۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
# شریعت صرف را مجاز مىداند و براى رسیدن به حقیقت، گذر از طریقت را لازم مىداند. | # شریعت صرف را مجاز مىداند و براى رسیدن به حقیقت، گذر از طریقت را لازم مىداند. | ||
# هنگامى که مراحل سلوک را طى مىنماید و باده از جام تجلّى صفات مىنوشد، از تعلیم و تعلّم دست کشیده و کتاب و درس را به کنار مىگذارد؛ | # هنگامى که مراحل سلوک را طى مىنماید و باده از جام تجلّى صفات مىنوشد، از تعلیم و تعلّم دست کشیده و کتاب و درس را به کنار مىگذارد؛ | ||
{{شعر}} | |||
مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب | {{ب|'' به درس عشق تو مشغول و فارغم از زید''' مرا چه کار که او ضارب است یا مضروب''}} | ||
{{ب|'' برو به میکده زاهد! کتاب زهد بِهِل''' به کفر زلف خم اندر خمش مسلمان باش''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>.''' | |||
به کفر زلف خم اندر خمش مسلمان باش'' | |||
ب)- شخصیت شاعرى: | ب)- شخصیت شاعرى: | ||
خط ۷۸: | خط ۷۷: | ||
در دیوان اشعار او گاهی به کلمات غریب و نامستعملی مانند: منهوب، منکوب، دواب، عتاب، غیاث، نکاث، قماط، قربوس، کلف و... برمیخوریم. او غزلهایى دارد که در تمام ابیاتش کلمه مخصوصى تکرار مىشود. از جمله غزلى با «ردیف» سماور و با مطلع زیر که بنا به خواست معشوقهاش در وصف سماور سروده است: | در دیوان اشعار او گاهی به کلمات غریب و نامستعملی مانند: منهوب، منکوب، دواب، عتاب، غیاث، نکاث، قماط، قربوس، کلف و... برمیخوریم. او غزلهایى دارد که در تمام ابیاتش کلمه مخصوصى تکرار مىشود. از جمله غزلى با «ردیف» سماور و با مطلع زیر که بنا به خواست معشوقهاش در وصف سماور سروده است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' یار پرىچهره در کنار سماور''|2='' کرده طراز چمن عذار سماور''}} | |||
{{ب|'' خون دل عاشقان بود که به استکان''|2='' ریخت ز قورى که بُد سوار سماور''}}{{پایان شعر}} | |||
همچنین در میان اشعار او به برخی تشبیهات و استعارات جالب برخورد میکنیم، مانند بوق غیرت، کشتی ایجاد، درهای جنون، ترک کماندار، خرمن عمر، تیغ دو ابرو، شربت فنا، یونس دل، زنجیر توکل، عروس غنچه، کنگره قرب و...<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref>. | همچنین در میان اشعار او به برخی تشبیهات و استعارات جالب برخورد میکنیم، مانند بوق غیرت، کشتی ایجاد، درهای جنون، ترک کماندار، خرمن عمر، تیغ دو ابرو، شربت فنا، یونس دل، زنجیر توکل، عروس غنچه، کنگره قرب و...<ref>ر.ک: همان، ص28-30</ref>. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۲: | ||
استناد به آیات و احادیث و اصطلاحات عربى در دیوان مشاهده مىشود و غالبا یکى از مصراعها و یا هر دو مصراع بیت به عربى آورده شده است، مانند: | استناد به آیات و احادیث و اصطلاحات عربى در دیوان مشاهده مىشود و غالبا یکى از مصراعها و یا هر دو مصراع بیت به عربى آورده شده است، مانند: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' شحنه بازار عشقت زد خروش''|2='' که «لدوا للموت وَ ابنوا لِلخَراب»''}}{{پایان شعر}} | |||
یا | یا | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' ز دو لعل گشت شکرفشان''|2='' که «أنا الشّهيد بكربلا»''}}{{پایان شعر}} | |||
و | و | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' فبدت على لمعاته، ظهرت على صفحاته''|2='' طلعت على قبساته، أحدية حقّ ذو المنن''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص30-31</ref>. | |||
ه)- اوضاع اجتماعى و سیاسى: | ه)- اوضاع اجتماعى و سیاسى: | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۱۲: | ||
در اشعارش ذکرى از اوضاع اجتماعى و سیاسى و تاریخى زمانه و روزگارش نشده است؛ فقط در بیت 931، اشارهاى به سال سرودن قصیده (سنه 1310) دارد. | در اشعارش ذکرى از اوضاع اجتماعى و سیاسى و تاریخى زمانه و روزگارش نشده است؛ فقط در بیت 931، اشارهاى به سال سرودن قصیده (سنه 1310) دارد. | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' هزاروسیصدوده سال رفته است و هنوز''|2='' به گوش جان رسد آواز گریه اطفال''}}{{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص31</ref>. | |||
و)- نظیرهگویى: | و)- نظیرهگویى: | ||
[[وهاج خوانساري، محمد بن امير علي اصغر|وهاج]]، شاعرى نظیرهگوست که در این زمینه از حافظ، سعدى، مولوى، نظامى و... تغذیه فکرى داشته است. نمونههاى مثالى زیر (ترکیبات، اصطلاحات، مضامین و...) گویاى مطلب است: | [[وهاج خوانساري، محمد بن امير علي اصغر|وهاج]]، شاعرى نظیرهگوست که در این زمینه از حافظ، سعدى، مولوى، نظامى و... تغذیه فکرى داشته است. نمونههاى مثالى زیر (ترکیبات، اصطلاحات، مضامین و...) گویاى مطلب است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' پرتو حسن تو چون شد جلوهگر''|2='' بُرد از خلق دو عالم صبر و تاب''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
چنانکه حافظ گوید: | چنانکه حافظ گوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' در ازل پرتو حسنت ز تجلّى دم زد''|2='' عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
و | و | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' روى به هر سو کنم نیست مرا اختیار''|2='' مىکشدم سوى خود، سلسله موى دوست''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
چنانکه سعدی گوید: | چنانکه سعدی گوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' سلسله موى دوست حلقه دام بلاست''|2='' هرکه در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
و | و | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' در بزم عاشقانى و از غایت ظهور''|2='' هریک به جستجوى تو مدهوش و محو و مات''}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
چنانکه شیخ محمود شبستری گوید: | چنانکه شیخ محمود شبستری گوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' جهان جمله فروغ نور حق دان''|2='' حق اندر وى زپیدایى است پنهان''}} {{پایان شعر}}<ref>ر.ک: همان، ص31-32</ref>. | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش