پرش به محتوا

استاد بشر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - 'مثلا ' به 'مثلاً')
جز (جایگزینی متن - '..<ref>' به '.<ref>')
خط ۵۰: خط ۵۰:


برخی از مطالب جالب اثر حاضر عبارت است از:
برخی از مطالب جالب اثر حاضر عبارت است از:
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسى]]، در 11 جمادى‌الثانی 597 ق/19 مارس 1201م، در ساوه زاده شد و در 18 ذى‌الحجه 672 ق/18 ژوئن 1274م، در بغداد درگذشت. از آنجا که وى در طوس در خراسان (شمال شرق ایران) بالید، به طوسى شهرت یافت؛ البته این نسبت را باید بعدها به وى داده باشند. به‌‏تدریج، القاب وى، «محقق» و «خواجه»، رایج گشت. طوسى، چنان‌که از زادگاهش پیداست، ایرانى‏‌تبار بود. او با استعداد فراوان خود به علوم متعددى پرداخت: فلسفه، فقه، علوم طبیعى، جغرافیا و علوم ریاضى. احتمالا طوسى نیز همچون دیگر دانشمندان مسلمان، دانش و آگاهى درخور توجه خود را از راه سفر کسب کرد یا اینکه از راه سفر آن را وسعت بخشید. این تعلیم و تربیت چندجانبه وى، بعدها، در کارهاى علمى‏‌اش منعکس شد...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19-20</ref>.
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین ابوجعفر محمد بن محمد بن حسن طوسى]]، در 11 جمادى‌الثانی 597 ق/19 مارس 1201م، در ساوه زاده شد و در 18 ذى‌الحجه 672 ق/18 ژوئن 1274م، در بغداد درگذشت. از آنجا که وى در طوس در خراسان (شمال شرق ایران) بالید، به طوسى شهرت یافت؛ البته این نسبت را باید بعدها به وى داده باشند. به‌‏تدریج، القاب وى، «محقق» و «خواجه»، رایج گشت. طوسى، چنان‌که از زادگاهش پیداست، ایرانى‏‌تبار بود. او با استعداد فراوان خود به علوم متعددى پرداخت: فلسفه، فقه، علوم طبیعى، جغرافیا و علوم ریاضى. احتمالا طوسى نیز همچون دیگر دانشمندان مسلمان، دانش و آگاهى درخور توجه خود را از راه سفر کسب کرد یا اینکه از راه سفر آن را وسعت بخشید. این تعلیم و تربیت چندجانبه وى، بعدها، در کارهاى علمى‏‌اش منعکس شد..<ref>ر.ک: متن کتاب، ص19-20</ref>.
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسى]] در میان دانشمندان اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است؛ ازهمین‌رو، تصویرهایى چند از وى تا به امروز باقى مانده است. این امر به‌صورت‏هاى مختلف قابل توجیه است: خواجه جایگاه پراهمیتى در دربار ایلخانى داشت و بى‏‌تردید، به‌گونه‌‏اى الگوى دانشمندان اخترشناس بود. در وقایع‌‏نامه‏‌هاى دوره ایلخانى نیز نام او آمده است. نقش تصویر او در زمان حیاتش مى‏‌تواند نشان‌دهنده جایگاه بالاترى از او باشد... <ref>ر.ک: همان، ص45</ref>.
# [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|نصیرالدین طوسى]] در میان دانشمندان اسلامى از جایگاه خاصى برخوردار است؛ ازهمین‌رو، تصویرهایى چند از وى تا به امروز باقى مانده است. این امر به‌صورت‏هاى مختلف قابل توجیه است: خواجه جایگاه پراهمیتى در دربار ایلخانى داشت و بى‏‌تردید، به‌گونه‌‏اى الگوى دانشمندان اخترشناس بود. در وقایع‌‏نامه‏‌هاى دوره ایلخانى نیز نام او آمده است. نقش تصویر او در زمان حیاتش مى‏‌تواند نشان‌دهنده جایگاه بالاترى از او باشد... <ref>ر.ک: همان، ص45</ref>.
# خواجه نصیرالدین طوسی در مجموع آثارش، تقریباً به همه ابعاد نظریه امامت بر مشرب اثناعشریه توجه نشان داده و هر قسمتى از آن را بنا به ضرورتى در یک یا چند اثر خود توضیح داده و احیاناًً برجسته کرده و در ضمن در حد مقدور به شبهات و ایرادات مطرح هم پاسخ گفته است. [[دانش‌پژوه، محمدتقی|استاد محمدتقى دانش‏‌پژوه]]، درباره ویژگى آثار کلامى وى در مقدمه خود بر فصول خواجه در این باب چنین مى‏‌نویسد: [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] از کسانى است که به‌‏خوبى توانسته اصول آئین دوازده‌امامى را بر روى مبانى کلامى استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلى سازش داده است...<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>.
# خواجه نصیرالدین طوسی در مجموع آثارش، تقریباً به همه ابعاد نظریه امامت بر مشرب اثناعشریه توجه نشان داده و هر قسمتى از آن را بنا به ضرورتى در یک یا چند اثر خود توضیح داده و احیاناًً برجسته کرده و در ضمن در حد مقدور به شبهات و ایرادات مطرح هم پاسخ گفته است. [[دانش‌پژوه، محمدتقی|استاد محمدتقى دانش‏‌پژوه]]، درباره ویژگى آثار کلامى وى در مقدمه خود بر فصول خواجه در این باب چنین مى‏‌نویسد: [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه طوسى]] از کسانى است که به‌‏خوبى توانسته اصول آئین دوازده‌امامى را بر روى مبانى کلامى استوار ساخته و شاید بهتر از دیگران آن را با قواعد عقلى سازش داده است..<ref>ر.ک: همان، ص175</ref>.
# علم مثلثات یکى از شعب ریاضیات است که از قسمت‏هاى متوسطه این علم گرفته تا درجات عالیه آن و همچنین در اغلب مسائل فنى و علمى مورد استعمال دارد و بالاخص یکى از فصول آن، مثلثات کروى، گره‏گشاى مسائل نجومى است. اروپایى‏‌ها تا شصت سال پیش طرح مسائل مثلثاتى را به‌صورت یک علم جداگانه به رگیومونتانوس، از ریاضیون قرن پانزدهم میلادى، نسبت می‌‏دادند، ولى چاپ یکى از آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] موسوم به «كشفُ القِناع في أسرار شكل القَطّاع» ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومونتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانى مثلثات را به‌صورت رشته مستقلى از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسى در باب آن تألیف کرده است... سدیو در مقدمه جداول نجومى الُغ‏بیک نوشته است: امروزه که در آثار علمى مسلمین بیش از پیش مطالعه به عمل آمده، مسلم گردیده است که در موقعى که اروپا در تیرگى‏‌هاى قرون وسطى فرورفته بود، در ممالک اسلامى دانشمندانى ظاهر شده‌‏اند که بر علماى قرون 15 و 16 ما برترى داشته‌‏اند و بسیارى از اکتشافاتى که به اینان منسوب مى‌‏باشد، در واقع از آنان بوده است...<ref>ر.ک: همان، ص359-362</ref>.
# علم مثلثات یکى از شعب ریاضیات است که از قسمت‏هاى متوسطه این علم گرفته تا درجات عالیه آن و همچنین در اغلب مسائل فنى و علمى مورد استعمال دارد و بالاخص یکى از فصول آن، مثلثات کروى، گره‏گشاى مسائل نجومى است. اروپایى‏‌ها تا شصت سال پیش طرح مسائل مثلثاتى را به‌صورت یک علم جداگانه به رگیومونتانوس، از ریاضیون قرن پانزدهم میلادى، نسبت می‌‏دادند، ولى چاپ یکى از آثار [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسى]] موسوم به «كشفُ القِناع في أسرار شكل القَطّاع» ثابت کرد که دویست سال قبل از رگیومونتانوس، این دانشمند بزرگ ایرانى مثلثات را به‌صورت رشته مستقلى از ریاضیات درآورده و کتاب جامع و نفیسى در باب آن تألیف کرده است... سدیو در مقدمه جداول نجومى الُغ‏بیک نوشته است: امروزه که در آثار علمى مسلمین بیش از پیش مطالعه به عمل آمده، مسلم گردیده است که در موقعى که اروپا در تیرگى‏‌هاى قرون وسطى فرورفته بود، در ممالک اسلامى دانشمندانى ظاهر شده‌‏اند که بر علماى قرون 15 و 16 ما برترى داشته‌‏اند و بسیارى از اکتشافاتى که به اینان منسوب مى‌‏باشد، در واقع از آنان بوده است..<ref>ر.ک: همان، ص359-362</ref>.
# [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخ‌نامه طوسى]] در انتقال متون کانى‌شناسى ایران، جایگاهى واسط دارد. او بخش اعظم کتاب خود را از جواهرنامه رونویسى مى‌کند و این قسمت‏ها هم شامل مطالبى است که جواهرنامه از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونى]] (و از کتاب [[دینوری، احمد بن داود|دینورى]] هم به‌نوبه خودش) گرفته و هم شامل مطالب خود نویسنده نیشابورى - که جواهرسازپیشه است و بنابراین‏ محتوایى کاملا بدیع دارد. الگویى که طوسى دنبال مى‌کند، نقل به مضمون عبارات بیرونى نیست، بلکه اثرى متفاوت است. برخلاف جواهرنامه، طوسى قسمت سفالینه‌‏ها را با «عطرها» عوض مى‌کند و گاه‌گاه داده‏‌هایى جدید مى‏‌افزاید (درباره معادن، قیمت‏ها و غیره)، همچنان‌که توصیفى کوتاه از جدول چگالى سنگ‏ها و فلزات بیرونى پس از فصل راجع به یاقوت می‌آورد. علاوه بر این، فهرست‏هایى که او از مواد به دست می‌‏دهد، نسبت به گذشتگانش کامل‏تر است... [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخ‌نامه]] همانند بقیه رساله‏‌هاى کانى‌شناسى به زبان فارسى، تکرار الجماهر بیرونى نیست، بلکه این آثار هریک ساختارى بدیع دارند. مهم این است که طوسى با پرداختن به اصل اطلاعات فنّى، مطالب نیشابورى را خلاصه کرده است؛ درحالی‌که بیشتر حکایت‏ها و توصیف‏هاى دلنشین سنگ‏هاى فوق‌العاده را که مربوط به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهی‌انند و براى اوّلین بار در جواهرنامه دیده شدند، حفظ کرده است. و بالاخره، امتیاز دیگر اثر طوسى، که کمتر امتیاز آن هم نیست، این است که کتاب او، در کنار کتاب کاشانى، به ما کمک مى‌کند تا ضبط درست برخى از عبارات جواهرنامه را معلوم کنیم... <ref>ر.ک: همان، ص500-501</ref>.
# [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخ‌نامه طوسى]] در انتقال متون کانى‌شناسى ایران، جایگاهى واسط دارد. او بخش اعظم کتاب خود را از جواهرنامه رونویسى مى‌کند و این قسمت‏ها هم شامل مطالبى است که جواهرنامه از [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونى]] (و از کتاب [[دینوری، احمد بن داود|دینورى]] هم به‌نوبه خودش) گرفته و هم شامل مطالب خود نویسنده نیشابورى - که جواهرسازپیشه است و بنابراین‏ محتوایى کاملا بدیع دارد. الگویى که طوسى دنبال مى‌کند، نقل به مضمون عبارات بیرونى نیست، بلکه اثرى متفاوت است. برخلاف جواهرنامه، طوسى قسمت سفالینه‌‏ها را با «عطرها» عوض مى‌کند و گاه‌گاه داده‏‌هایى جدید مى‏‌افزاید (درباره معادن، قیمت‏ها و غیره)، همچنان‌که توصیفى کوتاه از جدول چگالى سنگ‏ها و فلزات بیرونى پس از فصل راجع به یاقوت می‌آورد. علاوه بر این، فهرست‏هایى که او از مواد به دست می‌‏دهد، نسبت به گذشتگانش کامل‏تر است... [[تنسوخ نامه ایلخانی|تنسوخ‌نامه]] همانند بقیه رساله‏‌هاى کانى‌شناسى به زبان فارسى، تکرار الجماهر بیرونى نیست، بلکه این آثار هریک ساختارى بدیع دارند. مهم این است که طوسى با پرداختن به اصل اطلاعات فنّى، مطالب نیشابورى را خلاصه کرده است؛ درحالی‌که بیشتر حکایت‏ها و توصیف‏هاى دلنشین سنگ‏هاى فوق‌العاده را که مربوط به دوره سلجوقیان و خوارزمشاهی‌انند و براى اوّلین بار در جواهرنامه دیده شدند، حفظ کرده است. و بالاخره، امتیاز دیگر اثر طوسى، که کمتر امتیاز آن هم نیست، این است که کتاب او، در کنار کتاب کاشانى، به ما کمک مى‌کند تا ضبط درست برخى از عبارات جواهرنامه را معلوم کنیم... <ref>ر.ک: همان، ص500-501</ref>.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش