پرش به محتوا

قرآن و عرفان و برهان از هم جدایی ندارند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == '
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
جز (جایگزینی متن - '== گزارش محتوا == ' به '== گزارش محتوا == ')
خط ۲۸: خط ۲۸:


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
برخى، بر اين گمانند كه بين قرآن و برهان و عرفان جدايى است و اگر كسى قرآن را به عنوان مقتدا و امام خويش برگزيد، بايد به برهان و عرفان بى‌اعتنا باشد. يا اگر كسى برهان را به عنوان مرجع و حاكم انتخاب نمود، بايد از قرآن و عرفان دست بكشد و يا اگر كسى به سوى عرفان ميل كرد، بايد از قرآن و برهان روى بگرداند. حال اگر از همين افراد پرسيده شود: آيا ممكن است قرآن كريم، حاوى مطلبى مخالف با عقل بوده باشد؟ يا پرسيده شود: آيا ممكن است اين امر را انكار كرد كه قرآن، خود، بر اساس كشف تام محمدى(ص) به دست ما رسيده است؟ در هر دو مورد، جواب مى‌دهند: نه؛ يعنى همه معترفند كه قرآن در هيچ مورد، حكمى بر خلاف حكم عقل ندارد و همه معتقدند كه قرآن كشف‌نامه حضرت ختمى مرتبت(ص) است، ولى با اين همه، يك نوع تعصب خاص يا كج فهمى خاص و يا عناد خاص، آنها را وامى‌دارد كه به تعبيرات مختلف و بهانه‌هاى گوناگون و شيوه‌هاى جوراجور، دم از تفكيك بزنند و اين سه محور اساسى شناخت را كه ظاهرا سه محورند، ولى به لحاظ واقع معاضد هم و پشتيبان يك‌ديگرند، معارض با هم و معاند با يك‌ديگر معرفى كنند.
برخى، بر اين گمانند كه بين قرآن و برهان و عرفان جدايى است و اگر كسى قرآن را به عنوان مقتدا و امام خويش برگزيد، بايد به برهان و عرفان بى‌اعتنا باشد. يا اگر كسى برهان را به عنوان مرجع و حاكم انتخاب نمود، بايد از قرآن و عرفان دست بكشد و يا اگر كسى به سوى عرفان ميل كرد، بايد از قرآن و برهان روى بگرداند. حال اگر از همين افراد پرسيده شود: آيا ممكن است قرآن كريم، حاوى مطلبى مخالف با عقل بوده باشد؟ يا پرسيده شود: آيا ممكن است اين امر را انكار كرد كه قرآن، خود، بر اساس كشف تام محمدى(ص) به دست ما رسيده است؟ در هر دو مورد، جواب مى‌دهند: نه؛ يعنى همه معترفند كه قرآن در هيچ مورد، حكمى بر خلاف حكم عقل ندارد و همه معتقدند كه قرآن كشف‌نامه حضرت ختمى مرتبت(ص) است، ولى با اين همه، يك نوع تعصب خاص يا كج فهمى خاص و يا عناد خاص، آنها را وامى‌دارد كه به تعبيرات مختلف و بهانه‌هاى گوناگون و شيوه‌هاى جوراجور، دم از تفكيك بزنند و اين سه محور اساسى شناخت را كه ظاهرا سه محورند، ولى به لحاظ واقع معاضد هم و پشتيبان يك‌ديگرند، معارض با هم و معاند با يك‌ديگر معرفى كنند.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش