الشيعة في السعودية
الشیعة في السعودیة | |
---|---|
پدیدآوران | ابراهیم، فواد (نویسنده) |
ناشر | دار الساقي |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 2007 م |
چاپ | 1 |
شابک | 1-85516-714-x |
موضوع | شیعه - عربستان سعودی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 239 /الف2ش9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشيعة في السعودية، به زبان عربى، از آثار فؤاد ابراهیم است كه در آن، وضعيت شیعیان امروز در عربستان سعودى را بهصورت مستند و علمى - تحليلى بررسى كرده است. مطالعه اين اثر مىتواند پژوهشگران را در شناخت و تحليل بهتر اوضاع فرهنگى، اجتماعى و سياسى شيعه در شبهجزيره عربستان، يارى رساند.
ساختار
كتاب حاضر از مقدمه و دو بخش اصلى به ترتيب ذيل تشكيل شده است:
- نزدیکى اولیه در تركيب بومى؛
- خودشناسى انتقادى شيعه.
زبان و ادبيات اين اثر، زبان عربى جديد و رسا و شيواست، ولى البته براى كسانى كه عادت به عربى قديمى و سنتى دارند، مشكل است و چندان گويا نيست. نویسنده، از كتابهاى مهمّ و متعدد تاريخى، رجالى، تراجم و... از آثار علمى انديشمندان معاصر و پايگاههاى اينترنتى و مقالات نشريات و برخى از منابع قديم، براى تولید اثر حاضر بهره برده است.
گزارش محتوا
درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
- نویسنده در مقدمهاش - كه مكان و تاريخ و مشخصات نگارش آن را روشن نكرده است - با تأكيد بر اينكه جمعيت شیعیان دوازدهامامى در عربستان، در حدود 10 - 15 درصد از جمعيت 15/5 ميليونى آن كشور بر حسب آمار سال 2004م، است، افزوده است كه در اين كشور، گرايشهاى غالب مذهبى سه مذهب سنى است: شافعى در حجاز، حنبلى در نجد و احساء، مالكى در حجاز و احساء و همچنين مذهب شيعى اسماعيلى در منطقه نجران جنوبى غلبه دارد و علىرغم برخى از تناقضات در آمارهاى جمعيت شیعیان در منطقه شرقى كه يكى از عواملش به فقدان آمارهاى رسمى و معتبر و مورد وثوق بازمىگردد، اين باور عمومى مستحكم در نزد بسيارى از پژوهشگران مسائل عربستان سعودى وجود دارد كه دستگاههاى رسمى سعودى به اين مطلب گرايش دارند كه آمار جمعيت شیعیان را بهخاطر مسائل سياسى و امنيتى و اقتصادى پايين بياورند.
- برحسب اكثر برآوردها كه اطمينان بيشترى به آن وجود دارد، آمار شیعیان در عربستان بين يك تا يك و نيم مليون نفر تخمين زده مىشود كه علاوه بر منطقه شرقى، در مناطق گوناگون ديگرى مانند مدينه، مكه، ينبع، جده و... پراكنده هستند.[۱]
- نویسنده تأكيد كرده است كه آنچه ما مىكوشيم بيان كنيم برداشتى متوازن از اين مشكل مهمّ است كه هنوز هم حلّ نشده است و آن عبارت از انسجام ملى است كه فقط براى شیعیان محدوديت نياورده؛ هرچند مثال شيعه روشنترين جلوه بحران انسجام ملى است. به حاشيه راندن شیعیان در سطح سياسى، تصميمى بود كه بر اساس پايهاى دينى بنيان گذاشته شد و با بقاى دولتى كه چنين عزمى دارد، استمرار مىيابد و.[۲]
- نویسنده تأكيد كرده است كه: شهروندان شيعه در حال حاضر اين فرصت را دارند كه در مشاركتى ملى و عمومى ادغام شوند و از وضعيت گروهى مذهبى به نيرويى قدرتمند در سازندگى ملى و همگانى منتقل شوند؛ چون آنان جزئى از اين وطن هستند و مسئولیت دارند كه به آن بپيوندند و شكست بىپایانى كه گريبان سياستهاى دولت را در ادغام نيروهاى اجتماعى و سياسى گرفته است، مسئولیت شيعه را در برقرارى انسجام ملى در جامعهاى كه از نظر خاک، دغدغهها، مصالح و مسير پيش رو با هم شريكند، ساقط نمىكند.[۳]
- همچنين نویسنده يادآور شده است كه: انقلاب ایران پنجره بزرگ اميد را براى جوامع شيعى باز كرد تا از مدل تجربه ایران در كشورهاى خود بهره بگیرند و با انقلابهاى پىدرپى در نهایت به ظهور دولتهاى اسلامى برسند كه آن را دانشمندان اسلامى رهبرى مىكنند... و.[۴]
- نویسنده، معاشرت بين شیعیان و سلفيان را در عربستان مورد بررسى قرار داده است و چنين ابراز عقيده كرده است كه: از چند سال پيش تاكنون جمعى از اصحاب تسامح شروع به بازخوانى خود كردهاند، ولى بهصورت گزينشى، مانند كسى كه به بررسى مواضع ابن تيميه مىپردازد كه بر امام على(ع) حمله كرده است و يا كسى كه آثار برجاىمانده از شيعه را مىخواند كه به سبّ خلفا پرداخته است و در پایان، اهل انصاف، نسبت به داورى درباره آثار گذشته، با حالت تعادل خارج مىشوند. احساس بزرگى كه اين گروه نسبت به عظمت مشكل اختلافات و تعصبات قومى و مذهبى دارند و نيت صادقشان آنان را وادار به كاشتن بذر تسامح و پذيرش ديگرى مىكند و البته اين مطلب به دفن اختلاف نمىانجامد و انگیزههاى قومى را از بين نمىبرد؛ چون هركدام از اين دو فرقه بهراحتى مىتوانند وحدت را ويران كنند؛ زيرا در كتابهاى ابن تيميه و شيعه، مطالب بهاندازه كافى براى تفرقه هست.[۵]
- نویسنده با عرضه بحثى در مورد بيدارى آفتزده در باب وحدت ملى، به تئورى توطئه و شناسايى نيات و اهداف دشمن و همچنين دلهره تعصبات قومى و قبيلهاى در عراق پرداخته و تأكيد كرده است كه اندكى قبل از آغاز حمله نيروهاى اتحاد آمريكايى - انگليسى بر عراق در مارس 2003م و بعدش، مسئله تعصبات قومى و قبيلهاى بهسرعت و بهصورت نگرانكنندهاى منفجر و شروع شد و طرفداران اختلافات قومى و مذهبى، جنگ در عراق را بهصورت جنگى آمريكايى - شيعى ترسيم كردند كه هدفش نابود كردن حكومتى سنّى است كه در رأسش صدام حسین قرار دارد.[۶]
- نویسنده در پایان تأكيد كرده است كه بايد گفت كه نتيجه سياسى تعصبات قومى و مذهبى هميشه براى غير از مشغولان به آن بوده؛ همانطوركه اين گونه تعصبات، صفتى سحرآميز براى بسيارى از طماعان در رسيدن به اهداف سياسى است و «من لا يتعلّم من التاريخ يخسر الجغرافيا» (هر كسى كه از تاريخ نمىآموزد، جغرافيا را مىبازد).[۷]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، فقط فهرست مطالب.[۸]ذكر شده است و متأسفانه فهرستهاى فنى ديگر (اعلام، كتابها، فرق و مذاهب و...) و حتى فهرست منابع تنظيم نشده است. همچنين متأسفانه نویسنده، تاريخ آغاز و انجام نگارش كتاب حاضر و ساير مشخصات آن و نيز انگیزه و اهداف خودش را مشخص نكرده است.
كتاب حاضر، مستند است و نویسنده، ارجاعاتش را بهصورت پاورقى در پایان هر صفحه آورده و شماره پاورقىها بهصورت پياپى است. در اين پاورقىها بهصورت عموم، منابع بحث با ذكر نام كتاب و شماره جلد و صفحه مورد نظر آمده است.[۹]و گاه توضيحاتى مطرح كرده است.[۱۰]و...
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.