دیوان مخلص کاشانی
| دیوان مخلص کاشانی | |
|---|---|
| پدیدآوران | مخلص کاشانی، محمد (شاعر) عاطفي، حسن (مصحح و مقدمهنويس) |
| عنوانهای دیگر | ديوان مخلص کاشاني ديوان |
| ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
| مکان نشر | ايران - تهران |
| سال نشر | مجلد1: 1379ش, |
| شابک | 964-6781-46-2 |
| موضوع | شعر فارسی - قرن 12ق. |
| زبان | عربی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | PIR 6773 /د9 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
دیوان مخلص کاشانی، مجموعه اشعار میرزا محمد نراقی کاشانی متخلص به مخلص است. وی از شاعران ایرانی و طرفدار سبک هندی است. وی اهل سیر و سفر بوده و در دیوانش از کرمانشاه، نجف و کربلا یاد میکند. دیوان شعر وی توسط میراث مکتوب در سال ۱۳۷۹ و به کوشش و تصحیح و تحشیه حسن عاطفی چاپ شده است. مخلص به شعر صائب تبریزی عنایت بسیار دارد و با حزین لاهیجی همنشین بوده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر مقدمهای به قلم محقق کتاب، آقای حسن عاطفی است و محتوای آن در سه بخش غزلیات و قطعات و رباعیات گردآوری شده است.
گزارش محتوا
مخلص کاشانی، در شیوه شاعری از سبک معمول روزگار خود، که همان سبک هندی است، پیروی میکند و کلامش از هرگونه ابهام بهدور است. به صنایع لفظی، بهویژه ایهام توجه دارد و هنر وی در بازی با الفاظ است؛ هرچند که این بازی گاهی جالب نمیباشد. مخلص روانی و روشنی سخن را مدیون تلاش میداند، ولی معتقد است که بهآسانی امکانپذیر نیست:
| تلاش معنی روشن نمودن، آسان نیست | گهر به پای خود از بحر برنمیآید |
وی در فراهم آوردن دیوان خود میگوید:
| به این نظم و نسق آسان نکردم جمع، دیوان را | ز معنی صیدها بر قله قاف قلم کردم | |
| لباس جلوه پوشیدم پریزادان معنی را | ز صحبت، بزم را رشک گلستان ارم کردم |
مخلص درباره توجه به مضامین دیگر شاعران میگوید که از زمانی که به رموز سخن آشنا شدم و به معانی غریب دست یافتم، دیگر گرد سخن دیگران نگشتم:
| تا گشتهام به معنی بیگانه آشنا | هرگز لبم به معنی کس، آشنا نشد |
وی در مورد کسانی که از مضمون دیگران بهره میجویند، چنین گفته است:
| هرکه داخل میکند در بیت خود، مضمون غیر | در سرای خویش، محرم میکند بیگانه را |
شاعر از انتقاد و خردهگیری بیجای مدعیان، سخت آزردهخاطر است و کار آنان را چون نیش کژدم میداند:
| گر ز حرف مدعی چون مار میپیچم، بجاست | دخل کج در شعر، کار نیش کژدم میکند |
وی از سخن برای دریافت صله و جایزه بهره میبرد و مدح و ستایش را موجب بیچارگی ستایشگر میداند:
| مگو به مدح کسان بیت، بهر جایزه، مخلص | که هرکه خانه خود را فروخت، دربهدر افتد |
و نیز مخلص به علت ناآشنایی مردم به هنر شاعری و عدم شناخت آنان میگوید:
| مخلص، تلاش معنی روشن، چه لازم است؟ | در کشوری که کس نشناسد گهر ز سنگ[۱] |
مخلص در جایجای سرودههای خویش، استقبالهای زیبا و سنجیدهای از شعرای نامی و صاحب اثر آورده که بسیار به لطافت و ارزش آثار وی افزوده است. برخی از استقبالهای او از شعرایی مانند حافظ شیرازی، جامی، واعظ، نجیب کاشانی و... از این قرار است:
حافظ:
| مژدهای دل که مسیحانفسی میآید | که ز انفاس خوشش بوی کسی میآید |
مخلص:
| شغل عشقت نه ز هر بلهوسی میآید | کار سیمرغ کجا، از مگسی میآید؟ | |
| یار پرسید چو از مخلص خود، حافظ گفت | نالهای میشنوم، کز قفسی میآید |
جامی:
| دلم پیرانهسر با خردسالی است | که باغ حسن را نازکنهالی است |
مخلص:
| مرا مهر مه ابروهلالی است | بر این معنی قدم خم گشته دالی است | |
| مرید جامیام مخلص که خوش گفت | دلم پیرانهسر با خردسالی است |
معدودی غزل در دیوان مخلص وجود دارد که نجیب کاشانی - شاعر معاصر و همشهری مخلص - هم به همان وزن و قافیه سروده است، ولی کیفیت استقبال این دو از یکدیگر مشخص نیست. احتمالا در جلسات ادبی مطرح بوده و ساختهاند:
مخلص:
| عشقت کشد چو تیغ جفا سربرنده کیست؟ | تن در شمار و سر بهحسابآورنده کیست؟ |
نجیب:
| گیرم به یار نوشتم، برنده کیست؟ | جز رنگ آفتاب به کویش پرنده کیست؟ |
از جمله استقبالهای خاص و زیبای مخلص، استقبال از صائب است:
صائب:
| اگر به بیخبری یار میتوانی شد | ز هرچه هست خبردار میتوانی شد | |
| ز تندخویی خود خار بیگلی، ورنه | ز خلق خوش گل بیخار میتوانی شد |
مخلص:
| به حسن خلق اگر یار میتوانی شد | در این چمن گل بیخار میتوانی شد | |
| به فکر صائب اگر دل جلا دهی، مخلص | ز هرچه هست خبردار میتوانی شد |
صائب:
| هرکس فشاند بر من پرشور، پشت دست | از جهل زد به خانه زنبور، پشت دست |
مخلص:
| سازی به آستین ز چه مستور پشت دست؟ | ای روی دستت از گل و از نور پشت دست |
باز مخلص این غزل را در استقبال صائب سروده است:
| ای گرفتار تو بسیار و اسیر تو بسی | هم تو منظوری و هم نیست نظیر تو کسی |
مخلص به مضامین صائب و کلیم نیز توجه دارد، از جمله:
صائب:
| خط شبرنگ، کزو حسن نهد پا به رکاب | شب نوروز من و روز حساب است تو را |
مخلص:
| چنین که حسن تو از خط شده است پا به رکاب | دو هفته دگر، ابن سبیل خواهد شد |
کلیم کاشانی:
| در کوی جنون، کلبه ما نیز نشان است | گامی دو سه از کوچه زنجیر گذشته |
مخلص:
| پیچوتاب زلف او را میکنم از دل سراغ | کس بلد نبود چو مجنون، کوچه زنجیر را[۲] |
از جمله ویژگیهای شعر مخلص، باریکاندیشی و مضمونآفرینیهای ظریف وی است؛ از جمله آنها چنین اشعاری است:
| گوشهگیران جهان پشت به دنیا نکنند | روی در قبله محال است که آرد محراب | |
| خانه ظالم چو ویران شد، چراغان میشود | شمع میسازند موم خانه زنبور را | |
| نسب سودی نبخشد چون نداری جوهری از خود | که باشد بیشتر با آب نسبت تیغ چوبین را[۳] |
بازی با الفاظ در سرودههای مخلص، از دیگر تفاوتهای شعری او با برخی شاعران دیگر است:
| دلم فشرده آن پنجه نگارین است | مخمسی که زند ناخنی به دل این است | |
| کرده تسخیر دلم شاهی که در دوران او | ناز دستور است و ناظر چشم و ابرو حاجب است | |
| به دست غیر دادی ساعد چون نقره خامت | به قربان سرت گردم، مکن این خامدستیها[۴] |
صنایع ادبی، چون انواع جناس، مراعات نظیر، طباق، تضاد، ایهام، تلمیح و... در شعر مخلص بسیار زیبا به نمایش گذاشته شده است؛ از جمله آنها چنین است:
جناس مرکب:
| یاقوت لب لعل تو مر جان مرا قوت | یاقوت نهم نام لب لعل تو یا قوت | |
| قربان وفاتم، به وفاتم گذری کن | تا بوت مگر بشنوم از رخنه تابوت |
جناس ناقص، مرکب، تشبیه، تکرار و التزام حروف «خ»، «ش» و مراعات نظیر:
| شده است شاخ زرشکی، نهال نسترن تو | ز رشک ریخته خون زرشک خرفه خالت |
جناس شبه اشتقاق، زاید، تام، مرکب:
| کوس کاووس از نوا افتاد و جام جم شکست | باز مطرب ارغنونساز است و ساقی شیشهباز |
جناس، تلمیح، طباق و تضاد، لف و نشر:
| این به افلاکت رساند و آن کند یکسان به خاک | در مراتب کنج فقر از گنج قارون بهتر است | |
| این به مستوری علم شد آن به عریانی مثل | در ازل گویا که حسن و عشق را یک جامه بود |
از جمله سرودههای جالب توجه این شاعر توانمند، رباعیاتی در مورد سفر به خانه خدا و سرزمین حجاز است:
| بستیم ز تبریز به آهنگ حجاز | بر ناقه شوق محمل عجز و نیاز | |
| داریم دعا طمع ز یاران وطن | تا قطع کنیم این ره دور و دراز |
و در مورد زیارت خانه خدا میگوید:
| با کوه گنه به کعبه بارم دادند | توفیق طواف مستجارم دادند | |
| من قابل این شرف نبودم، یا رب | این مرتبه، از چه اعتبارم دادند[۶] |
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای کتاب و فهارس فنی در انتهای آن ذکر گردیده است. در پاورقیها توضیح برخی از جملات و آدرس مطالب ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.