پرش به محتوا

التقريب و التيسير لمعرفة سنن البشير النذير في اصول الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'براي' به 'برای'
جز (جایگزینی متن - ' | تعداد جلد =' به '| تعداد جلد =')
جز (جایگزینی متن - 'براي' به 'برای')
خط ۲۸: خط ۲۸:
نام كامل اين كتاب عبارت است از: «التقريب و التيسير لمعرفة سنن البشير النذير في أصول الحديث».
نام كامل اين كتاب عبارت است از: «التقريب و التيسير لمعرفة سنن البشير النذير في أصول الحديث».


اين اثر را عبدالله عمر بارودى، تصحيح و تحقيق كرده و تعليقاتى برايش نوشته است. در اين اثر، انواع روايات مانند صحيح، حسن، ضعيف، مسند، متصل، مرفوع، موقوف، مقطوع، مرسل، منقطع، مُعضَل، مُدلَّس، شاذّ، مُنكَر، مُصَحَّف، معلل، مضطرب، مقلوب و... شناسانده شده است.
اين اثر را عبدالله عمر بارودى، تصحيح و تحقيق كرده و تعليقاتى برایش نوشته است. در اين اثر، انواع روايات مانند صحيح، حسن، ضعيف، مسند، متصل، مرفوع، موقوف، مقطوع، مرسل، منقطع، مُعضَل، مُدلَّس، شاذّ، مُنكَر، مُصَحَّف، معلل، مضطرب، مقلوب و... شناسانده شده است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۴۰: خط ۴۰:
درباره اين اثر، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:
درباره اين اثر، گفتنى‌ها فراوان است، از جمله:


#مصحح محترم در مقدمه مختصر و عالمانه‌اش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده، بعد از ذكر مطلبى در مورد اهميت علوم حديث و نقش انديشمندان در گسترش و ارتقاى آن، نوشته است يكى از اين دانشوران امام نووى است كه كتاب تقريب را نوشته كه خلاصه ارشاد است... سپس روش تحقيقش را در اين اثر چنين نوشته است: اين كتاب را بر اساس نسخه‌اى قديمى كه در دمشق چاپ شده مقابله و تصحيح كردم و اين نسخه را با «تدريب الراوي في شرح التقريب»، نوشته [[سيوطى]] مقايسه كردم كه در مصر چاپ شده و بر نسخه‌اى خطى مقابله شده كه برخى از آن در زمان مؤلف به خطّ برخى از شاگردانش نوشته شده است و برخى از تعليقات لازم را برايش نوشتم. شرح حالى از نويسنده به‌عنوان مقدمه براى كتاب حاضر نوشتم و در پايان، فهرست موضوعى مطالب كتاب را افزودم.<ref>مقدمه كتاب، ص5 - 6</ref>
#مصحح محترم در مقدمه مختصر و عالمانه‌اش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده، بعد از ذكر مطلبى در مورد اهميت علوم حديث و نقش انديشمندان در گسترش و ارتقاى آن، نوشته است يكى از اين دانشوران امام نووى است كه كتاب تقريب را نوشته كه خلاصه ارشاد است... سپس روش تحقيقش را در اين اثر چنين نوشته است: اين كتاب را بر اساس نسخه‌اى قديمى كه در دمشق چاپ شده مقابله و تصحيح كردم و اين نسخه را با «تدريب الراوي في شرح التقريب»، نوشته [[سيوطى]] مقايسه كردم كه در مصر چاپ شده و بر نسخه‌اى خطى مقابله شده كه برخى از آن در زمان مؤلف به خطّ برخى از شاگردانش نوشته شده است و برخى از تعليقات لازم را برایش نوشتم. شرح حالى از نويسنده به‌عنوان مقدمه براى كتاب حاضر نوشتم و در پايان، فهرست موضوعى مطالب كتاب را افزودم.<ref>مقدمه كتاب، ص5 - 6</ref>
#نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده، تأكيد كرده كه: «... علم حديث از بهترين روش‌هاى تقرب به‌سوى پروردگار عالميان است و چگونه چنين نباشد؟، درحالى‌كه علوم حديث بيان روش بهترين آفريده و بزرگوارترين اولين و آخرين است. اين اثر، كتابى است كه آن را از كتاب «الإرشاد» برگزيده‌ام و «الإرشاد» نيز خلاصه‌اى است كه از علوم حديث، نوشته امام حافظ متقن محقق، عثمان بن عبدالرحمن، معروف به ابن الصلاح برگرفته‌ام. در اين اثر، نهايت تلاشم را براى اختصار انجام مى‌دهم، بدون آنكه به مقصود خللى وارد شود...».<ref>ر.ک: همان، ص19 - 20</ref>
#نويسنده در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده، تأكيد كرده كه: «... علم حديث از بهترين روش‌هاى تقرب به‌سوى پروردگار عالميان است و چگونه چنين نباشد؟، درحالى‌كه علوم حديث بيان روش بهترين آفريده و بزرگوارترين اولين و آخرين است. اين اثر، كتابى است كه آن را از كتاب «الإرشاد» برگزيده‌ام و «الإرشاد» نيز خلاصه‌اى است كه از علوم حديث، نوشته امام حافظ متقن محقق، عثمان بن عبدالرحمن، معروف به ابن الصلاح برگرفته‌ام. در اين اثر، نهايت تلاشم را براى اختصار انجام مى‌دهم، بدون آنكه به مقصود خللى وارد شود...».<ref>ر.ک: همان، ص19 - 20</ref>
#نويسنده در نوع دوازدهم درباره تدليس چنين نوشته است: تدليس دو قسم است:الف)- تدليس اسناد: به اين صورت كه راوى، مطلبى را از معاصرش نقل كند، درحالى‌كه آن را نشنيده، به توهّم اينكه شنيده و بگويد: فلانى چنان گفت و يا از فلانى نقل مى‌كنم و مانند آن و گاهى شيخش را از اسناد ساقط نمى‌كند، ولى غير از شيخ را كه ضعيف يا صغير است براى نيكوسازى حديث حذف مى‌كند؛
#نويسنده در نوع دوازدهم درباره تدليس چنين نوشته است: تدليس دو قسم است:الف)- تدليس اسناد: به اين صورت كه راوى، مطلبى را از معاصرش نقل كند، درحالى‌كه آن را نشنيده، به توهّم اينكه شنيده و بگويد: فلانى چنان گفت و يا از فلانى نقل مى‌كنم و مانند آن و گاهى شيخش را از اسناد ساقط نمى‌كند، ولى غير از شيخ را كه ضعيف يا صغير است براى نيكوسازى حديث حذف مى‌كند؛
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش