||
<references /> | <references /> |
ویرایش