۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(لینک درون متنی) |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''دیوان مخلص کاشانی'''، مجموعه اشعار میرزا محمد نراقی کاشانی متخلص به مخلص است. وی از شاعران ایرانی و طرفدار سبک هندی است. وی اهل سیر و سفر بوده و در دیوانش از کرمانشاه، نجف و کربلا یاد میکند. دیوان شعر وی توسط میراث مکتوب در سال ۱۳۷۹ و به کوشش و تصحیح و تحشیه حسن عاطفی چاپ شده است. مخلص به شعر صائب تبریزی عنایت بسیار دارد و با حزین لاهیجی همنشین بوده است. | '''دیوان مخلص کاشانی'''، مجموعه اشعار [[مخلص کاشاني، محمد|میرزا محمد نراقی کاشانی]] متخلص به مخلص است. وی از شاعران ایرانی و طرفدار سبک هندی است. وی اهل سیر و سفر بوده و در دیوانش از کرمانشاه، نجف و کربلا یاد میکند. دیوان شعر وی توسط میراث مکتوب در سال ۱۳۷۹ و به کوشش و تصحیح و تحشیه [[عاطفي، حسن|حسن عاطفی]] چاپ شده است. مخلص به شعر صائب تبریزی عنایت بسیار دارد و با حزین لاهیجی همنشین بوده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل بر مقدمهای به قلم محقق کتاب، آقای حسن عاطفی است و محتوای آن در سه بخش غزلیات و قطعات و رباعیات گردآوری شده است. | کتاب، مشتمل بر مقدمهای به قلم محقق کتاب، آقای [[حسن عاطفی]] است و محتوای آن در سه بخش غزلیات و قطعات و رباعیات گردآوری شده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
مخلص | [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص کاشانی]]، در شیوه شاعری از سبک معمول روزگار خود، که همان سبک هندی است، پیروی میکند و کلامش از هرگونه ابهام بهدور است. به صنایع لفظی، بهویژه ایهام توجه دارد و هنر وی در بازی با الفاظ است؛ هرچند که این بازی گاهی جالب نمیباشد. [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]] روانی و روشنی سخن را مدیون تلاش میداند، ولی معتقد است که بهآسانی امکانپذیر نیست: | ||
'''تلاش معنی روشن نمودن، آسان نیست گهر به پای خود از بحر برنمیآید''' | '''تلاش معنی روشن نمودن، آسان نیست گهر به پای خود از بحر برنمیآید''' | ||
وی در فراهم آوردن دیوان خود میگوید: | وی در فراهم آوردن دیوان خود میگوید: | ||
'''به این نظم و نسق آسان نکردم جمع، دیوان را ز معنی صیدها بر قله قاف قلم کردم''' | '''به این نظم و نسق آسان نکردم جمع، دیوان را ز معنی صیدها بر قله قاف قلم کردم''' | ||
'''لباس جلوه پوشیدم پریزادان معنی را ز صحبت، بزم را رشک گلستان ارم کردم''' | '''لباس جلوه پوشیدم پریزادان معنی را ز صحبت، بزم را رشک گلستان ارم کردم''' | ||
مخلص درباره توجه به مضامین دیگر شاعران میگوید که از زمانی که به رموز سخن آشنا شدم و به معانی غریب دست یافتم، دیگر گرد سخن دیگران نگشتم: | مخلص درباره توجه به مضامین دیگر شاعران میگوید که از زمانی که به رموز سخن آشنا شدم و به معانی غریب دست یافتم، دیگر گرد سخن دیگران نگشتم: | ||
'''تا گشتهام به معنی بیگانه آشنا هرگز لبم به معنی کس، آشنا نشد''' | '''تا گشتهام به معنی بیگانه آشنا هرگز لبم به معنی کس، آشنا نشد''' | ||
وی در مورد کسانی که از مضمون دیگران بهره میجویند، چنین گفته است: | وی در مورد کسانی که از مضمون دیگران بهره میجویند، چنین گفته است: | ||
'''هرکه داخل میکند در بیت خود، مضمون غیر در سرای خویش، محرم میکند بیگانه را''' | '''هرکه داخل میکند در بیت خود، مضمون غیر در سرای خویش، محرم میکند بیگانه را''' | ||
شاعر از انتقاد و خردهگیری بیجای مدعیان، سخت آزردهخاطر است و کار آنان را چون نیش کژدم میداند: | شاعر از انتقاد و خردهگیری بیجای مدعیان، سخت آزردهخاطر است و کار آنان را چون نیش کژدم میداند: | ||
'''گر ز حرف مدعی چون مار میپیچم، بجاست دخل کج در شعر، کار نیش کژدم میکند''' | '''گر ز حرف مدعی چون مار میپیچم، بجاست دخل کج در شعر، کار نیش کژدم میکند''' | ||
وی از سخن برای دریافت صله و جایزه بهره میبرد و مدح و ستایش را موجب بیچارگی ستایشگر میداند: | وی از سخن برای دریافت صله و جایزه بهره میبرد و مدح و ستایش را موجب بیچارگی ستایشگر میداند: | ||
'''مگو به مدح کسان بیت، بهر جایزه، مخلص که هرکه خانه خود را فروخت، دربهدر افتد''' | '''مگو به مدح کسان بیت، بهر جایزه، مخلص که هرکه خانه خود را فروخت، دربهدر افتد''' | ||
و نیز مخلص به علت ناآشنایی مردم به هنر شاعری و عدم شناخت آنان میگوید: | و نیز مخلص به علت ناآشنایی مردم به هنر شاعری و عدم شناخت آنان میگوید: | ||
'''مخلص، تلاش معنی روشن، چه لازم است؟ | '''مخلص، تلاش معنی روشن، چه لازم است؟''' | ||
در کشوری که کس نشناسد گهر ز سنگ''' <ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه چهلوهشت – چهلونه</ref>. | در کشوری که کس نشناسد گهر ز سنگ''' <ref>ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه چهلوهشت – چهلونه</ref>.''' | ||
مخلص در جایجای سرودههای خویش، استقبالهای زیبا و سنجیدهای از شعرای نامی و صاحب اثر آورده که بسیار به لطافت و ارزش آثار وی افزوده است. برخی از استقبالهای او از شعرایی مانند حافظ شیرازی، جامی، واعظ، نجیب کاشانی و... از این قرار است: | [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]] در جایجای سرودههای خویش، استقبالهای زیبا و سنجیدهای از شعرای نامی و صاحب اثر آورده که بسیار به لطافت و ارزش آثار وی افزوده است. برخی از استقبالهای او از شعرایی مانند حافظ شیرازی، جامی، واعظ، نجیب کاشانی و... از این قرار است: | ||
حافظ: | [[حافظ، شمسالدین محمد|حافظ]]: | ||
'''مژده ای دل که مسیحانفسی میآید که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید''' | '''مژده ای دل که مسیحانفسی میآید که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید''' | ||
مخلص: | |||
[[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]]: | |||
'''شغل عشقت نه ز هر بلهوسی میآید کار سیمرغ کجا، از مگسی میآید؟''' | '''شغل عشقت نه ز هر بلهوسی میآید کار سیمرغ کجا، از مگسی میآید؟''' | ||
'''یار پرسید چو از مخلص خود، حافظ گفت نالهای میشنوم، کز قفسی میآید''' | '''یار پرسید چو از مخلص خود، حافظ گفت نالهای میشنوم، کز قفسی میآید''' | ||
خط ۶۲: | خط ۷۰: | ||
'''مرا مهر مه ابروهلالی است بر این معنی قدم خم گشته دالی است''' | '''مرا مهر مه ابروهلالی است بر این معنی قدم خم گشته دالی است''' | ||
'''مرید جامیام مخلص که خوش گفت دلم پیرانهسر با خردسالی است''' | '''مرید جامیام مخلص که خوش گفت دلم پیرانهسر با خردسالی است''' | ||
معدودی غزل در دیوان مخلص وجود دارد که نجیب کاشانی - شاعر معاصر و همشهری مخلص - هم به همان وزن و قافیه سروده است، ولی کیفیت استقبال این دو از یکدیگر مشخص نیست. احتمالا در جلسات ادبی مطرح بوده و ساختهاند: | |||
مخلص: | معدودی غزل در دیوان مخلص وجود دارد که نجیب کاشانی - شاعر معاصر و همشهری [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]] - هم به همان وزن و قافیه سروده است، ولی کیفیت استقبال این دو از یکدیگر مشخص نیست. احتمالا در جلسات ادبی مطرح بوده و ساختهاند: | ||
[[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]]: | |||
'''عشقت کشد چو تیغ جفا سربرنده کیست؟ تن در شمار و سر بهحسابآورنده کیست؟''' | '''عشقت کشد چو تیغ جفا سربرنده کیست؟ تن در شمار و سر بهحسابآورنده کیست؟''' | ||
نجیب: | نجیب: | ||
'''گیرم به یار نوشتم، برنده کیست؟ جز رنگ آفتاب به کویش پرنده کیست؟''' | '''گیرم به یار نوشتم، برنده کیست؟ جز رنگ آفتاب به کویش پرنده کیست؟''' | ||
از جمله استقبالهای خاص و زیبای مخلص، استقبال از صائب است: | از جمله استقبالهای خاص و زیبای مخلص، استقبال از صائب است: | ||
صائب: | صائب: | ||
خط ۷۴: | خط ۸۷: | ||
'''به حسن خلق اگر یار میتوانی شد در این چمن گل بیخار میتوانی شد''' | '''به حسن خلق اگر یار میتوانی شد در این چمن گل بیخار میتوانی شد''' | ||
'''به فکر صائب اگر دل جلا دهی، مخلص ز هرچه هست خبردار میتوانی شد''' | '''به فکر صائب اگر دل جلا دهی، مخلص ز هرچه هست خبردار میتوانی شد''' | ||
صائب: | صائب: | ||
'''هرکس فشاند بر من پرشور، پشت دست از جهل زد به خانه زنبور، پشت دست''' | '''هرکس فشاند بر من پرشور، پشت دست از جهل زد به خانه زنبور، پشت دست''' | ||
مخلص: | مخلص: | ||
'''سازی به آستین ز چه مستور پشت دست؟ ای روی دستت از گل و از نور پشت دست''' | '''سازی به آستین ز چه مستور پشت دست؟ ای روی دستت از گل و از نور پشت دست''' | ||
باز مخلص این غزل را در استقبال صائب سروده است: | باز مخلص این غزل را در استقبال صائب سروده است: | ||
'''ای گرفتار تو بسیار و اسیر تو بسی هم تو منظوری و هم نیست نظیر تو کسی''' | '''ای گرفتار تو بسیار و اسیر تو بسی هم تو منظوری و هم نیست نظیر تو کسی''' | ||
مخلص به مضامین صائب و کلیم نیز توجه دارد، از جمله: | مخلص به مضامین صائب و کلیم نیز توجه دارد، از جمله: | ||
صائب: | صائب: | ||
خط ۹۰: | خط ۱۰۹: | ||
'''پیچوتاب زلف او را میکنم از دل سراغ کس بلد نبود چو مجنون، کوچه زنجیر را'''<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلونه – پنجاهوچهار</ref>. | '''پیچوتاب زلف او را میکنم از دل سراغ کس بلد نبود چو مجنون، کوچه زنجیر را'''<ref>ر.ک: همان، صفحه چهلونه – پنجاهوچهار</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای شعر | از جمله ویژگیهای شعر [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]]، باریکاندیشی و مضمونآفرینیهای ظریف وی است؛ از جمله آنها چنین اشعاری است: | ||
'''گوشهگیران جهان پشت به دنیا نکنند روی در قبله محال است که آرد محراب''' | '''گوشهگیران جهان پشت به دنیا نکنند روی در قبله محال است که آرد محراب''' | ||
'''خانه ظالم چو ویران شد، چراغان میشود شمع میسازند موم خانه زنبور را''' | '''خانه ظالم چو ویران شد، چراغان میشود شمع میسازند موم خانه زنبور را''' | ||
'''نسب سودی نبخشد چون نداری جوهری از خود که باشد بیشتر با آب نسبت تیغ چوبین را'''<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتاد</ref>. | '''نسب سودی نبخشد چون نداری جوهری از خود که باشد بیشتر با آب نسبت تیغ چوبین را'''<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتاد</ref>. | ||
بازی با الفاظ در سرودههای | بازی با الفاظ در سرودههای [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]]، از دیگر تفاوتهای شعری او با برخی شاعران دیگر است: | ||
'''دلم فشرده آن پنجه نگارین است مخمسی که زند ناخنی به دل این است''' | '''دلم فشرده آن پنجه نگارین است مخمسی که زند ناخنی به دل این است''' | ||
'''کرده تسخیر دلم شاهی که در دوران او ناز دستور است و ناظر چشم و ابرو حاجب است''' | '''کرده تسخیر دلم شاهی که در دوران او ناز دستور است و ناظر چشم و ابرو حاجب است''' | ||
'''به دست غیر دادی ساعد چون نقره خامت به قربان سرت گردم، مکن این خامدستیها'''<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادویک - هفتادودو</ref>. | '''به دست غیر دادی ساعد چون نقره خامت به قربان سرت گردم، مکن این خامدستیها'''<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادویک - هفتادودو</ref>. | ||
صنایع ادبی، چون انواع جناس، مراعات نظیر، طباق، تضاد، ایهام، تلمیح و... در شعر مخلص بسیار زیبا به نمایش گذاشته شده است؛ از جمله آنها چنین است: | صنایع ادبی، چون انواع جناس، مراعات نظیر، طباق، تضاد، ایهام، تلمیح و... در شعر [[مخلص کاشاني، محمد|مخلص]] بسیار زیبا به نمایش گذاشته شده است؛ از جمله آنها چنین است: | ||
جناس مرکب: | جناس مرکب: | ||
'''یاقوت لب لعل تو مر جان مرا قوت یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت''' | '''یاقوت لب لعل تو مر جان مرا قوت یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت''' | ||
'''قربان وفاتم، به وفاتم گذری کن تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت''' | '''قربان وفاتم، به وفاتم گذری کن تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت''' |
ویرایش