پرش به محتوا

مع الدكتور أحمد أمين في حديث المهدي و المهدوية؛ الثقلان الكتاب و العترة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مهدويت' به 'مهدویت'
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =')
جز (جایگزینی متن - 'مهدويت' به 'مهدویت')
خط ۳۱: خط ۳۱:
'''مع الدكتور أحمد أمين في حديث المهدي و المهدوية؛ الثقلان الكتاب و العترة'''، گردآورى‌شده توسط [[زین‌الدین محمدامین|محمدامين زين‌الدين]]، مشتمل بر دو كتاب مى‌باشد كه كتاب اول، «مع الدكتور احمد امين فى حديث المهدى و المهدوية» نوشته خود [[زین‌الدین محمدامین|محمدامين زين‌الدين]]، بحثى مفصل درباره سند، منابع و معناى حديث ثقلين، همراه با رد شبهات مخالفين مى‌باشد (پارسا، 1388) كه به زبان عربى و در سال 1370ق نوشته شده است.
'''مع الدكتور أحمد أمين في حديث المهدي و المهدوية؛ الثقلان الكتاب و العترة'''، گردآورى‌شده توسط [[زین‌الدین محمدامین|محمدامين زين‌الدين]]، مشتمل بر دو كتاب مى‌باشد كه كتاب اول، «مع الدكتور احمد امين فى حديث المهدى و المهدوية» نوشته خود [[زین‌الدین محمدامین|محمدامين زين‌الدين]]، بحثى مفصل درباره سند، منابع و معناى حديث ثقلين، همراه با رد شبهات مخالفين مى‌باشد (پارسا، 1388) كه به زبان عربى و در سال 1370ق نوشته شده است.


انگيزه مؤلف، پاسخ‌گويى به شبهات احمد امين و اثبات تواتر احاديث مهدويت است (پارسا، 1388).
انگيزه مؤلف، پاسخ‌گويى به شبهات احمد امين و اثبات تواتر احاديث مهدویت است (پارسا، 1388).


كتاب دوم، تحت عنوان «الثقلان الكتاب و العترة»، اثر عربى شيخ [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين المظفر]]، به بررسى و تحليل محتواى حديث ثقلين و تعيين مصاديق آن و نيز اثبات امامت، علم امام، عصمت امام و ثمرات وجود امام از منظر شيعه اماميه، اختصاص يافته است (پارسا، 1388).
كتاب دوم، تحت عنوان «الثقلان الكتاب و العترة»، اثر عربى شيخ [[مظفر، محمد حسین|محمدحسين المظفر]]، به بررسى و تحليل محتواى حديث ثقلين و تعيين مصاديق آن و نيز اثبات امامت، علم امام، عصمت امام و ثمرات وجود امام از منظر شيعه اماميه، اختصاص يافته است (پارسا، 1388).
خط ۴۰: خط ۴۰:
كتاب دوم، با مقدمه ناشر در بيان متن حديث ثقلين آغاز شده است. به اعتقاد نويسنده با اينكه تمام فرقه‌هاى اسلامى، حديث ثقلين را به تواتر نقل كرده‌اند، ولى مخالفين شيعه و حقانيت اهل‌بيت(ع)، معانى ظاهرى آن را تحريف و در مصاديق آن مجادله كرده‌اند؛ بدين جهت وى فقرات حديث را در شش بخش جداگانه آورده و پس از توضيح آن‌ها، ديدگاه‌هاى مخالفين را نقد كرده است (پارسا، 1388).
كتاب دوم، با مقدمه ناشر در بيان متن حديث ثقلين آغاز شده است. به اعتقاد نويسنده با اينكه تمام فرقه‌هاى اسلامى، حديث ثقلين را به تواتر نقل كرده‌اند، ولى مخالفين شيعه و حقانيت اهل‌بيت(ع)، معانى ظاهرى آن را تحريف و در مصاديق آن مجادله كرده‌اند؛ بدين جهت وى فقرات حديث را در شش بخش جداگانه آورده و پس از توضيح آن‌ها، ديدگاه‌هاى مخالفين را نقد كرده است (پارسا، 1388).


وى در پايان از فقره آخر حديث (آگاه باشيد كتاب الله و اهل‌بيت(ع) از همديگر جدا نمى‌شوند...) مسئله استمرار خلافت و وصايت پيامبر(ص) را نتيجه گرفته و به مسئله مهدويت پرداخته است (پارسا، 1388).
وى در پايان از فقره آخر حديث (آگاه باشيد كتاب الله و اهل‌بيت(ع) از همديگر جدا نمى‌شوند...) مسئله استمرار خلافت و وصايت پيامبر(ص) را نتيجه گرفته و به مسئله مهدویت پرداخته است (پارسا، 1388).


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
كتاب اول، فصل اول، مصلح منتظر در ساير اديان را بررسى كرده است. نويسنده، معتقد است كه اعتقاد به مصلح منتظر، تفكرى قديمى است كه اختصاص به دين اسلام نداشته، بلكه در تمام اديان آسمانى سابق، اين تفكر وجود داشته و تمامى آن‌ها، ضمن بشارت به آمدن منجى، به بيان صفات و ويژگى‌هاى وى پرداخته‌اند؛ هرچند مصلح منتظر را به نام «مهدى» و دعوت اصلاحى وى را «مهدويت» نخوانده‌اند.
كتاب اول، فصل اول، مصلح منتظر در ساير اديان را بررسى كرده است. نويسنده، معتقد است كه اعتقاد به مصلح منتظر، تفكرى قديمى است كه اختصاص به دين اسلام نداشته، بلكه در تمام اديان آسمانى سابق، اين تفكر وجود داشته و تمامى آن‌ها، ضمن بشارت به آمدن منجى، به بيان صفات و ويژگى‌هاى وى پرداخته‌اند؛ هرچند مصلح منتظر را به نام «مهدى» و دعوت اصلاحى وى را «مهدویت» نخوانده‌اند.


در فصل دوم، جايگاه مهدى منتظر در ديوان خلفا مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده براى اثبات ضرورت امام، چنين استدلال نموده است كه: امام، سلطان بوده و وجود سلطان، ضرورتى از ضروريات حيات است؛ بنابراين، بقاء اجتماع، متوقف بر وجود امام بوده و اگر موجود نباشد، چاره‌اى جز نصب وى نيست و شك در اين امر، از محالات مى‌باشد.
در فصل دوم، جايگاه مهدى منتظر در ديوان خلفا مورد بحث قرار گرفته است. نويسنده براى اثبات ضرورت امام، چنين استدلال نموده است كه: امام، سلطان بوده و وجود سلطان، ضرورتى از ضروريات حيات است؛ بنابراين، بقاء اجتماع، متوقف بر وجود امام بوده و اگر موجود نباشد، چاره‌اى جز نصب وى نيست و شك در اين امر، از محالات مى‌باشد.
خط ۴۹: خط ۴۹:
وى در اين فصل، به چند سؤال در همين زمينه پاسخ داده است كه برخى از آن‌ها عبارتند از اينكه: به چه علت مكتب تشيع، به اعتقاد به امامت مختص گرديده است؟ چرا امامت، از ميان ساير فرق اسلامى، فقط براى اين طايفه عَلَم گرديده است؟ آيا براى انسان عاقل، هرچند از مسلمانان نباشد، انكار وجوب نصب امام، ممكن مى‌باشد؟ چگونه عقلا نصب ملوك و رؤسا را مى‌پذيرند؟ و...
وى در اين فصل، به چند سؤال در همين زمينه پاسخ داده است كه برخى از آن‌ها عبارتند از اينكه: به چه علت مكتب تشيع، به اعتقاد به امامت مختص گرديده است؟ چرا امامت، از ميان ساير فرق اسلامى، فقط براى اين طايفه عَلَم گرديده است؟ آيا براى انسان عاقل، هرچند از مسلمانان نباشد، انكار وجوب نصب امام، ممكن مى‌باشد؟ چگونه عقلا نصب ملوك و رؤسا را مى‌پذيرند؟ و...


در فصل سوم، به نقدهاى دكتر احمد امين در مورد مهدويت، پاسخ داده شده است. نويسنده، معتقد است كه تمام اين انتقادات بى‌پايه و اساس، مجموعه‌اى از تناقضات مى‌باشند كه اگر آن‌ها را يك‌جا گردآورى كنيم، به عقيده‌اى مضحك دست خواهيم يافت.
در فصل سوم، به نقدهاى دكتر احمد امين در مورد مهدویت، پاسخ داده شده است. نويسنده، معتقد است كه تمام اين انتقادات بى‌پايه و اساس، مجموعه‌اى از تناقضات مى‌باشند كه اگر آن‌ها را يك‌جا گردآورى كنيم، به عقيده‌اى مضحك دست خواهيم يافت.


از جمله انتقاداتى كه نويسنده به زيبايى به آن‌ها پاسخ داده است، عبارتند از:
از جمله انتقاداتى كه نويسنده به زيبايى به آن‌ها پاسخ داده است، عبارتند از:
خط ۵۹: خط ۵۹:
و...
و...


در ادامه پاسخ به اين شبهات، نويسنده بررسى تاريخى مهدويت را ضرورى دانسته و لذا در فصل چهارم، به بحث از تاريخ مهدويت پرداخته است.
در ادامه پاسخ به اين شبهات، نويسنده بررسى تاريخى مهدویت را ضرورى دانسته و لذا در فصل چهارم، به بحث از تاريخ مهدویت پرداخته است.


در خاتمه، به اين نكته اشاره گرديده است كه عدالت خلقى و اجتماعى، نتيجه طبيعى دين اسلام بوده و اگر مسلمانان به تمامى قواعد اين دين عمل نموده و اعمال خود را بر طبق تعاليم آن قرار دهند، به مطلوب واقعى دست خواهند يافت.
در خاتمه، به اين نكته اشاره گرديده است كه عدالت خلقى و اجتماعى، نتيجه طبيعى دين اسلام بوده و اگر مسلمانان به تمامى قواعد اين دين عمل نموده و اعمال خود را بر طبق تعاليم آن قرار دهند، به مطلوب واقعى دست خواهند يافت.
خط ۹۳: خط ۹۳:


# مقدمه و متن كتاب؛
# مقدمه و متن كتاب؛
# پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاع‌رسانى اسلامى مرجع، ج 1، ص 293.
# پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدویت»، قم، مؤسسه اطلاع‌رسانى اسلامى مرجع، ج 1، ص 293.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش