۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | کتابخانۀ دیجیتال نور =' به '| کتابخانۀ دیجیتال نور =') |
جز (جایگزینی متن - 'پايان' به 'پایان') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
#:سه- در اين تعليقات، عبده وارد بحث از نقدهاى ابن سهلان ساوى بر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مىشود و بحث را تعقيب مىكند و به كاوش از منشأ شكّهاى ابن سهلان هم مىپردازد و براى كشف حقيقت به منابع ساوى مراجعه مىكند و از بررسى تعليقاتش معلوم مىشود كه او به شرح محقق طوسى نظر دارد. البته او، شارح و مقررى منصف است و براى خودش در مورد نوآورى منطقى و يا تأسيس قاعدهاى در منطق ادعايى ندارد. به خاطر اهميت اين تعليقات، آن را تصحيح كرده و به كتاب ملحق ساختيم تا ياد شيخ را جاودانه كنيم.<ref>همان، ص27 - 46</ref> | #:سه- در اين تعليقات، عبده وارد بحث از نقدهاى ابن سهلان ساوى بر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] مىشود و بحث را تعقيب مىكند و به كاوش از منشأ شكّهاى ابن سهلان هم مىپردازد و براى كشف حقيقت به منابع ساوى مراجعه مىكند و از بررسى تعليقاتش معلوم مىشود كه او به شرح محقق طوسى نظر دارد. البته او، شارح و مقررى منصف است و براى خودش در مورد نوآورى منطقى و يا تأسيس قاعدهاى در منطق ادعايى ندارد. به خاطر اهميت اين تعليقات، آن را تصحيح كرده و به كتاب ملحق ساختيم تا ياد شيخ را جاودانه كنيم.<ref>همان، ص27 - 46</ref> | ||
#شيخ محمد عبده نوشته است: «در هنگام سفرم به بيروت در سال 1304ق، كتابى را در علم منطق ديدم كه «البصائر النصيرية» ناميده مىشد، نوشته امام قاضى زاهد ابن سهلان ساوى، پس بهدقت در آن نگريستم و دريافتم كه آن كتاب با همه اختصارش داراى مطالبى است كه در كتب مطول نيست و از مناقشات وهمى خالى است و... همچنين ديدم چنان نظمى دارد كه در بين كتابهايى كه بعد از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و مانند او در اين علوم مىشناسیم، بىسابقه است؛ پس نسخهاى از آن نوشتم و در نزد خود نگه داشتم تا آنكه به بررسى وضعيت درسى دانشجويان دانشگاه الازهر و كتابهاى مناسب براى متوسطان پرداختم؛ پس آن را با دقت و كلمه به كلمه خواندم و ارزشش در نزد من بيشتر شد و آن را به استادان دانشگاه الازهر عرضه كردم و آنان هم تأييد كردند. البته هرچند عبارات كتاب روشن است، ولى براى زمانه خودش نوشته شده و چون در زمان ما برخى از عباراتش نيازمند توضيح است، تعليقاتى توضيحى نوشتم تا مقصودش بهخوبى آشكار گردد.<ref>همان، تعليقه ص49</ref> | #شيخ محمد عبده نوشته است: «در هنگام سفرم به بيروت در سال 1304ق، كتابى را در علم منطق ديدم كه «البصائر النصيرية» ناميده مىشد، نوشته امام قاضى زاهد ابن سهلان ساوى، پس بهدقت در آن نگريستم و دريافتم كه آن كتاب با همه اختصارش داراى مطالبى است كه در كتب مطول نيست و از مناقشات وهمى خالى است و... همچنين ديدم چنان نظمى دارد كه در بين كتابهايى كه بعد از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] و مانند او در اين علوم مىشناسیم، بىسابقه است؛ پس نسخهاى از آن نوشتم و در نزد خود نگه داشتم تا آنكه به بررسى وضعيت درسى دانشجويان دانشگاه الازهر و كتابهاى مناسب براى متوسطان پرداختم؛ پس آن را با دقت و كلمه به كلمه خواندم و ارزشش در نزد من بيشتر شد و آن را به استادان دانشگاه الازهر عرضه كردم و آنان هم تأييد كردند. البته هرچند عبارات كتاب روشن است، ولى براى زمانه خودش نوشته شده و چون در زمان ما برخى از عباراتش نيازمند توضيح است، تعليقاتى توضيحى نوشتم تا مقصودش بهخوبى آشكار گردد.<ref>همان، تعليقه ص49</ref> | ||
#نويسنده، صورتهاى مختلف مغالطات را توضيح داده و در | #نويسنده، صورتهاى مختلف مغالطات را توضيح داده و در پایان آورده است كه همين مقدار در بيان مغالطات قياسى كافى است و استاد شيخ محمد عبده در تعليقه نوشته است كه بسيارى از موارد مغالطات باقى مانده كه نويسنده آن را ذكر نكرده است. او سپس مثالهايى را براى اين مطلب بيان كرده است.<ref>همان، تعليقه ص470</ref> | ||
#مصحح در | #مصحح در پایان كتاب، فهرست اعلام (اشخاص و كتب) را آورده است.<ref>همان، ص472 - 483</ref> | ||
#بنا بر نظر استا دكتر صمد موحد، «البصائر النصيرية» به قصد تقرب به مجلس ابوالقاسم محمود بن مظفر بن عبدالملك مروزى خوارزمى كه از 521 تا 526ق، وزير سلطان سنجر بود، تأليف شده است. «بصائر» از كتابهاى معروف درسى سده 6ق، بوده؛ چنانكه شيخ شهابالدينسهروردى در اصفهان آن را نزد ظهير قارى (يا فارسى) خوانده و به گفته شهرزورى، از نوشتههاى وى چنين برمىآيد كه در «بصائر» بسيار تأمل مىكرده است. ابن سهلان در اين كتاب كوشيده است تا آنچه را كه قدما از توضيح آن غفلت كردهاند، روشن گرداند و آنچه را كه بهاجمال نوشتهاند، بهتفصيل آورد و موارد نادرست را گوشزد كند. اين كتاب... از كتابهاى درسى جامع الازهر بشمار آمده است.<ref>مدخل ابن سهلان، در دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص727</ref> | #بنا بر نظر استا دكتر صمد موحد، «البصائر النصيرية» به قصد تقرب به مجلس ابوالقاسم محمود بن مظفر بن عبدالملك مروزى خوارزمى كه از 521 تا 526ق، وزير سلطان سنجر بود، تأليف شده است. «بصائر» از كتابهاى معروف درسى سده 6ق، بوده؛ چنانكه شيخ شهابالدينسهروردى در اصفهان آن را نزد ظهير قارى (يا فارسى) خوانده و به گفته شهرزورى، از نوشتههاى وى چنين برمىآيد كه در «بصائر» بسيار تأمل مىكرده است. ابن سهلان در اين كتاب كوشيده است تا آنچه را كه قدما از توضيح آن غفلت كردهاند، روشن گرداند و آنچه را كه بهاجمال نوشتهاند، بهتفصيل آورد و موارد نادرست را گوشزد كند. اين كتاب... از كتابهاى درسى جامع الازهر بشمار آمده است.<ref>مدخل ابن سهلان، در دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص727</ref> | ||
ویرایش