۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#:برحسب اكثر برآوردها كه اطمينان بيشترى به آن وجود دارد، آمار شيعيان در عربستان بين يك تا يك و نيم مليون نفر تخمين زده مىشود كه علاوه بر منطقه شرقى، در مناطق گوناگون ديگرى مانند مدينه، مكه، ينبع، جده و... پراكنده هستند.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص5 - 6</ref> | #:برحسب اكثر برآوردها كه اطمينان بيشترى به آن وجود دارد، آمار شيعيان در عربستان بين يك تا يك و نيم مليون نفر تخمين زده مىشود كه علاوه بر منطقه شرقى، در مناطق گوناگون ديگرى مانند مدينه، مكه، ينبع، جده و... پراكنده هستند.<ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص5 - 6</ref> | ||
#نويسنده تأكيد كرده است كه آنچه ما مىكوشيم بيان كنيم برداشتى متوازن از اين مشكل مهمّ است كه هنوز هم حلّ نشده است و آن عبارت از انسجام ملى است كه فقط براى شيعيان محدوديت نياورده؛ هرچند مثال شيعه روشنترين جلوه بحران انسجام ملى است. به حاشيه راندن شيعيان در سطح سياسى، تصميمى بود كه بر اساس پايهاى دينى بنيان گذاشته شد و با بقاى دولتى كه چنين عزمى دارد، استمرار مىيابد و.<ref>متن كتاب، ص62</ref> | #نويسنده تأكيد كرده است كه آنچه ما مىكوشيم بيان كنيم برداشتى متوازن از اين مشكل مهمّ است كه هنوز هم حلّ نشده است و آن عبارت از انسجام ملى است كه فقط براى شيعيان محدوديت نياورده؛ هرچند مثال شيعه روشنترين جلوه بحران انسجام ملى است. به حاشيه راندن شيعيان در سطح سياسى، تصميمى بود كه بر اساس پايهاى دينى بنيان گذاشته شد و با بقاى دولتى كه چنين عزمى دارد، استمرار مىيابد و.<ref>متن كتاب، ص62</ref> | ||
#نويسنده تأكيد كرده است كه: شهروندان شيعه در حال حاضر اين فرصت را دارند كه در مشاركتى ملى و عمومى ادغام شوند و از وضعيت گروهى مذهبى به نيرويى قدرتمند در سازندگى ملى و همگانى منتقل شوند؛ چون آنان جزئى از اين وطن هستند و مسئوليت دارند كه به آن بپيوندند و شكست | #نويسنده تأكيد كرده است كه: شهروندان شيعه در حال حاضر اين فرصت را دارند كه در مشاركتى ملى و عمومى ادغام شوند و از وضعيت گروهى مذهبى به نيرويى قدرتمند در سازندگى ملى و همگانى منتقل شوند؛ چون آنان جزئى از اين وطن هستند و مسئوليت دارند كه به آن بپيوندند و شكست بىپایانى كه گريبان سياستهاى دولت را در ادغام نيروهاى اجتماعى و سياسى گرفته است، مسئوليت شيعه را در برقرارى انسجام ملى در جامعهاى كه از نظر خاک، دغدغهها، مصالح و مسير پيش رو با هم شريكند، ساقط نمىكند.<ref>همان، ص83 - 84</ref> | ||
#همچنين نويسنده يادآور شده است كه: انقلاب ايران پنجره بزرگ اميد را براى جوامع شيعى باز كرد تا از مدل تجربه ايران در كشورهاى خود بهره بگيرند و با انقلابهاى پىدرپى در نهايت به ظهور دولتهاى اسلامى برسند كه آن را دانشمندان اسلامى رهبرى مىكنند... و.<ref>همان، ص108</ref> | #همچنين نويسنده يادآور شده است كه: انقلاب ايران پنجره بزرگ اميد را براى جوامع شيعى باز كرد تا از مدل تجربه ايران در كشورهاى خود بهره بگيرند و با انقلابهاى پىدرپى در نهايت به ظهور دولتهاى اسلامى برسند كه آن را دانشمندان اسلامى رهبرى مىكنند... و.<ref>همان، ص108</ref> | ||
#نويسنده، معاشرت بين شيعيان و سلفيان را در عربستان مورد بررسى قرار داده است و چنين ابراز عقيده كرده است كه: از چند سال پيش تاكنون جمعى از اصحاب تسامح شروع به بازخوانى خود كردهاند، ولى بهصورت گزينشى، مانند كسى كه به بررسى مواضع [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مىپردازد كه بر [[امام على(ع)]] حمله كرده است و يا كسى كه آثار برجاىمانده از شيعه را مىخواند كه به سبّ خلفا پرداخته است و در | #نويسنده، معاشرت بين شيعيان و سلفيان را در عربستان مورد بررسى قرار داده است و چنين ابراز عقيده كرده است كه: از چند سال پيش تاكنون جمعى از اصحاب تسامح شروع به بازخوانى خود كردهاند، ولى بهصورت گزينشى، مانند كسى كه به بررسى مواضع [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] مىپردازد كه بر [[امام على(ع)]] حمله كرده است و يا كسى كه آثار برجاىمانده از شيعه را مىخواند كه به سبّ خلفا پرداخته است و در پایان، اهل انصاف، نسبت به داورى درباره آثار گذشته، با حالت تعادل خارج مىشوند. احساس بزرگى كه اين گروه نسبت به عظمت مشكل اختلافات و تعصبات قومى و مذهبى دارند و نيت صادقشان آنان را وادار به كاشتن بذر تسامح و پذيرش ديگرى مىكند و البته اين مطلب به دفن اختلاف نمىانجامد و انگيزههاى قومى را از بين نمىبرد؛ چون هركدام از اين دو فرقه بهراحتى مىتوانند وحدت را ويران كنند؛ زيرا در كتابهاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] و شيعه، مطالب بهاندازه كافى براى تفرقه هست.<ref>همان، ص131</ref> | ||
#نويسنده با عرضه بحثى در مورد بيدارى آفتزده در باب وحدت ملى، به تئورى توطئه و شناسايى نيات و اهداف دشمن و همچنين دلهره تعصبات قومى و قبيلهاى در عراق پرداخته و تأكيد كرده است كه اندكى قبل از آغاز حمله نيروهاى اتحاد آمريكايى - انگليسى بر عراق در مارس 2003م و بعدش، مسئله تعصبات قومى و قبيلهاى بهسرعت و بهصورت نگرانكنندهاى منفجر و شروع شد و طرفداران اختلافات قومى و مذهبى، جنگ در عراق را بهصورت جنگى آمريكايى - شيعى ترسيم كردند كه هدفش نابود كردن حكومتى سنّى است كه در رأسش صدام حسين قرار دارد.<ref>همان، ص161 - 178</ref> | #نويسنده با عرضه بحثى در مورد بيدارى آفتزده در باب وحدت ملى، به تئورى توطئه و شناسايى نيات و اهداف دشمن و همچنين دلهره تعصبات قومى و قبيلهاى در عراق پرداخته و تأكيد كرده است كه اندكى قبل از آغاز حمله نيروهاى اتحاد آمريكايى - انگليسى بر عراق در مارس 2003م و بعدش، مسئله تعصبات قومى و قبيلهاى بهسرعت و بهصورت نگرانكنندهاى منفجر و شروع شد و طرفداران اختلافات قومى و مذهبى، جنگ در عراق را بهصورت جنگى آمريكايى - شيعى ترسيم كردند كه هدفش نابود كردن حكومتى سنّى است كه در رأسش صدام حسين قرار دارد.<ref>همان، ص161 - 178</ref> | ||
#نويسنده در | #نويسنده در پایان تأكيد كرده است كه بايد گفت كه نتيجه سياسى تعصبات قومى و مذهبى هميشه براى غير از مشغولان به آن بوده؛ همانطوركه اين گونه تعصبات، صفتى سحرآميز براى بسيارى از طماعان در رسيدن به اهداف سياسى است و «من لا يتعلّم من التاريخ يخسر الجغرافيا» (هر كسى كه از تاريخ نمىآموزد، جغرافيا را مىبازد).<ref>همان، ص181</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
براى كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب.<ref>متن كتاب، ص183</ref>ذكر شده است و متأسفانه فهرستهاى فنى ديگر (اعلام، كتابها، فرق و مذاهب و...) و حتى فهرست منابع تنظيم نشده است. همچنين متأسفانه نويسنده، تاريخ آغاز و انجام نگارش كتاب حاضر و ساير مشخصات آن و نيز انگيزه و اهداف خودش را مشخص نكرده است. | براى كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب.<ref>متن كتاب، ص183</ref>ذكر شده است و متأسفانه فهرستهاى فنى ديگر (اعلام، كتابها، فرق و مذاهب و...) و حتى فهرست منابع تنظيم نشده است. همچنين متأسفانه نويسنده، تاريخ آغاز و انجام نگارش كتاب حاضر و ساير مشخصات آن و نيز انگيزه و اهداف خودش را مشخص نكرده است. | ||
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در | كتاب حاضر، مستند است و نويسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده و شماره پاورقىها بهصورت پياپى است. در اين پاورقىها بهصورت عموم، منابع بحث با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر آمده است.<ref>بهطور مثال، ر. ك.: همان، ص95، پاورقى 26 و ص117، پاورقى 37 و...</ref>و گاه توضيحاتى مطرح كرده است.<ref>مثلاً ر. ك.: همان، ص119، پاورقى 38</ref>و... | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش