۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== انگيزه تأليف == ' به '== انگيزه تأليف == ') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
در مقام دوم، ادله آنهايى كه لعن را جايز دانستهاند، مىآورد و حتى بيان مىدارد كه لعن كسانى كه مستحق لعن هستند مستحب است. | در مقام دوم، ادله آنهايى كه لعن را جايز دانستهاند، مىآورد و حتى بيان مىدارد كه لعن كسانى كه مستحق لعن هستند مستحب است. | ||
مؤلف در | مؤلف در پایان ادله ويژهاى كه دالّ بر جواز لعن يزيد است را ذكر مىكند. | ||
در خاتمه نيز به بيان فضيلت و برترى علويون از بنى هاشم و مناقب آنها مىپردازد. | در خاتمه نيز به بيان فضيلت و برترى علويون از بنى هاشم و مناقب آنها مىپردازد. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
وى در جواب پاسخ مىدهد كه چگونه يك انديشمند مسلمان مىتواند يكى از مسلمات تاريخى را ناديده بگيرد و چشمش را بر روى حقايق ببندد. | وى در جواب پاسخ مىدهد كه چگونه يك انديشمند مسلمان مىتواند يكى از مسلمات تاريخى را ناديده بگيرد و چشمش را بر روى حقايق ببندد. | ||
وى در | وى در پایان مىگويد: يزيد همه اسباب لعن را در خود جمع كرده است و لذا واجب است از وى برائت جوييم و لعن وى نيز جايز است. | ||
يزيد اولاً، امام حسين(ع) و مؤمنان بسيارى را از روى عمد به قتل رسانده است و كسى كه از روى عمد مؤمنى را به قتل برساند توبهاش قبول نيست. | يزيد اولاً، امام حسين(ع) و مؤمنان بسيارى را از روى عمد به قتل رسانده است و كسى كه از روى عمد مؤمنى را به قتل برساند توبهاش قبول نيست. |
ویرایش